ساعت ٧ صبح است. با وجودی که پشت درِ بانک ملت روی کاغذی نوشتهاند ساعت کاری بانک ٨ الی ١٣:٣٠، اما ٤ نفر پرونده به دست روی سکو و پلههای جلو بانک نشستهاند و چشمانتظارند تا ساعت ٨ فرا برسد.
از چند وقت پیش فوج انتقادات از وضعیت نوبتدهی بانک ملت و نحوه رسیدگی به کار ارباب رجوع به طرق مختلف به دفتر هفتهنامه میرسید. بر همین اساس بر آن شدیم تا گزارشی در این زمینه تهیه کنیم.
همیشه شلوغ است
ساعت ٧ صبح به آنجا میرویم. یکی از کسانی که روی سکوهای جلو بانک نشسته، اکبر طاطی ٥٣ ساله است که از روستای جعفرآباد آمده.
میگوید: «بانک ملت همیشه شلوغ است. دیروز ساعت هشت و نیم آمدم که کارهای وام را انجام دهم؛ ولی نوبتم نشد. حالا زودتر آمدهام تا بلکه نوبتم شود. وقتی هم که در باز شود، شانسی است؛ هر که زودتر نوبت بگیرد، زودتر کارش راه میافتد. هیچ بانکی مثل بانک ملت اینقدر شلوغ نیست. بانک کشاورزی با وجودی که ارباب رجوع زیادی دارد، هر کاری داشته باشیم و هر وامی بخواهیم بگیریم، کارمان سریع راه میافتد.»
کارمندان را افزایش دهند
محمد لطفی ٤٠ ساله هم که کنارش نشسته ادامه میدهد: «تازه وقتی که نوبتت میشود و پشت باجه میروی، کارمندی نیست که جوابت را بدهد. همان موقع هم معطلی داریم. بانک ملت فقط اینترنت بانک و همراه بانکش خوب جواب میدهد.»
او که حسابدار یک شرکت و بیشترین کارش با این بانک است، ادامه میدهد: «آمدهام تا پیامکهایم را فعال کنم. میخواهم زودتر نوبتم شود و به بقیه کارهایم برسم. اما برای این کار یا عوض کردن یک رمز کارت و گرفتن رمز اینترنتی که نباید کسی به اندازه کار ٣٠ نفر در نوبت بایستد.»
معتقد است اگر تعداد کارمندان را افزایش دهند، تا ٧٠ درصد مشکل حل میشود. اما میگوید: «البته آن هم بر میگردد به خود کارمندان که سعی کنند پشت باجه بمانند یا نه، نوبت را رعایت کنند یا پارتی بازی کنند.»
خیلی خونسردند
هادی کشاورز ٤٠ ساله نیز در ادامه میگوید: «ای کاش صبحها زودتر بانک را باز میکردند. بهانهشان را کردهاند ساعت اوج مصرف؛ در حالی که ساعت اوج مصرف از ساعت ١١ تا ۳ بعد از ظهر است. تازه هر چه زودتر بانک را باز کنند، کمتر به اوج مصرف میخورند.»
اضافه میکند: «کارمندانشان هم خیلی خونسردند و بدون عجله کارشان را انجام میدهند. اما بانک ملی و دیگر بانکها کارشان را با شتاب بیشتری انجام میدهند. حالا هم آمدهام اینجا نشستهام که اگر نفر اولی نباشم، حداقل نفر دهمی باشم. هر چند تا ساعت ٨ که در باز میشود، بیش از ٥٠ نفر پشت در جمع میشوند و هر کس زرنگتر باشد، زودتر میتواند داخل برود و نوبت بگیرد. آنجا هم خیلیها نیم ساعت میایستند؛ اما خسته میشوند و میروند.»
کشاورز میگوید: «به نظر من تعداد کارمندانشان کامل است. ولی نمیدانم اشکال کجا است. از سیستم است یا نه. چون خیلی وقتها میگویند قطع است. صبح ساعت ٨ که میآیند، باید همه صبحانه را در خانه خورده باشند؛ اما بعضی وقتها پشت باجه نیستند و میگویند فلانی رفته صبحانه بخورد و برگردد.»
نیریز هست و همین یک شعبه
حبیب علیپور ٥٢ ساله اما معتقد است کارمندان گناهی ندارند. میگوید: «سرشان شلوغ است و وقتی همزمان تعداد زیادی روی سرشان بریزند، گیج میشوند. کاش حداقل تعداد کارمندان را بخصوص در قسمت وام اضافه میکردند. یک نفر واقعاً جوابگو نیست.»
راهکار او راهاندازی دوباره شعبه کوی سجاد است. میگوید: «کل نیریز هست و همین یک شعبه. اگر آن شعبه بود، این مشکلات وجود نداشت. ساختمان ٢ میلیاردی آنجا دارد خاک میخورد. تا زمانی که آن شعبه بود، بانک ملت در نیریز مشکلی نداشت. حالا اما تا قبل از ساعت ۸ که بانک باز شود، تا نزدیک درختان سر خیابان آدم جمع میشود. اگر آن شعبه را راه میانداختند، نیمی از مشتریان بانک آن جا میرفتند.»
علیپور فکر میکند شاید اینجا وام بیشتری میدهند و به خاطر همین مشتری بیشتری دارد.
حمید اسماعیلی که از دیر باز کردن بانک تعجب کرده، اهل مشکان است. میگوید تا حالا زیاد به بانک ملت نیامده بوده و حالا هم میخواهد زودتر نوبتش شود و به بقیه کارهایش برسد.
باید فکر شعبه کمکی باشند
حسین خسروی کارمند کارخانه سیمان سفید است. او که از ساعت ٧:٢٥ آمده میگوید: «چون کارمند شرکت هستم، کارم را راه میاندازند؛ ولی مردم زیاد معطل میشوند و این بانک به نسبت بانکهای دیگر بیشتر شلوغ میشود. بانک ملی هم شلوغ است؛ ولی خیلی بهتر از اینجا کار راه میاندازند.»
کمکم تعداد مردمی که پشت درِ بسته بانک تجمع کردهاند، بیشتر و بیشتر میشود.
یکی از پزشکان نیریز که نمیخواهد نامش در گزارش درج شود، میگوید: «دیروز ساعت ١٢ آمدم و نوبت گرفتم. روی برگه نوبتم شماره ٣٤٧ درج شده بود و ٩٧ نفر جلویم بودند. اما آنقدر معطلی داشت که نوبتم نشد و مجبور شدم بروم و حالا دوباره برگردم.»
ادامه میدهد: «برای بعضی کارها مردم اجباراً به بانک ملت میآیند. باید فکر شعبه کمکی باشند تا این قدر وقت مردم گرفته نشود. البته شعبه کمکی باید در مرکز شهر باشد؛ نه در خیابانهای فرعی.»
دو خانم میانسال کمی آن طرفتر ایستادهاند و با هم صحبت میکنند. یکی از آنها میگوید: «جدیداً حقوقمان از طریق بانک ملت پرداخت میشود. اما چون اعتبار کارتم تمام شده بود، آمدم تا آن را درست کنم. اما نمیدانستم بانک ساعت ٨ باز میشود.»
دیگری ادامه میدهد: «من قبلاً از این بانک وام گرفتم و راضی بودم. اما چون واقعاً شلوغ است، کمی دیر کارمان انجام میشود. کاش دستگاه نوبتدهی را بیرون بانک میگذاشتند تا هر کس زودتر آمد بتواند نوبت بگیرد و حقش ضایع نشود.»
مردم غیرعادی که کارت ویژه دارند
یک مرد میانسال هم که نمیخواهد خودش را معرفی کند، حرفهای جالبی دارد. میگوید: «من ٢٠ سال کاسب بودم. مثل من زیاد است که هر روز کار دارد و اینجا حساب دارد. مطمئناً این افراد مثل من در صف نمیروند. واقعیت را میگویم. یک حساب دارند ویژه مشتریان یا این که طرف کارت ویژه مشتری دارد. کسی معطل میشود که جزو مردم عادی است؛ وگرنه مغازهدارها که مشکلی ندارند و آنها باجه مخصوص مشتریان خودشان را دارند. اصلاً هم اهمیت نمیدهند که مردم عادی باید چه کنند. همه بانکها همینطور است و کارت ویژه مشتریان بانک را به افراد خاصی میدهند. اگر صد نفر هم در نوبت باشند، بدون نوبت کارشان میشود و میروند. این را خیلی از مردم نمیدانند.»
وی ادامه میدهد: «اکثر مردم در بانک ملت حساب دارند و برای همین شلوغ است. اما اگر شعبه سجادیه باز شود، هجوم مردم نصف میشود. باید صدای مردم به فرمانداری و سرپرستی استان این بانک برسد. رئیس اینجا هم که تابع استان است.»
هنوز در حال صحبت است که رأس ساعت ٨ درِ بانک به روی مردم گشوده میشود. همزمان هجوم مردم برای ورود به بانک و گرفتن نوبت، صحنه کمتر دیده شدهای را آن هم در این وضعیت شیوع بیماری کرونا رقم میزند.
تعداد زیادی همزمان وارد بانک میشوند و طبیعتاً خیلیهایشان باید مدت زیادی معطل بمانند.
به سراغ رئیس بانک میروم. موضوع گزارش و گلایه مردم را میگویم. اما باهر طبیبی میگوید که از طرف حراست سرپرستی استان اجازه مصاحبه ندارد.