منصور اوجی
زادهی نهم آذرماه ۱۳۱۶ در شیراز، شاعر معاصر ایرانی. لیسانس فلسفه از دانشگاه تهران و فوقلیسانس علوم تربیتی از دانشسرای عالی تهران. پس از آنکه به زادگاهش برگشت، به دانشگاه شیراز رفت و لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی را نیز گرفت.
پس از سالها تدریس، تصمیم گرفت تدریس را رها کند و زمان بیشتری را به شعرگفتن اختصاص دهد.
مرغ سحر، صدای همیشه، شعرهایی به کوتاهی عمر، حالی است مرا، دفتر میوهها، کتاب کلمات و... از جمله مجموعه اشعار منتشرشده اوجی است.
به واسطه تألیف بیش از ۲۵ کتاب شعر، دو کتاب در حوزه ترجمه و سه کتاب در حوزه تحقیق و پژوهش، در سال ۱۳۹۶ نشان درجه یک هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به اوجی تعلق گرفت.
وی در هجده اردیبهشت ۱۴۰۰، در سن ۸۳ سالگی در منزل خود در شیراز درگذشت.
گفتم بهار کو؟
تابوتی در غروب نشانم داد
بر شانههای مردان
در شیون زنان
یا لالهای که سرخ و سراسیمه رسته بود
از لای درز آن
****
آسمان سیاه
پردهای به روی ماه
این همه کلاغ از کجا رسیدهاند؟
بر سپیده
آه!
****
گفتم تو را بخوانم
کز صبح بگذریم
باران چنان گرفت که خورشید پیر شد
در انتظار تو
اینک من، آه... من-
مردی هزار ساله کنار دریچهها!...
****
پشت این پنجره در تاریکی
مثل این است که از شاخه گلی میچینند
گوش کن! میشنوی