«شاد بودن هنر است، شاد کردن هنری والاتر»
بیت زیبایی است از شاعر فقید ژاله اصفهانی که حلقه مفقوده این روزهای زندگی مردمان جامعه ماست.
ما شاد نیستیم و جامعه ما را غم فراگرفته.
مدتی پیش رئیس انجمن مددکاری ایران با بیان اینکه بر اساس میانگین آمارهای نشاط اجتماعی که از سوی سازمانهای معتبر بینالمللی ارائه شده، ایران جزو کشورهای شاد نیست، اعلام کرد: ایران در میان ١٨٥ کشور در رتبه ١٠٥ قرار گرفته و در جدول غمگینها از پایین جدول، رتبه دوم را دارد؛ بعد از عراق دومین کشور غمگین جهان محسوب میشویم. (ایسنا)
عوامل زیادی موجب این مسئله شده از جمله مشکلات اقتصادی، مسائل فرهنگی، آسیبهای اجتماعی و ... ما که همه میدانیم و نیازی به پرداختن دوباره به آنها نیست.
اما باید چه کرد؟ این مسائل یک روزه بهوجود نیامده که بتوان با برنامههای کوتاهمدت آن را حل کرد. اما راهکارهای کوتاه مدت و فوری وجود دارد که میشود به عنوان داروی مسکن به جامعه تزریق کرد. بیایید شهرستان خودمان نیریز را در نظر بگیریم.
شاید اشتباه باشد اما به نظر حقیر در حال حاضر ادارات در یک حالت انفعال به سر میبرند؛ برنامه چندانی ندارند و به نظر میرسد که روزمره شدهاند. میگویند بودجه و اعتبار نداریم. کرونا هم مزید بر علت شده که این انفعال بیشتر شود. در حالی که هنر واقعی کار کردن در همین شرایط کمبود بودجه است.
استدعا میکنم فرماندار، نماینده مجلس، و رؤسای ادارات یک شورای اداری با موضوع «شادی مردم نیریز» تشکیل دهند و راهکارهای این را که «چه کنیم مردم شاد شوند؟» بررسی کنند. با مشورت جوانان و مردم و با صرف بودجههای ناچیز میشود کارهایی انجام داد که مردم را به شادی رساند.
در این راه، ادارات:فرمانداری، ورزش و جوانان، فرهنگ و ارشاد، بهزیستی، کتابخانههای عمومی، شهرداری، تبلیغات اسلامی، آموزش و پرورش، میراث فرهنگی، هلال احمر، کار، فرماندهی انتظامی و دادگستری (پیشگیری از جرم)، جهاد کشاورزی، و اوقاف وظایف اصلی را دارند.
راهکارها بیتردید زیاد است اما پیشنهادهای زیر به نظر نگارنده رسید که ذکر میکنم. امید که مسئولان همت کنند و بزرگترین کار خیر را به انجام برسانند که همانا «شاد کردن مردم» است.
- همایش دوچرخهسواری پدربزرگها و نوهها (ورزش و جوانان)
- همایش پیادهروی پدربزرگها و مادربزرگها به همراه نوهها (ورزش و جوانان)
- جشنواره فضای سبز حیاط خانه (با ملاکهای صرفهجویی در مصرف آب، پرورش گیاهان کم آب، چگونگی طراحی و غیره از سوی جهاد کشاورزی)
- بهترین طراحی ملک بیابان (با ملاکهای بالا و همچنین حفظ منظره طبیعی و سنتی کوه از سوی جهاد کشاورزی با هدف جلوگیری از تخریب جلوه تفرجگاهها)
- جشنواره پرورش یک گلدان گل
- نقاشی کودکان و مادران و مادربزرگها (با پهن کردن چند توپ پارچه سفید در سطح خیابانها و بوستانها از سوی فرهنگ و ارشاد)
- جشنواره ترشی خانگی یا غذاهای سنتی نیریز مانند کماچ، آش رشته، قطاب و ...
- جشنواره صنایع دستی
- جشنواره ماشینهای آفرودی (که البته قبلاً هم اجرا شده)
- برگزاری چالشهای اینستاگرامی
مثل فیلم گرفتن از زیباییها یا نازیباییهای شهری (از سوی شهرداریهای شهرستان)/ بازی با کودکان در خانه (ورزش و جوانان) / کمک آقایان در کارهای خانه (بهزیستی) / ورزش در خانه (ورزش و جوانان) / زیباترین صفحه یک کتاب (کتابخانههای عمومی) / تخلفات راهنمایی و رانندگی (فرماندهی انتظامی)/ و ...
همه این پیشنهادها مگر چقدر هزینه دارد؟ همین که مردم در جشنوارههای سالیانه شرکت کنند موجب تحرک اجتماعی، نشاط شهری، و امید به آینده میشود. این ثواب زیادی دارد.
با بخشهای دیگری از شعر زندهیاد ژاله اصفهانی نوشتار را پایان میبرم:
کاشکی آینه ای بود درون بین که در آن
خویش را می دیدیم
آنچه پنهان بوداز آینه ها می دیدیم
می شدیم آگه از آن نیروی پاکیزه نهاد
که به ما زیستن آموزد و جاوید شدن
پیک پیروزی و امید شدن
شاد بودن هنر است،
گر به شادی تو دلهای دگر باشد شاد.
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست
هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست.
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.
*****
این نوشتار در اینستاگرام هم منتشر میشود. از خوانندگان اینستاگرامی خواهش میکنم در کامنتها پیشنهادهای خود را بدهند تا در شماره بعدی هفتهنامه منتشر شود. سپاس.