حدود سالهای ٧٨ یا ٧٩ بود که بر حسب اتفاق با یکی از رؤسای فقید ادارات نیریز به ادارهکل مربوطه در شیراز رفتیم تا امکاناتی برای نیریز بگیریم. معاون ادارهکل در اتاق بود و همین که رئیس اداره نیریز را دید سلامی کرد و به خنده گفت: فلانی! دست از سر من بردار. نداریم، به خدا نداریم، به چه زبانی بگویم نداریم؟
رئیس اداره نیریز هم خندید و پاسخ داد: به یک زبانی که من بفهمم. من که نمیفهمم شما چه میگویید.
خلاصهی ماجرا اینکه ایشان را به اصرار به انبار اداره برد. آنجا واقعاً چیزی نبود جز تعدادی تجهیزات اداری از جمله میز و صندلی و کمد شکسته و معیوب. رئیس نیریزی هم گفت: همینها هم غنیمت است.
معاون مدیرکل گفت: ببین اینها به درد نمیخورد.
اما او زیر بار نرفت و با یک کامیون خاور وسایل را به نیریز منتقل کرد. اینجا هم نجار و جوشکار آوردند و بعد از یکی دو هفته وسایل به قول معروف مثل روز اولش شد.
این ماجرا ٢٠ سال پیش رخ داد.
امروز شرایط اقتصادی دولت و مردم، سیاست داخلی و خارجی، و وضعیت اجتماعی کشور بسیار تفاوت کرده و زندگی و معیشت مردم در تنگنا است. در این شرایط که رسانهها و شبکههای مجازی مملو از خبرهای ناخوب است، یک خبر کوچک خوشحال کننده هم میتواند کمی و لحظهای امید و لبخند را به مردم برگرداند و هر کس توان دارد، باید همت کند تا زندگی مردم بهتر شود.
اما گاهی میبینیم که همین اندک خوشحالیها هم به مردم نمیرسد.
روشنتر بنویسم. گاه خبرهایی از سوی مقامات کشور اعلام میشود که میتواند در زندگی مردم اثر مثبتی - هرچند کوچک- داشته باشد. برای نمونه: پرداخت وام خرید یا تعمیر یا ودیعه مسکن، بخشودگی جرایم وامها، پرداخت وام به مردم مثل روستائیان یا قالیبافان یا کشاورزان، توزیع یک کالا در کشور، برقرسانی به روستاهای کمجمعیت، توسعه امکانات مخابراتی در روستاها و ...
خبرنگاران ما بنا به وظیفه خود، این اخبار را در شهرستان منتشر میکنند تا مردم شهر و روستا آگاه شوند و اگر امکاناتی هست، به آنها هم برسد. گاهی هم با رئیس بانک یا اداره در نیریز تماس میگیرند و موضوع را پیگیر میشوند. اما عموم مسئولان یک پاسخ دارند: حالا در رسانهها یک چیزی گفتهاند. اگر به ما اعلام کردند، چشم!
بارها پیش آمده که مردم برای پیگیری خبری که ما منتشر کردهایم به اداره یا بانک در نیریز سر میزنند و با پاسخی عجیب روبرو میشوند: رسانهها دروغ نوشتهاند!
در حالی که ما این اخبار را از منابع معتبر و حتی خبرگزاری دولت یا سایت بانک مرکزی دریافت و منتشر میکنیم.
من همواره وقتی این جواب را میشنوم، به یاد پیگیری آن مسئول فقید در ٢٠ سال پیش میافتم که چگونه با اصرار توانست امکاناتی هرچند معیوب برای نیریز بگیرد. او حتی خود در بارگیری و تخلیه آن کمک کرد.
البته امروزه نیز معدود مسئولانی واقعاً پیگیر هستند که باید مورد تقدیر قرار بگیرند؛ ولی به نظر میرسد جوّ غالب ادارات همان باشد که منتظر رسیدن بخشنامه و دستورالعمل میمانند و چه بسا در این بازار مکاره توزیع امکانات سر مردم مظلوم شهرستانهای کوچکی مثل نیریز بیکلاه بماند.
مثل معروف قدیمی اینجا هم مصداق دارد که «حق گرفتنی است» بویژه آن که «حق» متعلق به مردم محروم و در رنج و مضیقه باشد و مسئول و کارمند اداره، مسئولیت ستاندن حق را بر گردن دارد و برای همین در استخدام دولت است و حقوق میگیرد.