انگار شب عید است. خیابانها شلوغ شده و در جاهایی جای سوزن انداختن هم نیست. مغازه ها باز شده و کسب و کارها دوباره رونق گرفته؛ اما به گفته معاون وزیر بهداشت این به معنی عادی شدن شرایط نیست. حتی در استان فارس و شهرستان نی ریز وضع بدتر هم شده و آمار مبتلایان به کرونا رو به افزایش است.
حال چه می شود؟ با این وضعیت آیا می توانیم کرونا را شکست دهیم؟ چاره چیست؟
به میان مردم و کسبه بازار می رویم و از آنها می پرسیم.
م، جلالی کارمند است و برای گرفتن کد بورسی به دفتر پیشخوان مراجعه کرده است.
می گوید: «ما از روز اول قرنطینه خانگی رفت و آمدها را کم کردیم.
من حتی از عید نوروز، هنوز پیش مادرم هم نرفته ام. حالا هم فقط برای کار ضروری بیرون آمده ام.» با وجودی که او معتقد است خیلی جاها فاصله گذاری اجتماعی رعایت می شود، اما می گوید: «متأسفانه مردم برای خرید سیم کارت هجوم آورده اند و با این وضعیت نمی توان ویروس کرونا را شکست داد.» به بیان وی، از وقتی مسیر تفرجگاه ها باز شده، آمار مبتلایان دوبرابر شده است. س، دبیری یکی از کارکنان دفتر پیشخوان ١٢٧٤ واقع در خیابان ولی عصر اما معتقد است مردم اصلاً رعایت نمی کنند.
میگوید: «هر چه اصرار میکنیم فاصله را رعایت کنید و دور از هم بایستید، قبول نمیکنند. هیچ کدام از کارهایشان هم ضروری نیست؛ با وجودی که وقت دارند، باز هم هجوم میآورند.»
مردم رعایت نمیکنند
محمدمهدی فتاحپور، مسئول فروشگاه کلبه هوش هم همین نظر را دارد و میگوید: «با وجود فرهنگی که بین مردم حاکم است و برای هر کاری هجوم میآورند، نمیشود رعایت کرد. ما که تازه مغازه را باز کردهایم. البته شغل ما چیزی نیست که تجمع شود؛ اما مراکز ضروری و بانکها خیلی وضعیت خراب است.»
محمود فرغت ٦٠ ساله، دبیر بازنشسته آموزش و پرورش است. او که تا حالا تنها برای رفع مایحتاج ضروری از خانه بیرون رفته است، حالا هم مجبور شده به پزشک و داروخانه مراجعه کند. در حالی که نایلون داروهایش را در دست دارد، میگوید: «مردم شاید حدود ٧٠ درصد رعایت اصول فاصلهگذاری اجتماعی را انجام میدهند؛ چون برخی مسائل هنوز برای آنها جا نیفتاده و این ضرورت را درک نمیکنند که کرونا تمام نشده. به نظر من باید ضمن رعایت اصول بهداشتی، بتوانیم کسب و پیشهها را فعال نگه داریم و مایحتاج مردم تهیه شود. آخر نمیشود مغازهها را بست و مردم را در تنگنای اقتصادی قرار داد؛ مگر این که دولت بخواهد همه ریز و درشت نیاز مردم را فراهم کند که این هم فکر نکنم در هیچ کشوری امکانپذیر باشد.»
به خودمان کمک کنیم
میگوید: «ضرورت همکاری از جانب خودمان است. بعضیها فکر میکنند این کار کمک کردن به دولت است؛ اما در واقع کمک کردن به خودمان است. واقعاً باید از حضور غیر ضروری در مجامع عمومی اجتناب و طبق پروتکلهای وزارت بهداشت عمل کنیم. اگر این طور شود، قسم میخورم این ویروس بیشتر از یک ماه دیگر مهمان ما نخواهد بود.»
وی اضافه میکند: «هر چند بستهبندی میوهها به نفع مردم نیست و قدرت تفکیک خوب و بد آن را ندارند، اما این یکی از همان اصول فاصلهگذاری اجتماعی است که باید رعایت شود. خوشبختانه خیلیها ماسک و دستکش میپوشند و با دستمال کاغذی یا دستکش کارت را تحویل میگیرند. هر چند به حد مطلوب نرسیده است.»
فرغت ادامه میدهد: «ترددهای غیر ضروری مثل پرسه زدن خانمها در خیابان خیلی کمتر شده. الان بیشتر ترافیک ماشینی را میبینیم که این هم به خاطر اعتماد مردم به وسیله شخصی خودشان است.»
وی به مردم توصیه میکند که به خودشان کمک کنند و اگر یاری نمیکنند، مخالفت هم نکنند؛ چون به بیان او اینجا دیگر آزادی هر فردی در اختیار خودش نیست و باید رعایت حال همه را کرد.
محمدرضا پایدار در میدان ١٥ خرداد عطاری دارد. او معتقد است مردم نسبت به قبل رعایت اصول فاصلهگذاری را انجام میدهند و میگوید: « همین که میترسند کافی است.»
او مواد ضدعفونیکننده را در دسترس قرار داده و مرتب کارتهای بانکی مشتریان را ضدعفونی میکند.»
افراد مسن متوجه نیستند
نجمه فرمانآرا معلم است. او که به نظر میرسد نسبت به رعایت مسائل بهداشتی حساسیت زیادی دارد، میگوید: «مجهز به ماسک و دستکش از خانه بیرون میآیم و وسایلی را که به خانه میبرم، تا یکی دو روز داخل ساختمان نمیبرم. جاهای شلوغ نمیایستم و خریدها را با رعایت فاصله انجام میدهم.»
ادامه میدهد: «الان هم کار ضروری داشتم که از خانه بیرون آمدم و باید به بیمارستان میرفتم. متأسفانه خیلی جاها مثل دفاتر خدماتی رعایت نمیشود. مشکل دیگری که ما داریم این است که افراد مسن خیلی متوجه اهمیت موضوع نیستند. این که بخواهیم به آنها بقبولانیم و اهمیت موضوع را درک کنند سخت است. هر چه بگوییم متوجه نمیشوند و باید مرتب هشدار داد و توصیه کرد.»
فرمانآرا تأکید میکند که باید از بار کلمه مثبت «پیروز میشویم» به جای «شکست میدهیم» برای برتری بر ویروس کرونا استفاده کنیم؛ هر چند میگوید برای ادعای پیروز شدن بر این ویروس باید حساب کنیم ببینیم تا کنون چه چیزهایی را از دست دادهایم.
ز، الف ٢٧ ساله که در مطب پزشک کار میکند، میگوید: «مردم اصلاً رعایت نمیکنند. حداقل مغازهدارها باید رعایت کنند و ژل ضدعفونی کننده داشته باشند. نمیشود بگوییم مغازهها بسته باشد؛ از نظر اقتصادی مردم در مضیقه هستند. اما باید مدیریت شود. مثلاً در بانکها به خاطر حفاظت خودشان پلاستیک کشیدهاند، تنها خودشان را در نظر گرفتهاند و برای مردم اهمیتی قائل نشدهاند.»
بیخیال شدهایم
علی، ف مدیر نانوایی است. میگوید: «من هر چه در توانم بود رعایت میکردم و حتی به نانوایی نمیرفتم. برای کارگران نانوایی ماسک و دستکش میگرفتم و خودم تنها برای موارد ضروری بیرون میرفتم. باور کنید ۵۰۰ هزار تومان فقط ماسک و ژل ضدعفونی کننده و غیره تهیه کردم.»
خودش اما حالا نه دستکش پوشیده و نه ماسک. به طور عادی با دوستانش مشغول گفتگو و تعریف کردن است. وقتی علت را میپرسم، میگوید:«حالا دیگر همه چیز دارد برای من عادی میشود. حالا که در این شلوغی خیابانها آمار مبتلایان بالا رفته و باید ماسک بزنیم و دستکش بپوشیم، بیخیال شدهایم.»
میگوید: «٧٠ درصد مردم ماسک و دستکش ندارند و فاصله اجتماعی را رعایت نمیکنند.»
فرجزاده دورنمای این وضعیت را بستگی به مردم میداند. به گفته وی برخی درآمدشان روزانه است و اگر یک روز سر کار نروند، آن روز نمیتوانند مایحتاجشان را تأمین کنند.
فاضل فروشگاه پوشاک مردانه دارد. او هم معتقد است مردم رعایت اصول فاصله گذاری اجتماعی را نمیکنند.
مردم فکر میکنند خبری نیست
میگوید: «شرایط مثل قبل است و مردم رعایت نمیکنند. شاید تنها ۲۰ درصد افراد دستکش و ماسک داشته باشند.»
وی علت این مسأله را این گونه عنوان میکند: «احساس میکنم مردم خانواده و اقوام خودشان را نگاه میکنند و میبینند هیچ اتفاقی برایشان نیفتاده و فکر میکنند خبری نیست. معتقدند اخبار افراد مبتلا را میدهند تا مردم بترسند، احتیاط کنند و از خانه بیرون نیایند.»
فاضل در مغازهاش الکل گذاشته و به مشتریها میدهد تا دستانشان را ضدعفونی کنند.
جواد دهقان صاحب مغازه پلاستیکفروشی میگوید: «کارکنان ما که با مشتریان ارتباط دارند، از دستکش و ماسک استفاده و مرتب دستانشان را ضد عفونی میکنند. ما درِ ورودی مغازه را هم بستهایم تا مشتریان به اجناس داخل مغازه دست نزنند.»
او ادامهمیدهد: «مشتریها هم خود رعایت میکنند و با فاصله از یکدیگر میایستند؛ ولی من در پمپ بنزین رعایتفاصله را ندیدم .»
یکی از مشتریانش که مرد میانسالی است، میگوید: «ما هم اگر بخواهیم فاصله را رعایت کنیم، پیادهروها کوچک است و نمیتوانیم. درخانواده ما، تنها من بیرون میآیم تا مایحتاج را بخرم. بقیه ٧٠ روزی است که درخانه هستند و فقط آخر شبها با ماشین در شهر دور میزنیم.»
به پوشاک فروشی رضا تاجبخش که میروم، میگوید: پوشاک را مردم مجبورند پرو کنند؛ چرا که سایز خودشان را نمیدانند. ولی داخل مغازه مشتریها با فاصله از یکدیگر میایستند و تا آنجا که میشود، نمیگذاریم دست به همه لباسها بزنند. خودشان هم رعایت و سعی میکنند کمتر به اجناس دست بزنند. تا حد امکان هم بازگشتی قبول نمیکنیم.»
تاجبخش که چند کاغذ نوشته در مورد رعایت بهداشت در معرض دید مشتریان نصب کرده میگوید: «برای ضدعفونی اجناس از مایع ضدعفونی بر پایه نقره استفاده میکنیم و روزی ٤ بار گندزدایی سطوح میز، کف مغازه و اتاق پرو را انجام میدهیم. خودمان هم از ماسک و دستکش و در مواردی هم از شیلد برای مشتریانی که زیاد به ما نزدیک میشوند استفاده میکنیم. »
قرنطینه دیگر چه است
مردی جوان با موهای جو گندمی میگوید: «به نظرم کسی گوشش به فاصلهگذاری اجتماعی و درخانه ماندن بدهکار نیست؛ چرا که همه با ماشینهایشان در خیابانها هستند. اگر دقت کنید، میبینید که قبل از کرونا چقدر ماشین در خیابانها بود و الان چقدر است. از دیروز تا حالا این حجم ٢ برابر شده است. من در عطاری بودم و میدیدم مردم همه نزدیک به هم ایستادهاند؛ تا خودمان رعایت نکنیم، این بیماری مهار شدنی نیست.»
مرد جوان ٣٢ سالهای که فروشگاه کفش دارد، میگوید: «مشتریان برای ورود به مغازه رعایت میکنند؛ ولی داخل مغازه مجبورند به همه کفشها دست بزنند تا سایز و طرح مورد نظرشان را پیدا کنند.»
او ادامه میدهد: « روزی یکبار کفشها را ضد عفونی میکنیم.»
ص. ر زنی حدوداً ٥٠ ساله میگوید: «قرنطینه دیگر چه است؟! من ٤ فرزند یتیم دارم، با ماهیانه ٤٠٠ هزار تومان یارانه و مستمری کمیته امداد، چگونه میتوانم قرنطینه و موارد بهداشتی را رعایت کنم؟ وقتی برای خرید کالاهای اساسی خود پول ندارم، چگونه رعایت کنم؟»
وی میگوید: «من دقت نکردم که مردم فاصله را رعایت میکنند یا نه؛ چون همیشه در این فکرم که چگونه مایحتاجم را تأمین کنم.»
یکی از فروشندگان لوازمالتحریر میگوید: «بیشتر مردم رعایت نمیکنند، نزدیک هم میایستند میخواهند سریع کارشان انجام شود. اعتقادی به فاصله و نوبت ندارند و اکثراً هم از ماسک ودستکش استفاده نمیکنند.»
این فروشنده با خنده میگوید: «با میز درِ ورودی را بستهایم و مایع ضد عفونی و دستمال کنار دستگاه پوز گذاشتهایم؛ ولی کسی استفاده نمیکند. »
قدرت خرید مردم کم است
جوان ٢٦ سالهای که در حال عبور از خیابان است، میگوید: «تا ١٠ روز پیش اصلاً از خانه خارج نشدم؛ ولی الان دیگر کسی رعایت نمیکند؛ چون برای مردم عادی شده است. در صورتی که اگر ماسک و دستکش استفاده کنند، مشکلی پیش نمیآید.»
وی ادامه میدهد: «در حال حاضر ماسک، دستکش و مواد ضدعفونی زیاد شده است. اما قدرت خرید مردم کم است؛ زیرا هر نفر تقریباً برای مراقبت از خود باید ١٠ هزار تومان هزینه کند که با یک حساب سرانگشتی برای یک خانواده ٤ نفره، ماهی ١میلیون و دویست هزار تومان تمام میشود. دولت هم که در این ٤٠ روز به مردم کمک مالی نکرده است؛ برای همین مردم دیگررعایت نمیکنند.»
او میگوید: «من کار ضروری نداشتم و برای دور زدن به خیابان آمدهام. در این دور زدنها دیدم که مردم و مغازهدارها خیلی کم رعایت میکنند. با این اوضاع، کرونا مهار نمیشود.»
صاحب یکی از عطاریها که خانم میانسالی است میگوید: «مشتریان داخل مغازه نمیآیند و نوبتی از ورودی مغازه کارشان را انجام میدهند. اگر هم به هم نزدیک شوند، به آنها تذکر میدهم؛ ولی بعضیها گوش نمیکنند.»
او ادامه میدهد: «پوست دستم به خاطر استفاده بیش از حد از مواد ضدعفونی خراب شده است؛ حتی پولهایی را هم که از مردم میگیرم، ضد عفونی میکنم.»
با این وضع کرونا مهار شدنی نیست
خانم ٥٠ سالهای که برای خرید نان به خیابان آمده، میگوید: «مانند گذشته از دستکش، و در جاهای شلوغ از ماسک استفاده میکنم.»
او ادامه میدهد: «خیلیها در صف نانوایی رعایت نمیکنند. مثلاً در صف مردانه همه نزدیک به هم میایستند و چهره به چهره صحبت میکنند. میوهفروشان هم رعایت نمیکنند و اجازه میدهند مشتریانشان به پلاستیکهای بستهبندی شده دست بزنند و انتخاب کنند. این شرایط چه فرقی با قبل از بستهبندی کرده؟! چون همه بسته ها دست خورده است.»
وی میگوید: «مردم دیگر حوصله ندارند. چند وقت پیش در پمپ بنزین بعد از این که بنزین زدم، داشتم دستم را ضدعفونی میکردم که ماشین پشتی دست روی بوق گذاشته بود. با این بیحوصلگی مردم، کرونا مهارشدنی نیست.»