اینها را صدیقه مقدم ٥٥ ساله میگوید. کسی که حدود ٢٠ سال است ورزش کوهنوردی را به صورت حرفهای دنبال میکند و به گفته خودش کوهنوردی برای او زندگی است. مصاحبهای با وی انجام دادیم که میخوانید:
- چند فرزند دارید؟
یک دختر و یک پسر.
- چه شد که کوهنورد شدید؟
قبل از اینکه کوهنوردی را شروع کنم حدود ١٥- ١٠ سال بدنسازی کار میکردم. در همان کلاسهای بدنسازی، یک روز یکی از خانمها که معلم هم بود، گفت: خانم فرهمند گروه کوهنوردی تشکیل داده و هر کس دوست دارد میتواند در آن شرکت کند. همان زمان برای اولین بار در گروهها شرکت کردم
- با چه کسانی کوهنوردی را شروع کردید؟
آن طور که شنیده بودم آن زمان تنها زن نیریزی که کوهنوردی را دنبال میکرد، خانم فصیحخانی بود، اما نخستین کسی که در نیریز گروه کوهنوردی را تشکیل داد همان خانم فرهمند بود که بعد از حدود یکی دو سال، به دلیل مشغله از گروه کنارهگیری کرد و مسئولیت آن را به من، و خانمها افسانه میمندی و صدیقه خوشنیت سپرد که هرکدام طی زمانهایی مسئولیت گروه را به عهده داشتیم. واقعیتش را بخواهید به خاطر ندارم در ابتدا چه کسانی عضو گروه بودند. اما خدا را شکر گروه ما که آناهیتا نام دارد بعد از گذشت حدود ٢٠ سال هنوز فعال است و این جای خوشحالی دارد.
- بهترین مشوقهای شما در این زمینه چه کسانی بودند؟
همسرم همیشه بهترین مشوق من بوده و هست. در همه صعودهایی که داشتم همیشه صبورانه کنارم بود و هیچ وقت خم به ابرو نیاورد. هیچ وقت اعتراض نکرد و تشویقم میکرد این راه را دنبال کنم.
- تا به حال چه کوهها و قلههایی را فتح کردهاید؟
تعداد آنها خیلی زیاد بوده، دماوند، کرکس کاشان، چهار قله دنا، تزرج، لالهزار، چاهبرف و... از قلههایی بوده که فتح کردهایم اما اولین قلهای که صعود کردیم قله کرکس با سرپرستی آقای میرغیاثی بود.
- آیا کوهنوردی ورزش گرانی است؟
بله وسایل آن گران است. یک دست وسایل کامل متوسطِ روبه خوب کوهنوردی نزدیک به ٤٠- ٣٠ میلیون تومان است. الان قیمت یک کولی خوب حدود ٤-٣ میلیون و یک کفش کوهنوردی خوب نزدیک به ٦- ٥ میلیون تومان است.
- معمولاً پس از فتح قله چه حسی دارید؟
اصلاً نمیشود آن حس را به طور کامل بیان کرد. فقط این را بگویم که موقع صعود حس میکنم به خدا نزدیکترم. در آن زمان اول برای همه مردم و بعد برای خودم دعا میکنم.
- تا چه زمانی به کوهنوردی ادامه میدهید؟
تا زمانی که قدرتم به من اجازه بدهد، کوهنوردی را ادامه میدهم. همیشه هم این را از خدا خواستهام و گفتهام خدایا تا زندهام کوه را از من نگیر.
- آیا همسر و فرزندانتان هم اهل ورزش و کوهنوردی هستند؟
خب همسرم که به خاطر مشغله کاری زیاد نمیتواند ورزش کند اما همیشه به ملکمان که بالای تارم است سر میزند و کارهای آن را انجام میدهد که خودش یک نوع ورزش است. دختر و پسرم هم بیشتر ورزش بدنسازی کار میکردند که قبلاً فعالیتشان بیشتر بود.
- آیا کرونا تأثیری در ورزش کوهنوردیاتان داشته؟
مسلماً بله. خب وقتی وضعیت قرمز می شود ما هم در خانه میمانیم و کارهای خانه را انجام میدهیم اما به محض اینکه اوضاع کمی بهتر میشود، دوباره بار و بندیلمان را جمع میکنیم و میزنیم به کوه و صحرا. البته سعی میکنیم تا جایی که امکان داشته باشد همه پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنیم. در مینیبوس دو تا ماسک میزنیم و به کسی که دوتا ماسک نداشته باشد، اجازه نمیدهیم سوار مینیبوس شود. در کوه هم که دیگر هوا آزاد است و سعی میکنیم تا جایی که میتوانیم فاصله اجتماعی را رعایت کنیم تا مشکلی به وجود نیاید.
- توصیهاتان به جوانانی که میخواهند کوهنورد شوند چیست؟
به کوه بیایند و طبیعت را با تمام وجود حس کنند. کوهنوردی یک روش زندگی است. عشق است. ورزشی است که در آن رقابت وجود ندارد. اگر یکی از اعضای گروه حتی یک سیب داشته باشد، آن را با دیگر اعضا تقسیم میکند. قویترین عضو گروه به پای ضعیفترین عضو گروه میایستد تا همه با هم حرکت کنند. جو کوهنوردی واقعاً صمیمانه است، پر از نشاط و شادی... یک طوری کوه دامنگیر است و هر کس بیاید دیگر نمیتواند از آن دست بکشد. حتی اگر برای مدتی برحسب اجبار آن را کنار بگذارد، دوباره به کوهنوردی برمیگردد.
- یک خاطره از صعود؟
در صعود یکی از قلههای دنا به نام بُزکش ساعت دو نصف شب در آن یخبندان مسافتی را اشتباه رفتیم که مسیر خیلی خطرناکی بود، آن قدر خطرناک که به خاطر حفظ تعادل چند تا از کولهپشتی بچهها به پایین پرت شد، بچهها یک قدم برمیداشتند و دوقدم به عقب برمیگشتند، اما خوشبختانه به خیر گذشت و صعود کردیم.