رحلت پیامبر اخلاق حضرت محمد و شهادت امام حسن
و امام رضا (علیهمالسلام) تسلیت باد
حجتالاسلام دکتر حسین سروش / امام جماعت حسینیه ثاراله
یکی از مهمترین ادعاهای مسلمانان اصیل این است که دین اسلام یک آیین اخلاقی است و مهمترین مسئله در اسلام رسیدن به مراتب بالای اخلاق است و پیامبر گرامی اسلام نیز بعثت خود را در راستای همین هدف معرفی میکند. «إنّما بعثت لأتمّم مکارم الأخلاق/ من برای اتمام مکارم اخلاق مبعوث شدم» (نهج الفصاحه، ص 345).
اما آنچه که ابتدا درباره اخلاقی بودن یک مکتب و آیین به ذهن میرسد، اخلاقمدار بودن رئیس آن مکتب و دین است. سخن ما درباره دین اسلام است و باید معلوم شود پیامبر اکرم(ص) به عنوان رسول خداوند برای ابلاغ این دین اخلاقی، در چه مرحلهای از اخلاقیات قرار دارد.
برای شناخت هرچه بهتر باید به سراغ کسی رفت که پیامبر(ص) را به بهترین وجه میشناسد. امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه درباره پیامبر اسلام(ص) اینگونه میفرماید که: «لَقَدْ قَرَنَ اللَّهُ بِهِ (ص) مِنْ لَدُنْ أَنْ کَانَ فَطِيماً أَعْظَمَ مَلَکٍ مِنْ مَلَائِکَتِهِ يَسْلُکُ بِهِ طَرِيقَ الْمَکَارِمِ وَ مَحَاسِنَ أَخْلَاقِ الْعَالَمِ لَيْلَهُ وَ نَهَارَه»(نهج البلاغه، خطبه 192) یعنی از زمانی که پیامبر در کودکی قابلیت تربیت پیدا کرد خداوند یکی از ملائکه خود را مأمور تربیت او کرد. تا اینجای کلام امیرالمؤمنین(ع) معلوم میشود مأموریت آن ملک تربیت پیامبر بوده و نه تعلیم ایشان، زیرا تعلیم امری مقطعی است ولی تربیت در طول زمان حاصل میشود. پس حضور آن فرشته نزد پیامبر مداوم بوده و امر تربیت پیامبر در طول زمان اتفاق افتاده تا ایشان بتواند به جایگاه نبوت برسد.
نکته دیگری که در کلام حضرت مورد اشاره قرار گرفته این است که وظیفه فرشته الهی برای تربیت پیامبر نه مباحث اعتقادی بوده و نه آموزش علوم و نه چیز دیگری! بلکه پیامبر باید از نظر اخلاقی مورد تربیت قرار میگرفته تا بتواند مُبلّغ یک دین و آیین اخلاق محور باشد. سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که این اخلاقی که پیامبر (درود خداوند بر اوباد) به آن تربیت شده چگونه اخلاقی است؟ آیا اخلاق فردی و رسیدن به سلوک معنوی است؟ شبیه آنچه در خلوت ایشان با خدا در غار حرا اتفاق میافتاد. تعبیر امیرالمؤمنین(ع) که فرمودند: «يَسْلُکُ بِهِ طَرِيقَ الْمَکَارِمِ وَ مَحَاسِنَ أَخْلَاقِ الْعَالَمِ» یعنی آن فرشته الهی پیامبر(ص) را به مکارم اخلاق در عالَم تربیت مینمود، نشان میدهد این تربیت ربطی به عبادت و بندگی و سجدههای طولانی و ذکرها و شب زندهداری ندارد. بلکه مربوط به ارتباط انسانها با یکدیگر میشود. همانطور که مرحوم علامه طباطبایی نیز ذیل آیه شریفه « وَإِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ/ و تو اخلاق عظیم و برجستهای داری»(قلم، 4) به همین نکته اشاره فرموده که با توجه به سیاق آیات قبل، این اخلاق عظیم پیامبر(ص) که مورد ستایش قرار گرفته، مربوط به اخلاق اجتماعی و در تعامل و ارتباط با افراد جامعه میباشد. ایشان میفرماید: « و اين آيه شريفه هر چند فى نفسها و به خودى خود حُسن خلق رسول خدا(ص) را مىستايد، و آن را بزرگ مىشمارد، ليکن با در نظر گرفتن خصوص سياق، به خصوص اخلاق پسنديده اجتماعيش نظر دارد، اخلاقى که مربوط به معاشرت است، از قبيل استوارى بر حق، صبر در مقابل آزار مردم و خطاکاريهاى اراذل و عفو و اغماض از آنان، سخاوت، مدارا، تواضع و امثال اينها»(ترجمه تفسیر المیزان، ج 19، ص 619).
در نتیجه اسلام که یک دین اخلاقی است، برای اتمام اخلاق و دعوت مردم به اخلاق نیک فرستاده شده و برای انجام این مهم نیز پیامبری مبعوث شده که خود از طرف خدا تحت تعلیم و تربیت اخلاقی قرار گرفته است تا بتواند به بهترین وجه رسالت خود را به انجام برساند. امید که ما مسلمانها نیز با تأسی به پیامبر رحمت و فرامین اخلاقی الهی، خود را به آداب و اخلاق نیک الهی مزین سازیم.
منابع:
1- قرآن
2- نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح
3- نهج الفصاحه (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله)، پاينده، ابو القاسم، دنياى دانش، تهران
4- ترجمه تفسیر المیزان، طباطبایی، محمدحسین، موسوى، محمد باقر، جامعه مدرسين حوزه علميه قم،1374 ه. ش، چاپ پنجم
نظر شما