حوالی ساعت پنج عصر است و هوا سرد و استخوانسوز. چند آقا در ردههای سنی مختلف پشت درِ بسته ایستادهاند. آن طرفتر، کنار سکوی مغازه چند زن نشستهاند و چادرهایشان را کشیدهاند توی صورتشان تا بلکه کمی از این سوزِ سرما در امان باشند. یکیاشان زیر لب غر میزند و نفرین میکند. یکی از مردها سیگاری میگیراند و به ساعتش نگاه میکند. همه منتظرند! نه منتظر رویدادی خاص یا اتفاقی غیرمنتظره! منتظر باز شدن نانوایی! بله! منتظر بازشدن نانوایی برای گرفتن چهار تا نان!
نانوایی که باز میشود، دیری نمیپاید که صفهای طولانی شکل میگیرد. نانواها تندتند پخت میکنند و مشتریهای نان در دست جای خود را به مشتریهای جدید میدهند. خیلیها نق میزنند و از شلوغی صفهای نانوایی گلایهمندند و به حق که درست میگویند. صفهای نانوایی روزبهروز طویلتر میشود و منتظر ماندن در این صفها خصوصاً در این سرما کار آسانی نیست و این مشکلی است که این روزها گریبانگیر اکثر خانوادههاست.
آرد و گندم نیست
طیبه زردشت نان سنگک خود را خریده و مشغول خنک کردن آنهاست. نان لواش را به نان سنگک ترجیح میدهد و میگوید: مصرف عمدهی نانمان لواش است و گاهی برای تنوع سنگک میخریم. البته صفهای نان لواش هم آنقدر شلوغ است که دستِ کم باید یکی دو ساعت در صف ماند. از آن طرف آرد و گندم هم نیست تا بشود نان خانگی پخت، به همین خاطر است که نانواییها شلوغ میشود.
مردم وسعشان نمیرسد
رعنا آکار از دیگر کسانی است که هرچند نان سنگک خریده، اما نان لواش را به دیگر نانها ترجیح میدهد.
او هم از نبود آرد و گندم گلایهمند است و میگوید: نیست! نه آرد، نه گندم، اگر هم باشد گران است و مردم وسعشان نمیرسد بخرند و مجبورند با همین نانها سر کنند.
محمود شکیبا به یقین از آدمهای صبور روزگار است، کسی که به گفتهی خودش برای گرفتن ده تا نان لواش تا یک و نیم و حتی دو ساعت هم در صف ایستاده.
نان برای گاوها!
او برای مصرف خانگی نان میخرد و خرید نانشان بیشتر از ده تا لواش در هفته و هر از گاهی نان سنگک است؛ میگوید: قیمت نان خانگی به لحاظ گران شدن آرد و دستمزد پخت، اصلاً با نانهای نانوایی قابل مقایسه نیست. همین میشود که مردم به سمت نانواییها هجوم میآورند. از آن طرف دیدهام که برخی از گاوداریها، برای مصرف دامهایشان از نان و خصوصاً نانهای لواش استفاده میکنند که همینها در مجموع باعث طولانی شدن صفهای نانواییهاست.
بیشتر از ده تومان نمیدهند
مصرف نان خانهی جواد زیارتی سه چهار روزی ده هزار تومان نان لواش است.
میگوید: بیشتر هم بخواهیم نمیدهند. علاوه بر صفهای طولانی نانواییها، گاهی نان هم نیست. در این سرمای زمستان یک ساعت در صف میمانی و میگویند نایستید که نان نیست. یاد همان قدیم و تابه و تختههای ننه و بیبیهای قدیم بخیر!
حاضریم کیلویی ۱۶ هزار تومان بخریم
ن. پلنگافکن از خانمهایی است که از نبود آرد بسیار شاکی است. او که قبلاً برای تهیه آرد مرتب به حیدرآباد میرفته؛ میگوید: چند وقت است که در همان حیدرآباد هم آرد نیست. هرچه زنگ میزنیم میگویند سهمیه نداریم. حتی راضی شدهایم بجز پرداخت مزد برای پخت نان، برای هر کیلو آرد ۱۶ هزار تومان هم بدهیم، ولی باز هم میگویند نیست. آخر وقتها هم که نانواییها میگویند نان نداریم. حتی بعضیها را دیدهام که علاوه بر مصرف خودشان برای سگ و گوسفندشان هم نان میخرند که همینها باعث شلوغی نانواییهاست.
نان برای آدمها هم نیست چه برسد به گاو و گوسفند!
زینب شاهسوندحسنی هر روز پنج تا ده هزار تومان نان میخرد. میگوید: بیشتر هم بخواهیم نمیدهند. میگویند خمیر کم است. گناهی هم ندارند، سهمیهاشان کم است و مجبورند. بارها شده آمدهام و نان تمام شده، حتی به دیگر نانواییها هم سر زدم و نداشتهاند.
نظر او در مورد خریدن نان برخی از افراد برای دام و پرندگان این است: والا فکر نمیکنم به این صورت باشد. الان در شرایطی هستیم که نان برای آدمها هم نیست چه برسد به گاو و گوسفندان!
مقرون به صرفه بودن نان لواش
معصومه بازدار از دیگر کسانی است که مقرون به صرفه بودن نان لواش را علت شلوغی نانواییهای لواش میداند. سه روزی یک بار ده هزار تومان نان لواش تهیه میکند.
معتقد است مسئولان کاری کردهاند که نان خشک که جای خود دارد، خردهنانی هم برای پرندهای اضافه نمیماند.
فروش آرد به صورت نرم و ملایم!
«کربلایی علی» رک و پوستکنده حرف میزند. علت صفهای شلوغ نانواییها را کمبود آرد و فروش آرد توسط نانواییها میداند.
میگوید: در این سرما از کوچهی بالا پیاده این همه را گز کردهام آمدهام برای خرید ده تومان نان، چرا؟ چون نانواییهای ... و ... بستهاند. چهار پنج روز هم هست که بستهاند. میگویند دستگاهها خراب است، خب درستش کنید. مردم چه گناهی کردهاند؟ میگویند چرا صفها شلوغ است. همین چند روز پیش چهار تا نان خانگی و دو تا کُلو خریدهام ۲۵ هزار تومان. میگویند آرد نیست. پس این نانواییهای خانگی آرد را از کجا میآورند؟ غیر از این است که نانواییها آردشان را میفروشند؟ وا... میفروشند، آن هم خیلی نرم و ملایم! طوری که کسی متوجه نشود! این طور زحمت پخت هم از روی دستشان برداشته میشود. همین چند روز پیش ۱۰ کیلو آرد لازم داشتیم و به یکی از نانواییها مراجعه کردم. اول گفت نداریم و بعد گفت بعد از ظهر که خلوتتر است بیا تا کارت را راه بیندازم و بعد هم خیلی راحت ۱۰ کیلو آرد به من داد و ۱۰۰ هزار تومان گرفت. میدانی خانم جان! مشکل مملکت ما چیست؟ مشکل اینجاست که همهی ما دزدیم. از شما گرفته! تا من و مسئولین و همهی مردم. اگر بتوانیم بدزدیم کوتاهی نمیکنیم. بعد هم میگویند سهمیه آرد کم است.
مگر میشود روغن و برنج و گوشت خرید؟
بختیار دهقان در حال خنککردن نانهای بربری سبوسدار خود است. خانوادهای عیالوار دارد و دستِ کم روزانه ده تا نان بربری میگیرد.
از شلوغی صفهای نانوایی که میپرسم میگوید: این که دیگر پرسیدن ندارد. به خاطر اقتصاد و گرانی و وضعیت مملکت است. مگر دیگر میشود روغن و برنج و گوشت خرید؟ طرف چهار تا نان میگیرد با چهار تا تخممرغ یا کمی پنیر شکم زن و بچهاش را سیر میکند. حالا فوقفوقش یک املت هم درست کند، همین است که نانواییها شلوغ میشود. والا من گاهی فکر میکنم همین طور پیش برود کار به جایی میرسد که مردم نان از دست هم در میآورند. جدیداً آرد هم که کمیاب شده و قیمت آن سربه فلک میزند. آسیاب حیدرآباد تعطیل شده و آردفروشی ... آرد گندم را کیلویی ۱۶ و ۱۸ هزار تومان میفروشد. با این وضع چه توقعی دارید؟ میخواستید نانواییها شلوغ نشود؟
تعداد کم نانواییهای سنگک
صمد آذرگون شاطر نانوایی نان سنگک است. علت شلوغی نانواییها را سرمای زمستان و تعداد اندک نانواییهای نان سنگک میداند.
میگوید: سهمیهاردمان کم نشده، اما کم داریم و این باعث میشود مشتریها مدام اعتراض کنند و کاری هم از دست ما ساخته نیست. البته گفتهاند قرار است سهمیه آرد زیاد شود که تا به حال خبری نشده.
ارزانیِ نان لواش
ادریس عباسی شاطر نانوایی نان لواش است. کیفیت نان نانواییاشان و ارزانی قیمت نان لواش نسبت به سایر چیزها را دلیل شلوغ نانواییها میداند.
میگوید: این نانوایی همیشه شلوغ بوده و گاهی حتی ما بیشتر از سهمیهامان پخت داشتهایم تا کمکی برای شهروندان شود. البته سهمیه آرد کم نشده، اما زیاد هم نشده و خبری از افزایش قیمت نان هم نیست.
سهمیهی آرد با جمعیت نیریز همخوانی ندارد
وحید احتشامی از دیگر نانواهای نان لواش است.
میگوید: سهمیهی آردمان کم است. سهمیهای که به ما میدهند فقط خاص مردم شهرستان نیریز است، در حالی که حساب معادن سنگ، افغانیها، بلوچها و شرکت فولاد را نمیکنند. این سهمیهی آرد با جمعیت نیریز همخوانی ندارد. مدتی پیش دستوری صادر شد که به رستورانها، معادن و... نان ندهید و فقط آنها با ارائهی نامه میتوانند نان بگیرند، اما با این حال، باز هم با وجود بلوچها و افاغنه این سهمیه کم است. همین کوچهی کنار نانوایی ما چند خانوادهی بلوچ زندگی میکنند، مگر میشود به آنها نان نداد؟ مشتریها هم فکر میکنند ما مقصریم و هر روز باید با آنها جر و بحث داشته باشیم. از آن طرف نان نانوایی سنگک و بربری گران شده و به همین خاطر همین مردم به سمت نان لواش هجوم آوردهاند. ما الان حدود روزی ۱۱ کیسه پخت میکنیم و اگر ۵-۴ تای دیگر اضاف شود وضعیت خیلی بهتر میشود.
این نانوا میگوید: تو را به خدا بنویسید فکری هم به حال مزد کارگران نانوایی بکنند. از ساعت پنج صبح تا هشت شب سرکاریم و چندرغاز حقوق میگیریم. آخر با این خرج و مخارج بالا، با حقوق روزانه ۱۵۰ هزار تومان و ماهیانه چهار میلیون و پانصد تومان، چگونه میشود زندگی کرد؟
تلاش میکنیم تا سهمیه آرد را افزایش دهیم
علیرضا بصیری مدیر جهاد کشاورزی است.
در مورد شاکی بودن نانواها و سهمیه آرد کمی که دارند، میگوید: ببینید! ماهیانه به ازای هر شهروند نیریزی شش و نیم کیلوگرم آرد به ما میدهند. البته ما مشکلی که در اینجا داریم سنگبریها، معادن، فولاد، زندان، افاغنه و... هستند که باعث شدهاند مصرف نان در شهرستان بالا برود. با رایزنیهایی که داشتهایم قول مساعد گرفتهایم تا بررسیهایی انجام شود و در صورت امکان سهمیهی آرد شهرستان افزایش یابد. البته از دیگر کارهای ما متعادل کردن سهمیههای آرد بوده، بدین صورت که آرد نانواییهایی که از سهمیهاشان، پخت کمتری داشتند را گرفتهایم و به نانواییهایی که پخت بیشتری داشتهاند دادهایم.
نانواییهای سیستم نوبتدهی را اجرا کنند
در مورد جلوگیری از صفهای طولانی میگوید: دستگاههای پوزی که جدیداً در نانواییها نصب شده امکانات زیادی دارد که یکی از آنها دادن شماره نوبت است. نانواها در این مواقع میتوانند مانند بانکها به افراد شمارهی نوبتدهی بدهند تا مراجعین در صفها بیجهت منتظر نمانند و به وقت نوبتشان، نانشان را دریافت کنند. به هر حال در این هوای سرد منتظر ماندن سخت است، یک نفر ممکن است کار داشته باشد، یک نفر ممکن است بخواهد در این سرما، در ماشین منتظر نوبتش بماند، خب این روش خوبی برای جلوگیری از تجمع صفهای طولانی است.