تعداد بازدید: ۳۰۱
کد خبر: ۱۱۲۱۵
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۴۰۰ - ۱۹:۳۵ - 2021 13 November
دکتر مختار کمیلی
بیا کنار پنجره که شب پر از قمر شود
به پهنه‌ی شب کنون ستاره جلوه‌گر شود

بیا کنار پنجره ز غنچه بوسه‌ای فرست

که خسته قلب کوچکم ز عشق شعله‌و‌ر شود
بیا کنار پنجره به دست و لب تو سوت زن

که کفتران آشتی ز بام سوی بر شود
بیا کنار پنجره ترانه ساز و تار زن

که موج‌خیز رقص‌مان ز شانه تا کمر شود
بیا کنار پنجره ز دفترت غزل بخوان

که تار و پود جان ما شعور و شعر تر شود
بیا کنار پنجره بخوان سرود میهنم

که خاک کوه و دشت آن دوباره پرگهر شود
بیا که موج شادی از کناره‌ی خلیج فارس

روان به هر چه دشت تا سواحل خزر شود
چه سال‌ها امید ما درخت خشک و بی‌بری است

بیا که از نوید تو جوان و خوش‌ثمر شود
در این اوان به حلق ما چه زهرها چکانده‌اند

دمی به خوان ما بیا که که کام‌مان شکر شود
بیا که واژه‌های نحس حبس و آن سه‌گانه‌ام

ز دفتر و زبان ما سترده سر به سر شود
بیا و عاشقانه‌‌ام عزیز من صدا بزن

رضا مده که ارغوان خموش و دربه‌در شود
خدای را مسیح من ز مهر آیه‌ای بخوان
که زانفست خدای را تولد دگر شود

ستاده با گُل و مِی‌ایم و دیده‌ها به راه توست
بیا که انتظارمان امید جان به سر شود

بیا که در رسانه‌ها به مژدگانی جهان
«نماند روزگار غم» بزرگتر خبر شود

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها