«جیمز وب» با رسیدن به موقعیتی که این تلسکوپ را قادر می سازد تا از جهانی پنهان شده در پشت سحابی ها و فضاهای دوردست عکس بگیرد، تازگی ها در صدر اخبار علمی جهان قرار گرفت و هر چند روز یک بار ساکنان کره خاکی را شگفتزده می کند و تمامی خبرگزاری ها در بازتاب دادن آنچه در این خصوص به دستشان می رسد از یکدیگر سبقت می گیرند و عکس ها را صرف نظر از این که از چه سایت خبری دریافت می کنند با همان کیفیتی که این تلسکوپ تهیه کرده بازتاب می دهند.
ناگفته پیداست که تمامی ساکنان کره خاکی به دنبال پاسخ پرسشی واحد هستند و آن این که آیا کسانی غیر از ما که در روی زمین به آزار و اذیت یکدیگر مشغول هستیم در سایر کرات به سر می برند؟
آیا سیارهای یافت میشود که در آن آب و اکسیژن و امکانات غذایی برای زندگی وجود داشته باشد تا جل و پلاسمان را جمع کنیم و به آنجا برویم؟
مسلماً اگر به جای تلسکوپ جیمز وب، یک ماهواره اخبار سیاسی و اجتماعی مخابره میکرد اولاً به سادگی زیر بار واقعی بودن آن نمی رفتیم. اما دانش این قابلیت و قدرت اعتماد آفرینی را دارد که انسان ها را به همگرایی سوق دهد و به انجام رفتاری مشابه وادار سازد کما این که در جریان همهگیری کرونا که خزعبلات غیرعلمی فراوانی پیرامون نحوه ی رودردرویی با آن رواج یافته بود ... بالاخره این دانشمندان ویروسشناس و تولید کننده واکسن بودند که همگان را برای تزریق واکسن آن متقاعد کردند.
حالا هم اگر عکسهای جیمز وب در فضای مجازی دست به دست می شود برای این است که مُهر دانش بر پیشانی آن خورده است. در امور اجتماعی و سیاسی و اقتصادی نیز جلب اعتماد همگانی در گرو اثبات علمی بودن راهکارهاست .
تصاویری که تاکنون از سیارات واقع در منظومههای دوردست توسط جیمز وب ارسال گردیده ظاهراً از شباهت های بالای 80 تا 90 درصدی با زمین حکایت دارد که حتی اگر قابل سکونت هم باشند رسیدن به آنها به عمر انسان قد نمیدهد ولی همین که پاسخی به تلاش های مبتنی بر کنجکاوی انسان است خیلی ارزش دارد . بعضی ها با این استدلال که چرا عدهای از دانشمندان 10 میلیارد دلار هزینه تولید چنین تلسکوپی می کنند که کشفیات آن گرهی از مشکلات انسان ها باز نمیکند، ارزش عینی دانش نجوم را زیر سؤال می برند، در حالی که برخی لذتها مانند لذت کشف یک واقعیت یا پردهبرداری از روی یک حقیقت کتمان شده از لذت خوردن و آشامیدن و خواب به مراتب بیشتر و ماندگارتر است. در سایه دانش نجوم و برادرزادهی آن یعنی دانش هواشناسی، پیشبینی بسیاری از رخدادها امکانپذیر گردیده و از حوادث غیرمترقبه فراوانی پیشگیری شده است.
نقل کردهاند که یکی از حاکمان که موافقت چندانی با احداث رصدخانه نداشت فایده دانش نجوم را زیر سؤال برد تا این که منجم دستور داد تشتی بزرگ را بدون اطلاع قبلی پادشاه از پشت بام قصر به زمین بیندازند. صدایی که از برخورد تشت با زمین ایجاد شد موجب هراس پادشاه گردید. سپس منجم به پادشاه گفت: اگر شما از ماجرای افتادن تشت با خبر بودید و علت تولید صدا را میدانستید متوحش نمیشدید و دست و پای خود را گم نمیکردید و در ادامه برایش توضیح داد که ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی که موجب هراس مردم میشود سر در آبشخور نادانی آنها از علت چنین رخدادی دارد. پدیدههای اقتصادی نظیر تورم و رکود نیز مانند خسوف و کسوف قابل پیشبینی هستند اما بسیاری از کسانی که عامل تورم و رکود هستند چه بسا از مکانیزم آن بیاطلاع باشند. در برخی از موارد ما تصور میکنیم کسی که از تحقق رشد 10 درصدی ظرف مدت یک سال سخن می گوید دروغگوست در حالی که این بندهی خدا بی اطلاع است. اگر اهل سیاست هم تلسکوپی داشتند که نتایج عملکردشان را پس از پنجاه سال نشان میداد، چه بسا خیلی حرف ها را نمی زدند و از انجام بسیاری کارها که اکنون گریبانگیرشان شده خودداری می کردند.
امید است همانگونه که درس های زیادی از جناب کرونا آموختیم از آقای جیمز وب هم حرف شنوی داشته باشیم و باور کنیم در سیارهای زندگی میکنیم که مانند دانهای شن در صحرایی بزرگ سرگردان است و بهتر است که ساکنان این دانه ی شن با هم مهربان باشند.