امین رجبی
سردبیر
سالی دیگر گذشت و باری دیگر «روز خبرنگار» آمد و رفت. گرچه حال و هوای این روزهای روزنامهنگاری و خبرنگاری ما ابری است، اما همینجا لازم است این روز را به همه خبرنگاران شریف که قلم به نان نیالوده و آن را جز به حق نچرخانیدهاند، تبریک بگویم و برای همه عزیزان در این رسالت خطیر، سعادت دنیا و آخرت را آرزو، و از تنها شهید خبرنگار شهرستان نیریز حسن لاریزاده یاد کنم.
تاریخ خبرنگاری جهان پر است از نامهای بزرگی که جان در راه خبررسانی و آگاهیبخشی گذاشتهاند؛ اما در ایران دو نام همواره پرتلألو بوده است: شهیدانِ خبرنگار میرزاجهانگیر خان صوراسرافیل و محمود صارمی که هر دو تا آخرین روزها و ساعات و لحظههای عمر، کار خویش را فرو نگذاشته و متاع گرانبهای جان خویش در این راه نهادند. از آنان یکی کشته «استبداد» شد و دیگری «ارتجاع».
میرزا جهانگیرخان را به همراه ملکالمتکلمین (شیخ نصراله بهشتی) در 3 تیر 1287 خورشیدی در باغشاه و در برابر دیدگان محمدعلی شاهِ مستبد خفه کردند و 90 سال بعد محمود صارمی را طالبانِ مرتجع در ۱۷ اَمرداد ۱۳۷۷ خورشیدی در کنسولگری ایران در مزار شریف افغانستان به گلوله بستند.
میرزا جهانگیرخان روزنامه صوراسرافیل را به همراه علیاکبر خان قزوینی (ملقب به دهخدا) با سرمایه قاسم خان تبریزی پایهگذاری کردند. مدیریت روزنامه بر عهده میرزا جهانگیر خان بود. در واقع این روزنامه یکی از مؤثرترین نشریههای دوره قاجاریه و عصر مشروطه به شمار میرفت که چند ماه پس از پذیرش مشروطیت در هشتم خرداد ۱۲۸۶ منتشر شد.
روزنامه در شماره نخست به چاپ دوم رسید. در شماره اول دهخدا در مقالهای با عنوان: «۲ کلمه خیانت»، خطاب به محمدعلی شاه او را نصیحت به سازش با مردم کرد.
روزنامه صوراسرافیل نقش مهمی در جنبش مشروطه خواهی ایفا کرد و تریبون و زبان فرودستان شد.
این روزنامه فساد سلطنتی، بیشرمی و خیانت رجال دولت، ظلم و ستم اغنیاء، مالکان و ریاکاری سیاسیون را بازتاب میداد. به همین دلیل خشم حکومت قاجاریه، ملاکان و اربابان را بر میانگیخت و بارها مورد تهدید، تکفیر و تخریب قرار گرفت. به گونهای که صوراسرافیل در دوره ۲ ساله عمر کوتاه اما پربار خود، پنج بار توقیف شد و با پایداری شجاعانه و مسئولانه میرزا جهانگیر، دهخدا و قاسم تبریزی تا به توپ بستن مجلس و شهادت میرزا جهانگیر شیرازی پایدار ماند.
احمد کسروی در کتاب «تاریخ مشروطه ایران» نحوه به قتل رسیدن ملکالمتکلمین و جهانگیرخان صوراسرافیل را شرح داده است. او درباره روز واقعه مینویسد: امروز در شهر همچنان آزادیخواهان را جستوجو میکردند و هر که را مییافتند، دستگیر میکردند و به باغشاه میبردند. از آنسو، امروز ملکالمتکلمین و میرزا جهانگیر خان را بیآنکه بازپرسی کنند یا به داوری کشند، نابود کردند.
جهانگیرخان هنگام طناب انداختن با بیان «زنده باد مشروطه» به زمین اشاره کرد و گفت: «ای خاک، ما برای تو کشته شدیم.»
محمود صارمی نیز تا آخرین لحظات عمر در حال ارسال خبر بود. آخرین پیام ناتمام او این بود: «مزار شریف سقوط کرد. هفدهم مرداد ماه ۱۳۷۷، اینجا محل کنسولگری ایران در مزار شریف است. من محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران هستم. گروه طالبان چند ساعت پیش وارد مزار شریف شدند. خبر فوری، فوری. مزار شریف به دست طالبان سقوط کرد، عدهای از افراد طالبان در محوطه کنسولگری دیده میشوند. به من بگویید که چه وظیفهای ...
او تا آخرین روزها به وظیفه خود میاندیشید.
همانطور که گفته شد، این هر دو شهید «استبداد» و «ارتجاع» شدند و اکنون نیز که در آستانه ورود به قرن 15 خورشیدی هستیم، خاورمیانه همچنان در آتش «استبداد» و «ارتجاع» میسوزد و راه مهارِ این آتش، نه انقلاب است، نه کودتا و نه خشونت؛ که «آگاهی» است و به آگاهی رسیدن جامعه راهی است بیبازگشت.
جان نباشد جز خبر در آزمون
هر که را افزون خبر جانش فزون
جان ما از جان حیوان بیشتر
از چه زان رو که فزون دارد خبر
نظر شما