تعداد بازدید: ۱۳۹۸
کد خبر: ۱۱۳۰۵
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۴۰۰ - ۰۷:۴۸ - 2021 21 November
سرمقاله
غلامرضا شعبانپور / مدیر مسئول
 استبداد از جمله مفاهیمی است که در تاریخ کشور ما و بسیاری از کشورهای مشرق زمین و مغرب زمین از دیرباز مطرح بوده است. در این نوشتار و در صورت ضرورت در نوشتارهای بعدی به این مفهوم خواهیم پرداخت.

استبداد عموماً در حوزه سیاست به کار می‌رود. صاحبنظران از دوران باستان تاکنون در شرح و بسط آن قلمفرسایی زیادی کرده و می‌کنند.

یکی از نویسندگان فرانسوی در تعریف استبداد نوشته است: «استبداد برحکومتی سلطه‌جو دلالت دارد که هیچ چیز قدرت خودکامه‌اش را محدود و متوقف نمی‌سازد. چنانچه قدرت استبدادی با اِعمال زور به حفظ خود بپردازد به صورت حکومتی جبار درمی‌آید.»(1) و داریوش آشوری در تعریف استبداد آورده است: « ساخت سیاسی‌ای است با این ویژگی‌ها:

« الف) نبودن حدود سنتی یا قانونی برای قدرت حکومت.
ب) وسعت دامنه قدرت خود سرانه‌ای که به کار برده می شود.»(2) 

اما سید عبدالرحمان کواکبی از متفکران مسلمان که ایرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تبار و زاده سوریه و از تبار شیخ صفی‌الدین اردبیلی است در کتاب طبایع الاستبداد که با عنوان «طبیعت استبداد» به فارسی برگردانده شده، به تعاریف و شرح و بسط ابعاد استبداد پرداخته است. او که در سال 1271 مهشیدی متولد شده و مراحل تحصیلات خود را در شام و مصر دنبال کرده در معنای لغوی استبداد نوشته است: «استبداد در لغت آن است که شخص در کاری که شایسته مشورت است بر رأی خویش اکتفا نماید.»(3) 

معنایی که کواکبی آورده علاوه بر حوزه سیاست شامل حوزه‌های دیگر از جمله حوزه‌های فرهنگ، تربیت و آموزش نیز می‌شود. مانند پدری که در برخی موارد لازم است با مشورت همسر و فرزندان تصمیم بگیرد و اجرا کند اما خود را بی‌نیاز از مشورت بداند و شخصاً تصمیم بگیرد و اجرا کند. همچنین مدیری که در موارد متعدد لازم است با افراد صاحب‌نظر، متخصص، کاردان و باتجربه مشورت کند چنین نکند و راساً تصمیماتی بگیرد و اجرا کند. یک استاد برای بالا بردن کیفیت آموزش و تدریس خود لازم است با همکاران و دانشجویانش مشورت کند، اگر خود را بی نیاز بداند و با خود رأیی مفاهیم علمی را ارائه و خود را بی‌نیاز از نقد بداند، بی‌تردید دچار استبداد شده است. کواکبی حکمران غیر پاسخگو را مستبد دانسته و نوشته است: «استبداد صفت حکمرانی است مطلق العنان که در امور رعیت چنانکه خود خواهد تصرف نماید بدون ترس و بیم از حساب و عقابی محقق.»(4) او معتقد است استبداد می‌تواند جمعی و گروهی هم باشد و چه بسا حکمرانی جمعی زیانبارتر از استبداد فردی باشد.(5)

کواکبی از استبداد ترکان عثمانی که بر شام و سرزمین‌های گسترده‌ای از کشورهای اسلامی امروز حاکم بودند، سخت در رنج و عذاب بوده لذا آورده است: «حکمران مستبد در امور مردم به اراده خویش حکومت کند نه به اراده ایشان و با هوای نفس خود حکم کند در میان ایشان نه به قانون شریعت و چون خود آگاهی دارد که غاصب و متعدّی می‌باشد لاجرم پاشنه پای خویش را بر دهان میلیون‌ها نفوس گذارد که دهان ایشان بسته ماند و سخن گفتن از روی حق یا مطالبه حق نتوانند... مستبد دشمن حق و دشمن آزادی و قاتل این دو می باشد.»(6) اینها اشاراتی به مفهوم استبداد بود که جهت آگاهی بیشتر خوانندگان آورده شد.

 شاد و سالم و موفق باشید
پی‌نوشت: 
1- بیرو، آلن( ۱۳۷۰) فرهنگ علوم اجتماعی، مترجم: باقر ساروخانی، تهران: انتشارات کیهان،ص۸۸ 
2- آشوری، داریوش( ۱۳۸۷) دانشنامه سیاسی، تهران: انتشارات مروارید، ص ۲۵ 
3- کواکبی، سید عبدالرحمان( ۱۳۹۰ )طبیعت استبداد، به کوشش: غلامرضا امامی، انتشارات علم،ص45 
4- همان، ص ۴۶ 
5 - همان،ص ۴۷ 
6 - همان،ص ۴۹
نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها