تعداد بازدید: ۸۰
کد خبر: ۱۵۰۷۳
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۴۰۱ - ۱۱:۱۶ - 2022 12 November
کافه کتاب

نویسنده: الیف شافاک
مترجم: صابر حسینی
انتشارات: نیماژ / 304 صفحه
«پنهان» رمانی است پرطرفدار که برنده‌ جایزه بزرگ مولانا شده است.
فضای داستان به اثر دیگر نویسنده یعنی «ملت عشق» شباهت زیادی دارد و بستر و درونمایه آن در امتداد همین کتاب و مبتنی بر عرفان شرقی است. شافاک در کتاب پنهان یک داستان چند روایتی جذاب دارد که حول محور اصلی داستان شکل می‌گیرند و به روند آن کمک می‌کنند.

پسرکی تراجنسیتی در اوان کودکی به خانقاهی می‌رود و در آن خانقاه با افراد مختلفی آشنا می‌شود. یکی از ساکنان خانقاه به نام دری‌بابا که مرشد خانقاه است پیر طریقت پسر می‌شود. در حقیقت «پنهان» نامی است که مرشد روی پسرک می‌گذارد. در این خانقاه آدم‌های متعددی با پیشینه‌های گوناگون هستند که به تدریج با آن‌ها آشنا می‌شویم. هرکدام از این آدم‌ها به نوعی بر شخصیت پنهان تأثیر می‌گذارند.

متن زیر برگرفته از کتاب است:
اگر فقط به دیده‌هایت اکتفا کنی، تنها کرم را می‌بینی. کرم زشت است، نمی‌تواند توجه تو را به خود جلب کند. اگر بخواهی فراتر از ظاهر را ببینی، اگر پرده را کنار بزنی و با چشم دل نگاه بکنی، می‌توانی پروانه را مقابل خود ببینی. پروانه زیباست، توجهت را جلب می‌کند. اگر با چشم دل ببینی عاشق پروانه نه، بلکه عاشق کرم می‌شوی…

پنهان...

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها