حافظا! در قرن هشتم مرغ کیلو چند بود؟
تخم مرغ و روغن و سوسیس و کاهو چند بود؟
دولت شاهِ شجاع آیا به تو یارانه داد؟
پرتقال، انگور، گیلاس، آلبالو چند بود؟
ما که کرک و پشممان از نرخ مایحتاج ریخت
توی دوران شما بالفرض لیمو چند بود؟
لاستیک امروزه خیلی رفته بالا، قرن هشت
چار نعل اصل آلمانیّ یابو چند بود؟
توی عصر ما حسابی زیرمیزی می دهند
رشوه می دادید اصلاً؟ نرخ یارو چند بود؟
آن زمان هم زنذلیلی مثل الآن رسم بود؟
قیمت اسکاچ و خاک انداز و جارو چند بود؟
تو خودت اینکاره بودی حافظا! مهریّهی
یک زن پاکیزه خوی خوش بر و رو چند بود؟
توی دیوانِ تو حتّی اسم میش و گاو نیست
می زدی آهو به رگ؟، یک شقّه آهو چند بود؟
چون خوراک خوب میخوردی شدی شاه غزل
حافظا جان! فیالمثل اینقدر میگو چند بود؟
همسرت شاخ نبات آیا طلا هم میخرید؟
فی چه بود آن موقعها؟ یک جفت النگو چند بود؟
اینهمه توصیف رخسار و لب و مو کرده ای
خطّ چشم و واکس ابرو و مش مو چند بود؟
بعضی اینجا پا روی حق می گذارند ای دریغ!
یادم آمد راستی آن موقع پارو چند بود؟
توی عصر ما که اصلاً حرف مسکن را نزن
آن زمانها خانه ای بی برج و بارو چند بود؟
بابت دارو و درمان چند می پرداختی؟
فی المثل حقّ الدّوای سینه پهلو چند بود؟
شعرِ خواجو را همینطوری به سرقت بردهای
یا که نه از او خریدی؟ نرخ خواجو چند بود؟
شعر من پایان گرفت و در صف مرغم هنوز
راستی حافظ نگفتی مرغ کیلو چند بود؟