نهاد خانواده، از منظر اسلام، داراى جایگاه و قداست ویژهاى است که قابل مقایسه با هیچ نهاد دیگرى نیست. در حدیثى از پیامبر خدا (درود خدا بر او باد) آمده است که مىفرماید: «ما بُنِیَ بِناءٌ فِی الإسلامِ أحَبَّ إلَى اللّهِ تَعالى مِن التَّزویجِ /در اسلام، بنیادى نهاده نشده است که در نزد خدا، از ازدواج، محبوبتر باشد.»
(من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۳۸۳)
سخنى والاتر از این، در تبیین قداست خانواده نمىتوان گفت. این سخن، اشاره به آن دارد که نهاد خانواده، زیر بنا و اساس همه نهادهاى ارجمند در اسلام است. از نگاه قرآن و احادیث اسلامى، تشکیل خانواده، داراى حکمتها و دلایل متنوّع روانى، اخلاقى، اجتماعى و دینى است. این حکمتها در واقع، اصول و پایههاى تأکید اسلام بر تشکیل خانواده و ضرورت تقویت و تحکیم این نهاد، شمرده مىشوند. از جمله این حکمتها میتوان به آرامش روانی اشاره کرد.
در واقع نخستین حکمت تشکیل خانواده که قرآن کریم، آن را با صراحتْ بیان کرده است، رسیدن به آرامش روانى است: «و از نشانههاى او این است که از [جنس]خودتان همسرانى براى شما آفرید تا در کنارشان آرام گیرید و میانتان دوستى و رحمت نهاد. آرى! در این [نعمت]، براى مردمى که مىاندیشند، قطعاً نشانههایى است (روم، ۲۱)» پس در نظام آفرینش، خانواده، کانون آرامش زندگى است. آفریدگار حکیم جهان، مرد و زن را به گونهاى آفریده که مکمّل یکدیگرند و از این رو، تا در کانون خانواده در کنار هم قرار نگیرند، آرامش پیدا نمىکنند.
علامه طباطبایى در این باره مىفرماید: «هر یک از زن و مرد، به دستگاه خاصّى مجهّز شده است، به گونهاى که در عمل، هر یک، کار دیگرى را تکمیل مىکند و تولید نسل، برآیندى از مجموع آن دو است. پس هر یک از زن و مرد، فى نفسه ناقص و نیازمند دیگرى است و از مجموع آن دو، یک واحد تام به وجود مىآید که مىتواند تولید نسل را موجب شود. به دلیل همین نقص و نیازمندى است که هر یک از آن دو به سوى دیگرى کشیده مىشود تا با پیوند با او آرامش یابد؛ زیرا هر ناقصى مشتاق کمال خویش است و هر نیازمندى به کسى یا چیزى مایل است که نیاز او را برطرف سازد (المیزان فی تفسیرالقرآن ج ۱۶، ص ۱۶۶)»
همچنین از نظر قرآن و با توجه به همان آیه سوره مبارکه روم، خانواده کانون محبت و مودّت است. مودّت و رحمت، در واقع، جانمایه تحکیم پیوند خانوادگى است. هر قدر این جانمایه تقویت شود، نهاد خانواده مستحکمتر مىگردد و آرامش بیشترى بر زندگى حاکم مىشود. بنابراین، براى هر چه گرمتر شدن کانون خانواده و بهرهگیرى بیشتر از برکات آن، ضرورى است در جهت تقویت این مودّت و رحمتِ خدادادى، برنامهریزىهاى دراز مدّت و همهجانبهاى صورت گیرد.
بهترین، عاقلانهترین و آسانترین راه برای رسیدن به آرامش و محبت و مودّتی که قرآن در کنار تناسل و فرزندآوری به عنوان اصلیترین محور خانواده معرفی میکند، آموزش صحیح خانوادهداری است. همچنین یکی از روشهای مطلوب آموزش صحیح استفاده از الگوهای معتبر و مورد تأیید الهی است. قرآن درباره چهار نوع خانواده سخن گفته است. یکی خانوادهای که در آن زن صالح و نیکوکار است، ولی مرد عصیانگر و بدکردار، که فرعون و همسرش نماد چنین خانوادهای هستند. از خانواده لوط هم به عنوان خانواده مرد نیکوکار و زن بدکردار نام برده شده و در کنار اینها خانواده ابولهب که هم زن و هم مرد در آن فاسد و عاصی هستند. اما قرآن خانوادهای را معرفی میکند که در آن همه اعضا نیکوکار بوده و همان آرامش و مودّتی که مورد نظر پروردگار بوده در این خانواده جریان دارد. قرآن درباره خانواده حضرت زهرا سلام الله علیها میگوید: «و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» میدهند! (انسان، ۸)» در واقع قرآن یک الگوی کامل از خانوادهای نمونه معرفی میکند که در سختی ایثار نیز همه اعضا در کنار یکدیگر حضور دارند. پر واضح است که برای داشتن چنین محیطی همراه با آرامش و مودّت، زن و مادر نقش بسزایی دارد. زن در خانه به عنوان بازیگر اصلی تربیت نسل انسانی دارای جایگاه ویژهای است.
به همین جهت بهتر است زن مسلمان با تأسی به بانوی دوعالم و الگوپذیری از ایشان، بیشتر و بهتر با نقش و وظیفه مهم خود در قبال خانواده آشنا گردد.