تعداد بازدید: ۸۴۷
کد خبر: ۸۹۴۱
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۳۹۹ - ۱۲:۱۹ - 2020 15 November
سرمقاله
غلامرضا شعبانپور / مدیر مسئول

علامه‌سید‌محمد‌حسین طباطبایی در سال ۱۲۸۱ خورشیدی در تبریز و در خانواده‌ای دانشمند متولد شد.

چهارده نسل او از عالمان بزرگ بودند. ایشان در٢٤  آبان سال ۱۳۶۰ خورشیدی به دیار باقی شتافت.

به مناسبت سالروز رحلت این عارف، فقیه و فیلسوف بزرگ اشاراتی مختصر به زوایای علمی این دانشمند بزرگ اسلامی می‌کنیم.

تحصیلات ابتدایی و مقدماتی را در تبریز گذراند و سپس عازم نجف شد و در آنجا نزد اساتید  بنام در رشته‌های مختلف تحصیل کرد. خارج اصول، خارج فقه، فلسفه،تفسیر، اخلاق، عرفان،حساب استدلالی، هندسه مسطحه و فضایی و جبر استدلالی از جمله علومی بودند که با دقت آموخت.

به علت تنگنای مالی ناچار به تبریز برگشت و به کشاورزی پرداخت. ١١ سال در روستای شاد آباد در مِلک اجدادی کشاورزی کرد. او این دوره از زندگی‌اش را « دوره خسارت روحی» نامیده است.در سال ١٣٢٥ ساکن قم شد و به تربیت طلاب پرداخت.

علامه هر دو هفته یکبار روزهای پنجشنبه و جمعه به تهران می‌رفت و در منزلی در شمیران با دانشمندان بزرگ داخلی و خارجی مباحث عمیق فلسفی، علمی و مذهبی را مطرح می‌کرد؛ از کسانی که در این جلسه حضور می‌یافتندهانری کُربَن اسلام شناس و ایران شناس فرانسوی استاد دانشگاه سوربن بود. همچنین اساتیدی همچون سید حسین نصر (رئیس انجمن فلسفه ایران) واستاد دانشگاه واشنگتن، داریوش شایگان فیلسوف واستاد دانشگاه  حضور داشتند. جایگاه بلند و عمیق علمی این جلسه را از گفتار سید حسین نصر می توان دریافت. نصر می‌نویسد: «بدون شک جلساتی درسطحی آنچنان بالا و با افقی آنچنان و سیع در جهان اسلامی امروز بی نظیربوده است و می توان گفت که از دوره قرون وسطی - که تماس فکری و معنوی اصیل بین اسلام و مسیحیت قطع شد - چنین تماسی بین شرق اسلامی و غرب حاصل نشده است.»(١) 

ویژگی در خور تأمل علامه که نشان از عمق اندیشه ورزی او دارد،نپذیرفتن هر مطلبی و هر موضوعی بدون دفاع کامل علمی و عقلی بود. بر پایه همین روش و منش بود که در حوزه قم دچار تعارضاتی با بزرگان حوزه شد. که به دو مورد اشاره می‌کنیم:

۱. شروع تدریس کتاب«اسفار» ملاصدرا در حوزه با حضور بیش از یک صدنفر طلبه که تا آن زمان سابقه نداشت. حضرت آیت ا... بروجردی مرجع جامع وقت شیعه و رئیس حوزه قم با این تدریس مخالفت و شهریه طلاب شرکت کننده در این درس را قطع کرد. اما علامه بر موضع خود ایستاد و گفت: طلاب در شرایطی که مکاتب فکری و عقیدتی مختلف ذهن آنان را مشغول کرده - به ویژه مکاتب مادی و الحادی- نیازمند چنین درسی هستند. آیت ا... بروجردی پذیرفت و درس اسفارصدرالمتألهین،شفای ابن سینا و دیگر آثار فلسفی سالیان متمادی ادامه یافت.

۲. علامه به رغم  اینکه آیت ا... محمد باقر مجلسی صاحب کتاب روایی ١٠٠جلدی بحارالانوار را دانشمند می‌دانست اما بر بعضی شرحهای او بر روایات، ایراد و انتقاد داشت؛لذا شروع به نگارش تعلیقات بر کتاب مجلسی کرد. طباطبایی معتقد بود چرا مجلسی در مسایلی از فلسفه -که در آن وارد نیست-  اظهار نظر کرده است. این نقد علامه موجب رویارویی برخی علمای قم و نجف شد به طوری که یکی از علمای نجف فتوا به تحریم این تعلیقات داد، اما طباطبایی در عین حال که منشی آرام و شفقت آمیز داشت، اندیشه‌ورزی مستقل و بی باک بود؛ لذا در پاسخ به دست اندر کاران چاپ بحار الانوار که خواهان انعطاف و قدری  کوتاه‌تر نوشتن  علامه شدند پاسخی بسیار قاطع داد. اما تعلیقات را تا جلد ششم بحار بیشتر ادامه نداد که باید  بسیار افسوس خورد.(٢)

علامه علاوه بر علوم بالا در حوزه علوم اجتماعی، فلسفه اجتماعی و جامعه شناسی صاحب نظر است. می‌توان با صراحت گفت در بین متفکران معاصر دینی و شیعی نظر پردازی که در این حد نظریه پردازی کرده باشد نداریم .عمده نظریات اجتماعی متفکران مسلمان متعلق به فارابی، ابن سینا، ابن رشد، این باجه، ابن خلدون و ابن مسکویه می‌باشد که هیچ کدام جزو معاصرین نیستند.

علامه طباطبایی صاحب« نظریه استخدام» در فلسفه اجتماعی است. او علت زیست اجتماعی انسان را به استخدام در آوردن انسان ها به منظور رفع حوائج می‌داند و تا آنجا بیشتر می رود که آن را  غریزی می شمارد. طباطبایی با ارائه این تئوری به رد نظریه مشهور ارسطو در باب «مدنی به طبع بودن انسان» می‌پردازد. علاقه‌مندان برای مطالعه مبسوط این نظریه می‌توانند به تفسیر آیه ۲۱۳ سوره بقره در تفسیر المیزان مراجعه کنند. 

علامه سید محمد حسین طباطبایی  آثار گرانسنگ زیادی از خود به جا ی گذاشت که مهم‌ترین آنها تفسیر المیزان در ٢٠ جلد است که بارها تجدید چاپ شده است. مهمترین وجه ممیزه  این تفسیر نسبت به سایر تفاسیر، تفسیر قرآن به قرآن است.


در عین حال علامه عارفی اهل کشف و شهود بود. خاطره‌ای را دکتر داریوش شایگان فیلسوف وهندشناس از یکی از جلسات تهران علامه نقل می‌کند که بسیار شنیدنی است. شایگان می نویسد:«تجربه شگفت دیگری که با او داشتم ملاقات دو به‌دوئی بود که زمانی در خانه‌ای در شمیران بین ما دست داد. قرار بود که همه اهل محفل آن شب در آنجا گرد آیند. من در آنجا رفتم اما بقیه غایب بودند. احتمالاً تاریخ جلسه را اشتباه کرده بودند. ما تنها بودیم. شب فرا می‌رسید و از گردسوز هایی که در طاقچه‌ها گذاشته بودند نور صافی می‌تراوید. مانند همیشه روی زمین بر مخده نشسته بودیم. من از استاد درباره وضعیت اخروی و اینکه چگونه روح نماد مَلکاتی است که خود در آن انباشته و پس از مرگ آنها را در جهان برزخ مُتِمَثل می‌کند سؤال کردم. ناگهان استاد، که معمولاً بسیار فکور و خاموش بود، از هم شکفت. از جا کنده شد و مرا نیز با خود برد. دقیقاً به خاطر ندارم که از چه می‌گفت، اما آن فوران‌ حالهای دمادم را که در من می دمید، خوب به یاد دارم. احساس می‌کردم عروج می‌کنم. گویی از نردبان هستی بالا می‌رفتیم و فضای‌هایی هردم لطیف‌تر را باز می‌گشودیم. چیزها از ما دور می‌شدند. هوای رقیق اوج‌ها را و حالی را که تا آن زمان از وجودش بی‌خبر بودم حس می‌کردم. سخنان استاد با حس سبکی و بی‌وزنی همراه بود. دیگر از زمان غافل بودم. هنگامی که به حال عادی باز آمدم ساعت‌ها گذشته بود. سپس سکوت مستولی شد. ارتعاشهای عجیبی مرا تسخیر کرده بود؛ رها و مجذوب  در خَلسه صلحی و صف‌ناپذیر بودم. استاد از گفتن ایستاد و سپس چشمانش را به زیر انداخت. دریافتم که بایست تنهایش بگذارم. نه تنها به سؤالم پاسخ گفته بود، بلکه نَفَس تجربه را در من دمیده بود. این تجربه را دیگر برایم تکرار نکرد. اما یقین دارم او اهل باطن و کرامات بود. در برابر مخاطبان ناآشنا دم فرو می بست و با آن که در محافل رسمی و روحانیت، فیلسوفی قدر اول بود که لقب علامه داشت، به ویژه به روحانیون متحجر بی اعتماد بود.».(٣)

روح این فیلسوف و عارف اسلامی در ملکوت اعلی همنشین با انبیاء  و  اولیا ا... باشد انشاا...

 شاد و سالم و موفق باشید

پی نوشت:
١- محمودی، سیدعلی(١٣٩٤) نواندیشان ایرانی: نقد اندیشه‌های چالش‌ برانگیز و تأثیرگذار در ایران معاصر، تهران: نشر نی، صفحه ١٧٧.
٢- محمودی، سیدعلی، صفحه ١٨٠ و ١٨١
٣- محمودی، سیدعلی، صفحه ١٨٣ و ١٨٤

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها