او را میتوان یک کشتیگیر همیشگی نیریز نامید. کسی که همیشه و در هرجا فکر و ذکرش پیشرفت کشتی نیریز بوده.
علی نظری متولد سال ١٣٤٣ خورشیدی است که کشتی را از نوجوانی و در حالی که نیریز از کمترین امکانات نیز محروم بوده شروع میکند.
تمرین چند رشته
در منزل زندهیاد ضیغمی
هنوز ١٣ سالش را تمام نکرده بود که عاشق کشتی شد. برای اولین بار ورزش کشتی را در خانه زندهیاد ضیغمی شروع کرد خانهای که در اجاره چند رشته ورزشی بود.
میگوید: اولین مربی من آقای کهن معلم ورزش بود که کشتی را زیر نظر ایشان شروع کردم. یکسال آنجا کار کردم. به محض اینکه وقت آزادی پیدا میکردم به آنجا میرفتم. سال بعد پیروزی انقلاب بود که عملاً همه چیز تعطیل شد. بعد از انقلاب ساختمان شهربانی (محل کنونی پاساژ یکتا) را که سه طبقه بود اجاره کردیم. طبقه پایین بدنسازی، طبقه دوم کشتی و طبقه بالا پینگپنگ بود.
هر ٦ ماه یک بار جابهجایی
چندماهی هم در آن مکان تمرین میکردیم. سال به سال علاقهام به این رشته بیشتر میشد. ولی تا میآمدیم به یک مکان خو بگیریم باید جابهجا میشدیم. بعد از آن به سالن شهرداری و سپس به سالن استادیوم شهدا رفتیم. کارمان شده بود هر ٦ ماه تا یکسال جابهجایی تا وقتی که سالن والفجر ساخته شد که دیگر بیشتر آنجا ساکن شدیم. مشکل سالن که حل شد مشکل مربی پیش آمد. در سالن والفجر مربی نداشتیم. من خودم، هم مربی بودم و هم کشتی میگرفتم. همزمان باید دو کار را انجام میدادم. البته خوبی این کار به این بود که به عنوان یک کشتیگیر در مسابقات استانی که شرکت میکردیم فنها را از حریفانمان یاد میگرفتم و به بچهها آموزش میدادم. مسابقات زیادی شرکت میکردیم. مقامهای استانی زیادی آوردم. حتی در انتخابی استان هم اول شدم. ولی در آن زمان چون امکانات ارتباطی کم بود من را به مسابقات کشوری اعزام نکردند. خیلی برایم سخت شد و تا مدتها پیگیر این قضیه بودم که بعد از چندبار پیگیری گفتند به اداره تربیت بدنی نیریز اطلاع دادهایم و من خبردار نشده بودم. ناراحتکننده بود زیرا آن زمان در طول سال فقط یک مسابقه انتخابی برگزار میشد. از سال ١٣٦٤ به بعد تعداد مسابقات کشتی افزایش یافت.
نیریز بازنده مقاوم
به یاد دارم که در سال ١٣٦٤ که اولین لیگ کشتی استان راهاندازی شد، در این لیگ به نیریز لقب بازنده مقاوم دادند و تنها من بودم که مقام آوردم و دوم شدم.
اولین کشتیگیران نیریز
نظری که بازنشسته اداره مخابرات است، میگوید: یک زمانی در تیم پیشکسوتان کشتی میگرفتم که در چندین مسابقه مقام آوردم. آن زمان با برادرم و به همراه محمود گلچین، محمدحسین احتشامی و آقای ضیایی به صورت طوطیوار کشتی میگرفتیم، مسابقه میدادیم و تمرین میکردیم. این گروه جزء اولینهای کشتی نیریز بودند. از سال ١٣٦٢ به مدت دو سال نیریز را ترک کردم و برای انجام خدمت سربازی به کازرون رفتم. در آنجا هم از کشتی عقب نماندم و پیش مربیان مطرح استان که در کازرون کشتیگیر بودند میرفتم و ورزش میکردم. بعد از پایان خدمت باز هم به نیریز برگشتم و شغل مربیگری را از سر گرفتم. چندماه بعد از پایان دوره خدمت با استخدام در مخابرات شیراز، از نیریز رفتم. مدتی هم که شیراز بودم کشتی را رها نکردم و با پیشکسوتان تمرین میکردم و فنون جدیدی را یاد میگرفتم و به نیریز که میآمدم به سالن کشتی میرفتم و به آنها آموزش میدادم.
بعد از بازنشستگی به نیریز آمدم و از سال ١٣٩٢ برای اولین بار در نیریز کشتی فرنگی را راهاندازی کردیم. تا آن زمان هیچ کس در نیریز کشتی فرنگی کار نمیکرد.
تشکی از جنس کاه
اوایل که کشتی را که شروع کردیم تشک برای تمرین نداشتیم. با بچهها آمدیم تشک پنبهای با روکش برزنت درست کردیم و روی آن تمرین میکردیم. بعد از تمرین تمام پوست بدنمان رفته بود. به اداره تربیت بدنی هم رفتیم اما تشکی در اختیارمان نگذاشتند. حتی رفتیم چند گونی بزرگ جمعکردیم و داخل آنها را پر از کاه کردیم و به عنوان تشک استفاده کردیم. تا اینکه در سال ١٣٦٥ به همراه زندهیاد محمد کوهکن به کورههای آجرپزی رفتیم و ٤٠ هزار تومان جمع کردیم. ٢٠ هزار تومان هم تربیت بدنی داد تا توانستیم از اداره کل یک تشک اسفنجی دسته دوم خریداری کنیم.
آن زمان شهید دشتبانی، شهید رضا حمیدی و جواد مبین هم در تیم ما حضور داشتند و با هم کشتی میگرفتیم.
برد از کشتیگیر شمالی
علی نظری به شیرینترین خاطرهاش اشاره میکند و ادامه میدهد:
زمانی مسابقات لیگ در جهرم برگزار میشد. تیم جهرم از یک کشتیگیر شمالی که در آنجا خدمت میکرد بهره میبرد. بالاخره این کشتیگیر شمالی حریف من شد. هرچند او خیلی فنیتر از من بود ولی به هر نحوی بود او را شکست دادم. آن لحظه داشتم دوبندم را در میآوردم که رئیس هیئت به من تذکر داد که مغرور نشوم و من دوباره به روی تشک برگشتم. آن لحظه بچههای جهرم دور من را محاصره کردند و من را به دوش کشیدند و دور تا دور سالن چرخاندند و روی سرم شیرینی ریختند. من از کارشان متعجب شدم که چرا این همه از من استقبال شد و چرا برد من از آن کشتیگیر شمالی برای آنها خوشحالکننده بود. بعدها برایم تعریف کردند که ماجرا از چه قرار بوده و آنها دوست نداشتند یک فرد غیربومی در تیم آنها باشد. بازیکنان جهرمی از این تصمیم هیئت ناراضی بودند و اعتقاد داشتند که باید از همشهریان خودشان استفاده میشد.
لحظهای سکوت میکند و میگوید: تلخترین خاطره ورزشیام هم مربوط به مسابقات انتخابی کشوری است. زمانی برای مقام اولی در شیراز کشتی میگرفتم؛ تازه تشک اسفنجی آمده بود. در آن موقع کشتی در دو وقت ٣ دقیقهای برگزار میشد. در وقت اول از حریف پیش افتادم اما در وقت دوم بین تشکها خالی بود ومن پایم در هنگام فن زدن بین آنها گیر کرد و پیچید و من دوم شدم. این پیشکسوت کشتی نیریز خواستهای هم از جامعه کشتی نیریز دارد که با هم متحد شوند و با گرفتن یک اسپانسر قوی دوباره ورزش کشتی را به اوج خود برسانند و به همه مربیان فضا بدهند تا تمرین کنند و برای مسابقات استانی انتخابی برگزار کنند.
روی پایانی صحبت علی نظری خانوادهها است. میگوید: به خانوادهها توصیه میکنم که بچههایشان را از کودکی به ورزش ژیمناستیک بفرستند. زیرا ورزشی است که بدنشان را برای همه ورزشها آماده میکند.
سالن کشتی والفجر / سال ١٣٦٤
از راست: حمیدرضا رفعتی، محمد تاجبخش، علی نظری، محمدجواد مبین
کشتیگیران در این عکس روی تشکهای پنبهای نشتهاند .