ساعت یک و نیم نیمه شب است. دخترم بیحال روی دستم افتاده. از 2 ساعت قبل حالت تهوع و دل درد شدید دارد. دیگر در معدهاش هیچ چیزی برای بالا آوردن ندارد و به قول مادرم «عق خشک میزند». هیچ داروی خانگی افاقه نمیکند و لحظه به لحظه بدتر میشود.
ماشین نداریم. به هر تاکسی تلفنی که زنگ میزنم به در بسته میخورَد. دختر یک سالهام را با دنیایی از اضطراب مادرانه به آغوش میکشم و همراه پدرش راهی خیابان میشویم و پیاده به سمت بیمارستانی که 15 کیلومتر دورتر و در خارج شهر ساخته شده میرویم. گاهی میدویم و گاهی راه میرویم. راه پایانی ندارد.
در آن ساعت شب انسانیت یک جوان به داد ما میرسد و او ما را سوار میکند. در راه چند بار عُق میزند و مجبور میشویم ماشین را نگه داریم.
بغض گلویم را گرفته اما آن را نگه میدارم تا توانم تحلیل نرود.
بالاخره میرسیم و با عجله وارد راهروهای بیمارستان میشویم. جلوی ایستگاه پرستاری میایستیم.
باورکردنی نیست. یک شهرستان، یک اتفاقات، 10 مریض بدحال، دو پرستار و تنها یک دکتر.
بیچاره پرستارها از این اتاق به آن اتاق میدوند. یکی تصادف کرده و با پای شکسته فریاد میزند. کودک ۲ ساله شیشه در پایش فرو رفته و از درد جیغ میکشد. جای دیگر مریض قلبی روی تخت افتاده و همسرش نگران است.
فرزندم را به اتاق تریاژ میبریم. خالی است.
بغض از دستم در میرود و گریه امانم را میبرد.
فریاد میزنم: چرا هیچکس اینجا نیست؟ من یک ساعت است که خیابانهای شهر را در این نیمه شب دویدهام تا به اینجا برسم. بچهام دارد از دست میرود.
ساعت دو نیمه شب است. پرستار سوزن را زیر پوست بچه میچرخانَد تا رگی پیدا کند.
ساعت ۳ صبح است و سرم تقریباً تمام شده. فرزندم آرام به خواب رفته. نه نای ایستادن دارم و نه آرامش نشستن.
ساعت ۴ صبح است. پرستار دلداریامان میدهد که «خداروشکر بهتره. میتونید دخترتون رو ببرید.»
چراغ آرامشی که چند لحظه پیش روشن شده دوباره کمسو میشود. حالا چطور برگردیم؟
ساعت 6 صبح است. به خانه رسیدهایم.
و اما سخنی با مسئولان محترم بویژه فرماندار به عنوان نماینده عالی دولت
- چرا در شهر درمانگاه شبانهروزی نداریم؟
- چرا چندین سال است که اتفاقات بیمارستان نیریز (قدیم و جدید) فقط با یک پزشک اداره میشود؟
- تکلیف مردم بویژه آنها که وسیله نقلیه ندارند، در ساعات نیمهشب برای رفت و برگشت به بیمارستان چیست؟
- اگر در این نابسامانی که گوشهای از آن را نوشتم و ممکن است برای همه پیش آید، جان کسی از دست برود، آیا قابل جبران هست؟