تعداد بازدید: ۱۹۳
کد خبر: ۱۳۹۵۳
تاریخ انتشار: ۱۱ تير ۱۴۰۱ - ۲۳:۴۴ - 2022 02 July
نویسنده : ماجراهای من و بی‌بی

بی‌بی همانطور که روبروی آینه ایستاده بود و دستی  به سر و رویش می‌کشید گفت:

- حاضر شدی ننه؟

- بله بی‌بی، من آماده‌ام، فقط می‌مونه یه چیزی...

- ها؟ چی ‌چی به امید خدا؟

- پاکت گرفتین بی‌‌بی؟

- پاکت بری چی‌چی؟

- پاکت برا چی؟ برا کادو دیگه، کادو عروسی بی‌بی.

- دختر میه تو ناقص‌العقلی؟ اقد ادعات میشه ولی هیچی حالیت نیس، میه کسی بری عروسی پاکتم کادو می‌بره؟ آخه عروس و دوماد پاکت به چه دردوشون می‌خوره؟ یَی گلدونی بود پارسال تو دسفروشی اِسدیم رو جاکفشیو بود، هونه بیار یَی قاغذ روزنامِی بیپچ دورُش تا ببریمُش!

- وا! بی‌بی، برا کادو عروسی می‌خواین گلدون ببرین؟ اونم گلدون دس دوم که رو سر جاکفشی بوده؟ گذشت اون زمانی که برا عروسی گلدون و ساعت و میوه‌خوری می‌بردن بی‌بی جون...

-یَی طوری میگه گلدون نبر انگا خودُش چه پیشنهادی داده، گلدون نبرم مث توئه خل و چل پاکت ببرم خوبه؟ آخه عروس و دوماد پاکت به چه دردشون می‌خوره؟

- بی‌بی جان منظورم از پاکت، پاکت خالی نیس که، منظورم پولیه که میذاریم تو پاکت دیگه.

- پول؟ پول کجا بود دختر؟ بعدُشم عروس و دوماد پول به چه دردشون میخوره؟

- بی‌بی ینی چی پول به چه دردشون میخوره؟ به هر حال اونا اول زندگیشونه، همین خرج مراسم عروسی رو با قرض و قوله جور میکنن تا بعد پول کادوها رو بدن برا خرج عروسی. اصلاً شما میدونین همین غذایی که میخورین با یکی دو تا شیرینی و میوه نزدیک 200 هزار تومن برا دوماد آب می‌خوره؟

- برووووو، چرت و پرت نگو دختر، 200 هزار تومن کجا بود؟ تازشم میه من چقد چی میخورم؟ خیلی خیلی بخورم هی سیخ جوجو با هی سیخ کبابو، با ده دوازده تام قاشوغ برنج، با یَی ظرف ماسی.

- بی‌بی ناراحت نشینا، ولی تا اونجایی که من دیدم شما همیشه غذاتونو کامل میخورین، علاوه بر اون، یکی دوتام اضافی میگیرن. دروغ میگم؟

- مرض و دروغ میگم، درد و دروغ میگم، اصن دلوم خواسه، میه ماخا اَ کیسِی تو درشه که جوشُشه میزنی؟ تا چیش تو کور شه!

ای بابا! من که چیزی نگفتم بی‌بی جون، حالام بی‌زحمت بدین یه پولی چیزی بذاریم تو پاکت ببریم دیر شد...

بی‌بی چپ چپ نگاهم کرد...

- مرده شور هو ریختُته بزنن، پوشو برو 50 تومن تو کیفو وردار بیار بذار تو ای پاکتو تا بیریم. اقدم حرف مفت نزن سرُم رف.

- 50 هزار تومن بی‌بی؟

- نه پَ، پونصد هزار تومن! 

- بی‌بی والا بِلا زشته 50 تومن، الان این پولا پولی نیس دیگه!

بی‌بی در چشمانم خیره شد...

- نیگا گلاب من هی پنجا تومنو رِ بیشتر نیتونم بییَرم، توام میگی کمه اَ پولِی خودُت بذا روش، والسلام...

چند دقیقه‌ای ساکت شدم و کیف پولم را برداشتم و چند اسکناس 50 تومنی گذاشتم توی پاکت...

بی‌بی نگاهش را از پول‌ها گرفت.

- چن گذوشتی؟

- با پنجاه تومن شما سیصد تومن بی‌بی...

- ووووی قیومت میه چه خوره دختر؟ نیخوا، نیخوا...

- بی‌بی جون پول منه اجازه بدین بذاریم و پاشیم بریم.

بی‌بی چند دقیقه‌‌ای ساکت شد و بعد رفت به سمت تلفن...

- به کی زنگ می‌زنی بی‌بی؟ پاشین بریم دیر شد...

- میگم حالا که مِخیم سیصد تومن ببریم زنگ بزنم مش موسام همرامون بیا، چیطوره؟!
گلابتون

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها