سال ۱۳۹۲ پدرم را تشویق کردیم که به علت کهولت سن، گوسفندان خود را فروخته و پول آن را نزد بانک سپرده بلند مدت بگذارد. تعداد ۴۰ رأس دام به قیمت روز هر رأس ۲۰۰ هزار تومان. کل پول حاصل از فروش، مبلغ ۸ میلیون تومان شد که آن را نزد یکی از بانکها سپرده بلند مدت با سود تقریبی ۲۰ درصد گذاشتیم.
طی ۹ سال گذشته حدود ۱۷ میلیون سود گرفته که با جمع سپرده خودش حدود ۲۵ میلیون میشود.
حالا پدرم ایراد گرفته که من سود نمیخواهم لطفاً گوسفندانم را پس بدهید؟!
با کل پول حاصل از سپرده خودش و سود حاصل ما فقط حداکثر پنج رأس گوسفند میتوانیم برایش خریداری کنیم. یعنی تعداد ۳۵ رأس گوسفند کم میآوریم.
این موضوع فرزندان را دچار چالش عجیبی نموده و خواستار به کار گرفته شدن بهترین کارآگاهان پلیسی شدهاند که دزد آن تعداد ۳۵ رأس گوسفند را مشخص نماید و یک قاضی عادل و آگاه نیز حکم عادلانه صادر کرده و علاوه بر تعداد ۳۵ رأس گوسفند، سود حاصل از شیر و پشم و زاد و ولد آن را محاسبه و به پدر برگرداند وگرنه پدر به فرزندان شک کرده و آنها را دزد گوسفندان خود قلمداد میکند؟!
لذا از حاذقترین کارآگاهان حوزه اقتصاد و عادلترین قضات حاضر در کشور خواهشمند است این موضوع را مورد بررسی و این مرد پیر کم شنوا را به حقوق خویش برسانند.
به راستی چه کسی گوسفندان پدرم را دزدیده است؟