تعداد بازدید: ۶۲۴
کد خبر: ۸۸۵۸
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۹ - ۰۹:۱۲ - 2020 01 November
ماجرای تبعه غیرموجاز

عجب مردمانی دارد این وَلایت ایران. بی نظرم لجبازتر و یَکدنده از خودَشان وجود ندارد. هر چَه بی آنها گفتَه مَی‌کونند، خلافش را انجام مَی‌دهند.


روز اول پیدرم در خانَه بی ما گفتَه کرد تَریاک بد است؛ ما هم سراغش نرفتیم. گفتَه کرد فقط برای وَلایت ایران کشت و فرستاده مَی‌کونیم. آنها چون قدغن است، لجبازی مَی‌کونند و مَی‌کشند.


پُرسان کردم، پدر! چَرا لجبازی مَی‌کونند؟


اما جیوابی نداد...


حالا که خودم بی وَلایت ایران کوچ کرده‌ام، از نزدیک نَظاره مَی‌کونم هم لجبازند و هم نَمی‌دانم چَرا بی اربابان خود اعتماد ندارند.


بی آنها گفتَه مَی‌کونند کَرونا هست؛ ماکس بیزنید، مراسم نگیرید و بی سفر روان نشوید؛ خلافش را عمل مَی‌کونند تا جایی که مرگ و میرش در دونیا نَمونه مَی‌شود.


مَی‌گویند در بانک پشت دکه (باجه) جمع نشوید و در نَوبت بیمانید؛ آن چنان از سر و کول هم بالا مَی‌روند که از آن طرف روی سر تحویلدار سقوط مَی‌کونند.


گفته مَی‌کونند مصرف زهرماری ممنوع است؛ بیشتر و از نوع بدش را چَنان کوفت مَی‌کونند که نصفی شب با موتِر (خودرو) و موتِرسیکلت به در و دیوار و درخت بی گناه وسط مَیدان مَی‌خورند.‌


مَی‌گویند در بیابان خانَه نسازید؛ شهرک درست می‌کونند.


مَی‌گویند موتِر، دالِر (دلار)، شکر، کوفت، زهر مار نخرید تا ارزان شود؛ چَنان برای خریدَه کردنش حملَه مَی‌کونند که اربابان وَلایت هم انگشت بی دهان مَی‌مانند.


ولی من یَک راهی بی نظرم رَسیده است. روی پسرم «نظیرنجیب» انجام دادم که جیواب بَداد؛ مردمان این وَلایت را نَمی‌دانم.


اربابان باید هر کاری که مَی‌خواهند ملتشان انجام دهند، خلافش را گفتَه کونند تا همان کاری ‌شود که انتظارش را دارند.


صبر کون بَبینم؛ نکوند حالا هم دارند همین کار را مَی‌کونند و ملت سر کارند؟!
نجیب


نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها