تعداد بازدید: ۱۱۵۰
کد خبر: ۸۴۰۰
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۷:۵۹ - 2020 02 August
زبونُم لال، زبونُم لال

وقتی برای اولین بار اسم «کرونا» را شنیدم فکر کردم می‌خواهند به همه مردم عزیز، روی کوپن‌، اتومبیل خارجی بدهند!


چون یکی از خودروسازهای محبوب من یعنی تویوتا، در طول سالهای متمادی مدلهایی مشابه همین نام روانه بازار کرده از جمله: «تویوتا کورونا»، «تویوتا کرولا» و «تویوتا کارینا».


خیلی خوشحال شدم؛ چون واقعاً از دست این ابوقراضه‌ای که سوار می‌شوم خسته شده بودم! ولی با روشنگری و آموزش‌های فراوانی که از طریق فضای مجازی و رسانه‌های ملی و میلی و کیفی دریافت کردم متوجه شدم که «کرونا» نه تنها اتومبیل نیست که یک ویروس کشنده خطرناکی است که باید با دستکش و ماسک و الکل با آن مبارزه کنیم!


همگی آنقدر ترسیده و قضیه این ویروس را جدی گرفته بودیم که در موج اول کرونا اگر صورتمان را پشه‌ها تکه‌تکه می‌کردند به آن دست نمی‌زدیم و کلاً لمس کردن گردن به بالا برایمان ممنوع شده بود!


ولی متأسفانه در موج دوم کرونا خییییلی وسواسمان کم شده و اصلاً پروتکل‌های بهداشتی را رعایت نمی‌کنیم!


برای اینکه تفاوت رعایت بهداشت کرونایی در دو موج انتشار این ویروس لعنتی را بدانید و بتوانید مقایسه‌ای داشته باشید، ماجرایی را برایتان تعریف می‌کنم!


دایی میانسالی دارم که آدم به شدت وسواسی و بهداشتی است! از بچگی اینقدر بهداشتی و حساس بوده که دوستانش در دوران مدرسه او را آقای بهداشت صدا می‌کرده‌اند!


وقتی ویروس کرونا تازه به ایران رسیده بود و مردم از ترس جانشان با شدت و وسواس از خودشان مراقبت می‌کردند دایی وسواسی کهنه کار بنده که در حالت عادی روزی هزار بار خودش و در دیوار خانه‌اش و اتومبیلش را با مواد ضدعفونی و الکل دستمال می‌کشید، داشت روانی می‌شد!


دایی تعریف می‌کرد: شبی مهمان داشتیم! من برای قضای حاجت به توالتی که درِ آن درست روبروی در پذیرایی باز می‌شد رفتم! ابتدا در را با آرنجم باز کردم! دستهایم را ٢٠ ثانیه شستم! در توالت را با پا باز کردم!  کارم که تمام شد شیر آب را با دستمال کاغذی باز و دوباره با دستمال کاغذی بستم!


دوباره با پا در توالت را باز کردم و وارد روشویی شدم و دستهایم را ٢٠ ثانیه شستم و بعد با آرنجم در روشویی را باز کردم و خارج شدم و داشتم به سمت اتاق پذیرایی کنار مهمانها می‌رفتم که همسرم جیغ‌کشان به سمتم دوید! مرا وحشت برداشت که چه شده اینگونه هراسان است! نزدیکم که رسید گفت: خاک بر سرم ... خاک بر سرم!


گفتم: چی شده زهره ترک شدم؟! در گوشی به من حرف‌هایی زد که فهمیدم کلاً چون با آرنج و پا کار کرده بودم و از وسواس اینکه دست به جایی نزنم، شلوارم پایین مانده است! ذلیل بشی کرونااااااا!


قربانتان غریب آشنا


نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها