مترجم: رضا همراه
انتشارات نگاه، 252 صفحه
کتاب «چاخان» نوشته «عزیز نسین» داستانی بلند با نثری طنزآمیز است که ویژگیهای رفتاری جامعه سنتی را نقد میکند.
این اثر روایت آدمهای مختلف از فردی به نام «زبوکزاده» است. آنها خاطرات و حکایتهایشان را از این مرد که بسیار دو رو، زبانباز و ریاکار است تعریف میکنند.
نسین در این کتاب به زبوکزاده و زبوکزادههای دیگر میپردازد و معتقد است که خود مردم هستند که امثال این افراد را در جامعه پرورش میدهند.
«عزیز نسین» در این اثر مانند سایر آثارش از طنز برای به چالش کشیدن مسائل جامعه استفاده میکند و جامعه سنتی و درگیر جهل را به تصویر میکشد.
این کتاب از آثار محبوب خود نویسنده است که با زبانی شیرین و دلنشین نوشته شده و خواننده را در طول قصه همراه خود میکند.
کتاب «چاخان» همچنین شامل چندین فصل است و هر کدام بخشی از داستان را پیش میبرد و در نهایت پازل کاملی تحویل خواننده میدهد که برخی از آنها عبارتاند از «قصبه که خاک مرده رویش پاشیدهاند!..»، «سلام علیکم جناب آقای فرماندار!»و...
متن زیر برگرفته از این کتاب است:
به هتل برگشتم تا این نامه را برایت بنویسم... اما به محض اینکه وارد اتاقم شدم نفسم بند آمد!...
نمیدانم برای تمیزکردن اتاقم نفت سیاه زده بودند یا (د.. د.. ت) مصرف کرده بودند! خلاصه هرچه بود به قدری بوی زنندهای داشت که نپرس!.. دیدم اگر خودم را از اتاق بیرون نیندازم خفه میشوم...
برای اینکه هوای اتاق عوض شود پنجرههای اتاقم را باز کردم و رفتم پایین.
صاحب هتل گفت: قربان اتاق شما را دادم «د..د..ت» پاشیدند!.. دیگه نه ساس پیدا میشه و نه کک!!.. امشب راحت بخوابید خستگیتان رفع میشه!!...
خواستم توی سالن بنشینم و برایت نامه بنویسم ولی نور چراغها به قدری کم بود که نتوانستم.
از صاحب هتل پرسیدم: چراغهای شما همیشه این قدر کمنور است؟!..
نظر شما