تعداد بازدید: ۲۷۲۵
کد خبر: ۸۷۴۶
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۹ - ۰۷:۳۹ - 2020 11 October
آوای دلنشین
محمد جلالی، گروه هنر

خسرو آواز ایران محمدرضا شجریان چند روز پس از تولد ۸۰ سالگی‌اش دارفانی را وداع گفت.


او خواننده مردمی بود و می‌گفت: برای مردم می‌خواند...


شجریان خود را سیاسی نمی‌دانست اما می‌گفت: تحمل دیدن رنج و زحمت مردم را ندارد و همین سبب شد تا «خسرو آواز ایران» لقب بگیرد.


استاد شفیعی کدکنی ادیب، نویسنده، پژوهشگر و شاعر، شجریان را در موسیقی همانند حافظ در شعر پارسی می‌داند و  وقتی از او سؤال می‌شود تا نظرش را درباره شجریان بگوید، پاسخ می‌دهد: در جایگاهی نیست که در مورد خسرو ایران نظر دهد.


شجریان از قرآن شروع کرد و به حد اعلای آن رسید. 


در خوشنویسی چیره دست بود به گونه‌ای که غلامحسین امیرخانی خوشنویس سرشناس در یادداشتی که اول مهرماه ١٣٩٨ در روزنامه ایران منتشر شد او را دارای استعدادی فوق‌العاده و بی‌نظیر در زمینه خوشنویسی خواند.


اما او موسیقی را گوشه به گوشه می‌شناخت؛ سنتور نوازی قهار بود و بارها و بارها در کنسرت‌هایش وقتی ترانه‌هایی همچون «مرغ سحر ناله سر کن» را می‌خواند گویا صدایش از دل بر می‌آمد و بر دل می‌نشست. در طول پنجاه سال فعالیت هنری همیشه محبوب ماند و ترانه‌هایش یک به یک به دل نشست و به راستی که چه سخت است نیم قرن در اوج ماندن...


شاید زمانی که در ۱۵ آذر ۱۳۴۶ اولین بار صدایش از رادیو پخش شد هیچکس تصور آن را نمی‌کرد که روزی شجریان آنی شود که می‌شناسیم.


او که با مخالفت پدرش روبرو بود و در اولین اجرا با نام مستعار «سیاوش بیدکانی» اولین آوازش را به مردم عرضه کرد؛ روز به روز پیشرفت نمود و شد خواننده‌ای بی‌رقیب که همه او را دوست داشتند.


شجریان خواننده سنتی اما نوگرا بود و هر کدام از آلبوم‌هایش حاکی از سبکی جدید در موسیقی ایران داشت.


وقتی آواز شجریان بخش می‌شد دیگر نیاز به هیچ دستگاه موسیقی نبود و شاید اگر از شنونده سؤال نمی‌شد، گوش‌ها کمبودِ سازی را احساس نمی‌کردند؛ چهچه‌های او هر کاستی را در نبود دستگاه موسیقی جبران می‌کرد. کاری که در دلشدگان علی حاتمی به شاهکار تبدیل شد. 


محمدرضا خود را متعلق به گوشه یا دستگاهی نمی‌دانست و خیلی راحت از گوشه‌ای به گوشه‌ای دیگر و از دستگاهی به دستگاه دیگر می‌رفت.


او را قله آواز ایران می‌خوانند و می‌گویند شاید بعد از شجریان دیگر کسی نباشد.


شجریان را می‌توان خواننده‌ای برای همه دوره‌های ایران نامید... او می‌داند چه ترانه‌ای را در چه زمانی بخواند و این یعنی رسیدن به کمال. 


جالب است بدانید که شجریان ۱۷ شهریورماه ۱۳۵۷ از رادیو و تلویزیون ایران استعفا داد. علت آن کشتار مردم توسط رژیم شاهنشاهی بود. 


یک قاری خوش ذوق و آوازخوانی چیره دست از شجریان فردی بی‌همتا به جای گذاشت؛ صدای ربنای شجریان به یک نماد مذهبی ایرانیان در ماه مبارک رمضان تبدیل شد و افطار بدون تلاوت ربنا غیر قابل تصور است؛ هر چند صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بیش از  ۱۰ سال ربنایی را که او وقف مردم ایران کرده بود هرگز پخش نکرد.


و جالب‌تر آنکه شجریان حذف ناشدنی به یکباره و پس از مرگش به تلویزیون ایران باز می‌گردد و خبر فوت و ترانه‌هایش یک به یک پخش می‌شود.


در حالی که استاد آواز ایران در همین ایران زندگی می‌کرد اما صدا و سیما آخرین مصاحبه‌ای که از او دارد مربوط به سال ۱۳۷۳  می‌باشد و حالا هم در معرفی این استاد آواز تصاویر آرشیوی است که به کمک آنها آمده و حرفی و صدایی نو ندارد.


شجریان پنج سال با سرطان جنگید و در نهایت نیز نتوانست این بیماری انسان‌کش را شکست دهد و حالا انتظار می‌رود همایون و مژگان شجریان راه او را ادامه دهند و با استفاده از توصیه‌های روز و شب پدر بتوانند راه این قله موسیقی را ادامه دهند و باید گفت:


حالا! مرغ سحر ناله سر کن...


نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها