خودش است و خودش، شوهرش چندین سال پیش به رحمت خدا رفته، مهربان است و بچه دوست، جانش برای بچهها درمیرود. داخل کیفش همیشه چنددانه شکلات میگذارد تا اگر بچهای دید، کامش را شیرین کند. همه را مثل فرزند نداشته خود، دوست دارد. ما و همه همسایگان او را خاله صدا میزنیم. در اولین برخوردش با فرد غریبه و آشنا میگوید: «الهیشکر که بچه داری... خداحفظشان کند...»
نفس عمیقی میکشد و باز میگوید: « الهی که اجاق هیچ زنی مثل من کور نباشد....»
رشد جمعیت در کشور ما روز به روز کمتر میشود و خانوادهها به تک فرزندی روی آوردهاند. اگر کسی سه فرزند و بیشتر داشته باشد، جوری به او نگاه میکنند که انگار گناه کرده است؛ تا آنجایی که متخصصان و کارشناسان ما طرح صیانت از جمعیت را مطرح کردهاند و با دادن وعده و وعید به خانوادهها، سعی میکنند فرزندآوری را گسترش دهند.
این هفته به کوچه و بازار رفتیم تا نظر همشهریان را در این مورد بدانیم:
حقوق یک کارگر یا کارمند روزی چند؟
رضا . ق 46 ساله و کارمند است. میگوید: «بچه فقط یکی؛ آن هم نه در ایران، بلکه باید آنطرف آب باشی. من و همسرم خودمان هر دو در دانشگاه دولتی با بهترین نمرات لیسانس گرفتیم. همسرم بیکار است و خودم شاغل هستم. ماهیانه 7 یا 8 میلیون تومان حقوق دارم؛ اما با این حقوق به سختی میشود زندگی کرد. همیشه میگویم خدا به فریاد کارگران فصلی برسد. چگونه خواستههای بچههایشان را برآورده میکنند؟ بچه تقصیری ندارد؛ به دنیا آمده که زندگی کند. این ما هستیم که باید به فکر آسایش و آرامش او باشیم. الان هزینه یک ساعت کلاس خصوصی 100 تا 150 هزار تومان است. یک کارگر یا یک کارمند دولت روزی چند میگیرد که حتی نمیتواند به تحصیل فرزندش برسد؟ آن وقت دولت به فکر رشد جمعیت افتاده است؟»
هر آن کس که دندان دهد،نان دهد...
فاطمه زارع سرد و گرم روزگار را چشیده و برای خودش اولاد و نوه دارد. میگوید: «بچه روشنایی خانه است. اگر در خانهای اولاد نباشد، چراغ آن خانه کور است. من که میگویم باید هر خانوادهای سه یا چهار فرزند داشته باشند و نگویند پول نداریم. هر آن کس که دندان دهد، نان دهد. خدا خودش حواسش به همه ما است. بچههای ما هم باید مثل خودمان چند فرزند داشته باشند تا کشور ما همیشه جوان بماند.»
فاطمه محمدی 61 ساله معتقد است روزی بچه زودتر از خودش میآید. میگوید: «18 سالم بود که بچه اولم را به دنیا آوردم و در عرض 12 سال 5 فرزند داشتم. مثل الان نبود، آن زمان بچه آوردن هنر بود. وقتی باردار میشدیم، از ترس این که چشممان بزنند، به کسی نمیگفتیم حاملهایم. هر بچهام که به دنیا آمد، با خودش به زندگیام برکت داد؛ رزق و روزیاشان زودتر از خودشان میآمد. اما الان من اگر به دخترم یا پسرم بگویم نوه میخواهم، میگویند آیا شما حاضرید خرجش را بدهید؟»
ادامه میدهد: «البته تا حدودی هم سخت شده است. با وجود خانههای آپارتمانی و خرجهای الان، واقعاً بیشتر از دو بچه داشتن سخت است. بچههای الان واقعاً هزینه دارند و سطح توقعات و تجملات خیلی بالا رفته است. زمان ما اینترنت و فضای مجازی نبود که همه به روز باشند. ما هر چیزی یاد میگرفتیم یا میدیدیم، از پدر و مادرهایمان بود یا اطرافیان خودمان که همسطح خودمان بودند. اما چشم و هم چشمی نسل امروز و توقعاتشان باعث شده که فرزنددار شدن را سخت بگیرند.»
بچه روشنایی زندگی است...
عاطفه پارسایی میگوید: «بچه روشنایی زندگی است. مگر میشود بچه نخواست؟ من کمتر خانمی را میشناسم که بچه دوست نداشته باشد. درست است الان اوضاع اقتصادی همه خراب است و همه میگویند یک فرزند کافی است و شرایط برای فرزندآوری سخت شده، اما من میگویم حداقل دو بچه باید در هر خانهای باشد تا آن خانه، خانهای شود.»
او که خودش 29 سال سن و یک فرزند دختر دارد، میگوید: «شوهرم شغلش آزاد است و حقوقش شاید به 5 میلیون تومان برسد. اما باز هم با همه مخارج سنگین الان، به بچه دوم فکر میکنم. هم خودمان بچه دوست داریم هم میخواهیم دخترم تنها نباشد و با طرح صیانت از جمعیت موافقم. باید تغییر را از خودمان شروع کنیم.»
بچه خوب است، در صورت حمایت دولت
طیبه نظری 38 ساله سه فرزند پسر دارد. میگوید: «با این شرایط اقتصادی و هزینههای بالا، دیگر فکر نمیکنم کسی به فکر بچه باشد. بچه خوب است؛ اما در صورت حمایت دولت. من شوهرم کارگر است که به صورت فصلی کار میکند و حقوق ثابتی ندارد. دولت هم که هزاران وعده و وعید برای بچهسوم داده است. اما اینها همه در حد حرف است. اگر دولت میخواهد فرزندآوری افزایش پیدا کند و جامعه سالمندی نداشته باشیم، باید حمایتها را بیشتر کند؛ نه در حد شعار باقی بماند. الان بچههای من هر سه دانشآموز هستند و هر کدام باید یک گوشی تلفن همراه برای تحصیل داشته باشند که این علاوه بر خرجهای مازادشان است. بچهدار شدن در این زمانه واقعاً سخت است. من که با طرح فرزندآوری و صیانت از جمعیت مخالفم.»
زن و مرد، هر دو سر کار هستند
خانم مهرپرور خودش کارمند است. میگوید: «با توجه به شرایط الان و خرج و مخارج، بچهدار شدن سخت است. الان چه زن و چه مرد برای امرار معاششان سر کار هستند. این یک دلیل برای بچهدار نشدن است. بچه فقط خرج و مخارج نیست؛ تربیتش هم مهم است و فراهمکردن امکاناتش مشکل است. من خودم شاغلم و فرزندم کلاس سوم است. واقعاً برایم سخت است که بخواهم به فرزند دوم فکر کنم.»
خانم ح. آ کارمند است. میگوید: «خوشبخت بچهای است که به دنیا نیامده. من خودم دو فرزندم دارم. وقتی برای تربیت آنها وقت میگذارم و به آنها یاد میدهم که دروغ چیز بدی است، بنابراین الان نمیتوانم دروغ بگویم که بچه خوب است یا بگویم با طرح صیانت از جمعیت موافقم. چون الان اوضاع اقتصادی کشور بد است. بچهای که در این اوضاع و احوال به دنیا میآید، زجر میکشد و هر قدر هم تلاش کند، نمیتواند به خواستههایش برسد؛ پس همان بهتر که نباشد. در اطراف خودم نیز کسانی را میبینم که با بچهدار شدن مخالفند و دلیلشان اوضاع بد اقتصادی است.»
همه با سختی زندگی میکنند
لیلا کشاورز 39 ساله و دارای سه فرزند است. او با طرح صیانت از جمعیت موافق است و میگوید: «بچه شیرینی زندگی است و خدا همه بندههایش را در سختی آفریده. الان همه مردم با سختی زندگی میکنند. ما نباید این سختیها را ملاک قرار دهیم و خودمان را از نعمت بچه محروم کنیم. این روزها اگر فرزندآوری کمشده، دلیلش فقر نیست. چون روزی هر کسی را خدا کنار میگذارد. آنها برای خودشان دلایل دیگری دارند؛ یکی حوصله بچه را ندارد، یکی فکر طلاق است،یکی تصمیم دارد اول خوب طرف مقابلش را بشناسد، یکی فکر تحصیل است و ... »
ادامه میدهد: «اینروزها مردم افسرده هستند و حال و حوصله هیچچیز را ندارند. گرانی و بیماری است و مردم دلمرده شدهاند. دولت باید یک جوان را حمایت کند تا راحتتر بتواند ازدواج کند و گناه و فساد در جامعه کمتر شود؛ بعد به فکر افزایش جمعیت باشد.»
محمدباقر زردشت میگوید: «اگر دولت حمایت مالی داشته باشد، مردم هم به راحتی میتوانند زاد و ولد داشته باشند. دولت درست میگوید؛ طرح صیانت از جمعیت و فرزندآوری باید در کشور اجرا شود؛ اما باید کار از پایه اصلاح شود. اول جاده را هموار و اسباب راحتی و آسایش مردم را فراهم کنند، بعد دنبال زیادکردن جمعیت باشند.
الان حقوق یک کارگر با تمام حقوق و مزایا 7 میلیون تومان است که دو میلیون تومان آن برای کرایه خانه میرود. بچههای الان مثل قدیم نیستند که با همه کم و زیادها بسازند؛ خرج و مخارج زیاد است.»
جوانهای ما خودشان پیر شدهاند...
مسعود شهائیان دارای سه دختر و شغلش مرغفروشی است. میگوید: «طرح صیانت از جمعیت قابل اجرا نیست. ما دوست داریم جامعه جوانی داشته باشیم؛ اما متأسفانه همین الان جوانهای ما خودشان پیر شدهاند. وضعیت اقتصادی باعث شده که یک جوان خیلی از موقعیتهایش خراب شود. سن ازدواج بالا رفته و تا یک جوان بخواهد تصمیم بگیرد و تشکیل خانواده بدهد و برای بچه اقدام کند، 40 سالش شده است. این جوان با 40 سال سن، چند فرزند میتواند داشته باشد؟ خانوادهها باید جوانها را درک و آنها را حمایت کنند تا زودتر سر و سامان بگیرند و زودتر بچهدار شوند. من خودم یک نوه دارم. وقتی به دخترم میگویم فکر بچه دوم باش و فکر تنهایی بچهات را بکن، میگوید: اگر میدانستم این وضعیت اقتصادی است، همین را هم به دنیا نمیآوردم.»
بچه به یک مادر شاد و پرانرژی نیاز دارد
اعظم رمضانی 39 ساله و دارای دو فرزند 18 و 19 ساله است. او که فروشگاه لباس بچه دارد، میگوید: «با طرح صیانت از جمعیت موافقم؛ اما نه این که دولت فقط بگوید فرزندآوری زیاد شود. باید خانوادهها را حمایت کند. چون بچه علاوه بر خرج و تأمین مایحتاج و خواستههایش، نیاز به مراقبت و تربیت دارد. منِ مادر از صبح تا شب اینجا هستم؛ یا باید کار کنم یا باید در خانه به تربیت بچههایم برسم. من چه میدانم بچه من الان با گوشیاش بازی میکند یا فیلم میبیند و یا درس میخواند؟ بچهها در خانه نیاز به محبت و رسیدگی دارند. با درآمدی که من دارم، واقعاً سخت است. من حقوق ثابتی ندارم؛ مخصوصاً این دو سالی که کرونا آمده، واقعاً درآمد ما کم شده است. الان اجارهها سر به فلک کشیده و من باید شب و روز کار کنم تا بتوانم کرایه مغازهام را بدهم. وقتی به خانه میروم، خستهام و بچههای من به یک مادر شاد و پرانرژی نیاز دارند.»
رزق و روزی دست خداست
خودش را آقای شهروند معرفی میکند. 30 سال سن دارد و هنوز بچه ندارد. میگوید: «ایمان مردم ضعیف شده، میگویند چون درآمدمان کم است و پول نداریم، بچه هم نمیخواهیم. اشتباهی است که دهان به دهان در بین مردم میچرخد؛ اما نمیدانند رزق و روزی دست خدا است و برای او فرقی نمیکند یک بچه باشد یا دهتا. درست است مشکلات اقتصادی به اوج رسیده، اما خدا هم روزیرسان است. در همین نیریز خودمان داریم خانوادهای با 6 الی 7 فرزند که همه بچههایشان موفق شدهاند و وضع مالی خوبی دارند و یا برعکس طرف یک بچه دارد و در بدترین وضعیت اقتصادی به سر میبرد. من خودم شغلم آزاد است و درآمد مشخصی ندارم؛ اما با همین وضعیت تصمیم دارم سه فرزند داشته باشم. »
سیاست حمایت به کار برده شود
ادریس الماسی 32 ساله که تازگی طعم فرزند دوم را چشیده، میگوید: «با طرح صیانت از جامعه مخالفم. سطح درآمد پایین آمده و پول نیست. الان یک جوان با حقوق اداره کار واقعاً از پس اجاره خانه برنمیآید. هیچ نظارتی هم بر اجارهخانهها نیست. اجاره یک میلیون و دو میلیون تومان چه خبر است؟ با یک حساب سرانگشتی ببینید یک بچه کوچک چقدر خرج دارد؟ پوشک، شیرخشک، لباس و... خانوادهها همین وضعیت را که میبینند، از همه چیز دلزده میشوند و میگویند ما خودمان با سختی زندگی میکنیم؛ چرا باید بچهای به دنیا بیاوریم که او هم با سختی بزرگ شود؟ این یک دلیل است که فرزندآوری کم شده. دولت باید سیاست حمایت را به کار ببرد و واقعاً به داد مردم و جوانها برسد تا انگیزهای برای رشد جمعیت باشد.»
هر چیزی در زمان خودش خوب است
خانم ج . ق 49 ساله، کارمند و دارای یک فرزند است.میگوید: «زمان ما شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» بود و به خاطر همین من به یک فرزند بسنده کردم؛ اما پشیمانم. الان که آموزشهای شبکه بهداشت و برنامههای تلویزیون در مورد خانواده را میبینم، میگویم باید همان موقع اقدام میکردم. الان هم که خیلی دیر شده و هرچیزی در زمان خودش خوب است.»
میگوید: «به نظر من هر خانوادهای حداقل باید دو بچه را داشته باشد؛ هرچند همه میگویند با این وضعیت اقتصادی سخت است. اما ما باید به فکر آینده فرزندمان باشیم که تنها نباشد. چون تکفرزندها در آینده احساس تنهایی میکنند و هزاران مشکل روحی دیگر به سراغشان میآید. به نظر من نداشتن فرزند بهتر از تک فرزندی است.»
***
طاهره پیرزاده کارشناس بهداشت عمومی شبکه بهداشت و درمان به فرزندآوری در فرهنگ اسلامی اشاره میکند و میگوید: «فرزندآوری در فرهنگ ایرانی - اسلامی ما یک ارزش محسوب میشود. ارزشی که منطبق بر فطرت و غریزه انسانی است و برای تداوم نسل و بقای وی ضروری است و نیز همان ارزشی است که سبب میشود زوجین نابارور، حل مشکل ناباروری و نداشتن فرزند خود را به عنوان یکی از اساسیترین اولویتهایشان پیگیری کنند. »
کارشناس بهداشت خانواده در مورد مشکلات تکفرزندی گفت: «در حال حاضر حدود 19درصد خانوادههای کشور تک فرزند هستند. در خیلی از موارد، غفلت از فرزندآوری به موقع باعث میشود که خانوادهها نتوانند به تعداد فرزند دلخواه خود دست یابند و باید بدانند که افزایش سن خانمها باعث کاهش شانس باروری موفق میشود. دلیل آن هم این است که ممکن است فرد با افزایش سن به برخی بیماریهای مزمن مانند فشار خون، دیابت، بیماریهای قلبی و... مبتلا شود و در صورت بارداری، نیازمند مراقبتهای بیشتر باشد که احتمال بارداریهای پرخطر را افزایش میدهد. همچنین به تأخیر انداختن بارداری، احتمال ناباروری، عوارض حاملگی، عوارض جنینی و مشکلات هنگام زایمان را افزایش میدهد.
به همین خاطر است که باید همه زوجها در اولین فرصت ممکن به تعداد فرزند دلخواه خود دست یابند و از تأخیرهای بدون دلیل پرهیز کنند. به یاد داشته باشیم که از دست دادن فرصتهای خوب، همیشه قابل جبران نیست.»
ادامه میدهد: «لازم است بدانید بررسیهای علمی ثابت کرده است که بهترین فاصله بین فرزندان 3 تا 5 سال است که به نفع سلامتی مادر، جنین و فرزندان میباشد. فاصلههای کوتاهتر و طولانیتر از آن، میتواند پیامدهای خاص خود را برای کودک، مادر و خانواده به دنبال داشته باشد.»