تعداد بازدید: ۶۱۱
کد خبر: ۹۳۷۸
تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۹:۴۸ - 2021 14 February
ماجرای تبعه غیرموجاز

هنوز یَک روبع ساعتی نشده بود خوابیدَه بودم که زولَیخا تکانم بَداد و بَگفت: بولند شو.


سیخ در رختَخواب نشسته کردم و بَگفتم: چَه شده؟ چَه مَی‌خواهی؟!


- پول بده.


- پول چَه را بَدهم؟!


- پول خرید جهیزیه «نظیر زولَیخا»!


- نظیر زولَیخا که ٤ سال بیشتر ندارد؛ جهاز مَی‌خواهد چَکار؟


- مگر نَظاره نکردی در روزنامَه مردم گفتَه کرده‌اند باید از وقتی کهنه بچَه را شوستَه مَی‌کونی، بی فکر جهازش باشی؟ من قصد بَدارم از همین حالا آن را آمادَه کونم.


- تا آن زمان هَزار مد و چیزهای تازه‌تر مَی‌آید که دیگر اینها بی کار نَمی‌خورد.


- خب پولش را پس‌انداز مَی‌کونم.


- پول؟ در این وَلایت گَرانی و زیاده کردن هر روزه نرخ سرعت نور دارد. اگر اندازه یَک چاه پر از پول کونی، آن زمان با آن نَمی‌شود یَک کولنگ خریدَه کرد.


- پس چَه خاکی بر سرمان کونیم؟ نَمی‌خواهم مَثال مردمان این وَلایت بدبخت شویم. یَک جهیزیه اندازه یَک خانَه آب مَی‌خورد. خانَه‌ای که ما هنوز نداریم و اَجاره مَی‌دهیم. چَطور جهیزیه خریدَه کونیم؟ نَمی‌خواهم نظیر زولَیخا جَلوی خانواده شَوهرش سرخوردَه شود.


زولَیخا این را بَگفت و گِربید.


- نگِرب که من هم گِربه‌ام مَی‌گیرد. حالا کو تا ٢٠ سال دیگر؟ اگر اربابان این وَلایت هم مَثال تو آیندَه را نَظاره مَی‌کردند، وضع مردمانش بهتر از افغانیستان بود. خدا کریم است بی وَلایت خودَمان برگردیم. آنجا نه این گَرانی و زیاده کردن هر روزه نرخ است و نه اشرافی‌گری و بی قَول اینها چَشم و هم چَشمی.
حالا مَی‌گوذاری کپَه مرگم را بَگوذارم؟...
نجیب


نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها