تعداد بازدید: ۹۶۲
کد خبر: ۱۵۱۳۴
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۷ - 2022 19 November
نویسنده : معرفی توسط آمنه دردانه (کتابدار کوثر نور)

عنوان کتاب: یک بعلاوه یک
نویسنده: جوجو مویز
مترجم: مریم مفتاحی
ناشر: آموت / 561 صفحه
کتاب این هفته «یک بعلاوه یک» نام دارد. چرا این عنوان؟ چون دو نفر محور داستان هستند: یک زنِ همیشه خوش‌بین، بعلاوه‌ی یک غریبه شکست خورده!

قهرمان رمان خانم جس توماس است؛ با دو شغلِ نظافتچی خانه‌ای در دریا کنار و کار در کافه، و دو بچه: دخترش عاشق ریاضی اما از رژلب متنفر است و پسرش که عاشق آرایش است.

جس از پس هزینه‌های زندگی خود و فرزندانش بر نمی‌آید و هیچوقت پول کافی ندارد. با پوشیدن یک دمپایی لاانگشتی ساده به استقبال بهار می‌رود و وقتی روزگار زمینش می‌زند، نهایت تلاشش را می‌کند که دوباره روی پا بایستد. با این همه، مشکلاتی وجود دارند که خودش به تنهایی از عهده آنها بر نمی‌آید.

در سوی دیگری از داستان، شخصیتی به نام اد نیکلاس وجود دارد. مردی موفق و ثروتمند که اتفاقی و به دلیل یک اشتباه بزرگ مجبور می‌شود محل کارش را برای مدتی ترک و در ویلای خود در دریاکنار زندگی کند.

اد نمی‌خواهد به کسی کمک کند و جس نمی‌خواهد کسی به او کمک کند، اما آیا این دو می‌توانند در کنار هم به جایی برسند؟ برای آنها چه ماجراهایی رخ می‌دهد؟

پاسخ به همین معما، راز جذابیت رمان است که خواندن آن را برای مخاطب جالب می‌کند.

این کتاب یک رمان اجتماعی است. کتابی که به مشکلات و دغدغه‌های اقشار مختلف جامعه اشاره می‌کند.

ردسرهای یک خانواده فقیر را نشان می‌دهد که چطور برای زنده ماندن و پیشرفت تلاش می‌کنند. و در مقابل، به مشکلات قشر ثروتمند هم اشاره دارد.

قسمت هایی از کتاب:
- هیچ کس بابت خبر بدی که برایش آوردی از تو تشکر نمی کند.

- جس گاهی با خودش خیالپردازی می‌کرد که اگر مجبور نبود همیشه سر کار باشد، چگونه مادری می‌شد. برای بچه‌ها کیک درست می‌کرد و می‌گذاشت کاسه را بلیسند. بیشتر لبخند می‌زد. روی کاناپه می‌نشست و با آنها حرف می‌زد. وقتی بچه‌ها سر میز آشپزخانه نشسته بودند و تکالیف مدرسه را انجام می‌دادند، کنارشان می‌ایستاد، به اشکالاتشان جواب می‌داد و کمکشان می‌کرد تا بالاترین نمره ممکن را بگیرند.

- مادربزرگ جس همیشه می‌گفت کلید یک زندگی شاد، حافظه ضعیف است. در حقیقت، این حرف را پیش از آنکه دچار زوال عقل شود گفته بود، ولی جس نکته را گرفته بود.

- همه به پول فکر می‌کنند. حتی پولدارها. آره. با این فرق که پولدارها به پول فکر می‌کنند تا چطوری پول بیشتری ازش درآورند. در صورتی که کسی مثل من همه‌اش دارد به پول فکر می‌کند که چطور یک هفته دیگر را سر کند.

نظرات برخی از روزنامه‌ها و مجلات که در پشت کتاب آمده است:
• رمانی پرکشش از شرح یک دلدادگی که من از خواندنش لذت بردم. (روزنامه دیلی میل)

• تأثرانگیز با فراز و نشیب‌هایی بسیار که گاهی با صدای بلند می‌خندید. (روزنامه ساندی اکسپرس)

• قصه‌ای روحیه دهنده و شوق‌انگیز در تأیید زندگی که بی‌وقفه خواهید خواند. (مجله هیت)

• داستانی شگفت‌انگیز، رک و بی‌پرده، واقعی و غمگین در بهترین شکل ممکن خود. (مجله فرهنگی ماری کلر)

 

رمان عاشقانه:یک زن فقیر، یک مرد  ثروتمند

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها