تعداد بازدید: ۲۹۲۷
کد خبر: ۷۶۰۷
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۸:۲۷ - 2020 02 February
عابد نعمتی، نی‌ریزان فارس

/مسأله انتخابات، مسأله ٤ سال سرنوشت ملت و کشور است
/  کسی که خرید و فروش رأی انجام می‌دهد، به راحتی مردم را هم می‌فروشد و فکر جیب خودش است
/  نماینده مجلس باید صادق و دلسوز بوده و قدرت اجرایی بالایی داشته باشد
/ وظیفه شرعی من است که رأی بدهم؛ حالا آنها می‌خواهند برای ملت کاری کنند یا نه،‌ خودشان دانند و خدای خودشان.

باز هم به زمان انتخابات مجلس نزدیک می‌شویم و تکاپوی نامزدها برای رقابت و کسب کرسی مجلس شروع شده است. 

این هفته بر آن شدیم تا نظر مردم را در این باره بگیریم و ببینیم چقدر با نامزدها آشنا هستند و چه انتظاراتی از آنها دارند. آیا در جلسات تبلیغاتی شرکت کرده‌اند یا نه. اصلاً به نظر آنها نماینده مجلس چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟ نظر آنها راجع به نامزدهایی که رأی می‌خرند و سفره‌های رنگارنگ می‌اندازند چیست؟ وعده‌ها چقدر عملی است و آیا آنها در انتخابات شرکت می‌کنند یا خیر؟

به طور متوسط مردم بیشتر از سه یا چهار نامزد مطرح را نمی‌شناختند که به دلیل رعایت قوانین انتخابات از درج نام آنها معذوریم. 

همچنین به جز ٦ نفر که زمان دقیق رأی‌گیری انتخابات را می‌دانستند، ٤ نفر اصلاً نمی‌دانستند، ٤ نفر حدود آن را می‌دانستند و یک نفر هم فکر می‌کرد انتخابات در خرداد ماه سال آینده است.

کاندیدایی که رأی می‌خرد، دلال سیاسی است
علی‌اکبر شبانی ٤٢ ساله رئیس نظام مهندسی شهرستان نی‌ریز است. او می‌گوید به جلسات تبلیغاتی نامزدها دعوت شده، ولی نرفته ...... شبانی می‌گوید: «ما در کشور نیاز به مدیران اجرایی داریم. چراکه تا حالا بیشتر سیاسی بوده و خروجی کارشان در سی چهل سال اخیر ثابت شده است. ایران نیاز به نیروی کار دارد تا روی قوانین کشور نظارت کافی داشته باشند. بی‌نظارتی دارد کشور را فلج می‌کند؛ بنابراین افراد کاربلد باید در رأس قرار بگیرند تا بتوانند گره‌ها را باز کنند.»

وی درباره کسانی که با تقلب و خرید و فروش رأی می‌خواهند رقابت کنند، می‌گوید: «اینها دلالهای سیاسی هستند که اگر در رأس قرار بگیرند، همان فسادهای کلان را شکل می‌دهند. لابی مجلس نیز دارد از همین موضوع رنج می‌برد. متأسفانه ساختار سیاسی مجلس و حتی انتخاب رئیس آن سیاسی است و کارایی ندارد؛ مثل مدیران اجرایی در شهرستان که کار بلد نیستند و ضرر آن را مردم می‌کنند.»

شبانی قریب به اتفاق وعده‌ها را غیر واقعی و تبلیغاتی می‌داند و آن را گواه و سندی بر عدم آگاهی کاندیداها بر جریانات و مشکلات کشور ارزیابی می‌کند.

اما در عین حال می‌گوید: «من در انتخابات شرکت می‌کنم و اعتقاد دارم که کشور نیاز به اصلاحات جدی و اصلاح زیرساختها دارد. این را مردم ایران باید خود ایجاد کنند؛ چون کمترین هزینه را دارد.»

شرکت کردن و نکردن فرقی نمی‌کند
یک معلم ورزش ٤٦ ساله که لیسانس دارد، به هیچ جلسه‌ تبلیغاتی دعوت نشده و می‌گوید: «نماینده مجلس باید دغدغه مردم را داشته باشد؛ اما متأسفانه کسانی که آنجا می‌روند، موقعیتهایی برایشان به وجود می‌آید که با این مسئله بیگانه می‌شوند. کما این که همین حالا خیلی از نمایندگان رد صلاحیت شده‌اند.»

وی معتقد است: «کسی که خرید و فروش رأی انجام می‌دهد، به راحتی آنجا هم مردم را می‌فروشد و فکر جیب خودش است.»

این معلم تحقق وعده‌ها را نزدیک به صفر می‌داند و می‌گوید: «بعضی‌ها آنقدر اطلاعاتشان کم است که وعده‌هایشان شدنی نیست. فکر نمی‌کنم بود و نبود برخی نمایندگان در مجلس تفاوتی زیادی داشته باشد.»

وی نمی‌خواهد در انتخابات شرکت کند و در مورد علت آن می‌گوید: «شرکت کردن و نکردن فرقی نمی‌کند. بعضی اوقات ممکن است احساس مسئولیت کنیم؛ ولی وقتی می‌بینیم تفاوتی برای شهرستان ندارد، چرا باید رأی دهیم؟»

هرکسی آزادی و حق رأی دارد
یک جوان ٣٣ ساله که مغازه‌دار است، معتقد است نماینده مجلس مهمتر از همه چیز باید صادق و دلسوز باشد؛ نه مثل کسانی که به گفته او بالا نشسته‌اند و می‌خواهند فکر منفعت خودشان باشند.

وی در مورد خرید و فروش رأی می‌گوید: «سالهای گذشته مواردی بوده که دوستانم از کاندیدایی پولی گرفته‌اند؛ ولی رأی خودشان را داده‌اند و نظر خودشان را به صندوق انداخته‌اند. هرکسی آزادی و حق رأی دارد و باید خودش بر اساس تحقیق خودش انتخاب کند.»

این جوان اضافه می‌کند: «البته اگر مثل رئیس‌جمهور بخواهد با وعده‌هایش به زندگی همه آسیب بزند، همان غریبه بیاید هنوز دردمان کمتر است. در صورتی رأی می‌دهم که بدانم می‌خواهد کمکی به آبادی کشور باشد؛ ولی وقتی می‌بینم کاری نمی‌شود، دلیلی نمی‌بینم در صف رأی بایستم.»

خرید و فروش رأی دزدی است
سید حسام فقیه، ٤٨ ساله و مغازه‌دار است. او که لیسانس زبان و ادبیات فارسی دارد، خبری از جلسات تبلیغاتی نداشته که بخواهد شرکت کند. اما معتقد است کسی باید نماینده مردم شود که تخصص و تجربه داشته باشد، متدین و دلسوز باشد، حزبی نباشد و مردمدار باشد.

فقیه خرید و فروش رأی را یک نمونه دزدی می‌داند و می‌گوید: «چنین کسی اصلاً صلاحیت ندارد و شورای نگهبان باید امثال اینها را که می‌شناسد، تأیید نکند.»

وی اضافه می‌کند: «مجلس بچه‌بازی نیست که هر کسی برود. باید جای افراد نخبه باشد؛ نه جای کسانی که هیچ تجربه‌ای در هیچ میدانی ندارند. مجلس که آزمایشگاه نیست؛ ۴ سال سرنوشت یک ملت و کشور است.»

او درباره وعده و وعید کاندیداها می‌گوید: «اول که مجلس محل قانونگذاری است و جای وعده دادن نیست. منتها نماینده باید به مشکلات شهرستان و استان و منطقه هم توجه داشته باشد. آگاه باشد و شناخت داشته باشد و بتواند خدمتی کند؛ وگرنه کاری از دستش بر نمی‌آید.»

سرسخت و محکم در انتخابات شرکت می‌کنم
فقیه در پاسخ به این سؤال که در انتخابات شرکت می‌کنی یا نه، می‌گوید: «بله، شرکت می‌کنم؛ سر سخت و محکم هم شرکت می‌کنم. همه دوستان و رفقایم را هم می‌آورم. حتی کسانی که رأی نمی‌دهند، به خاطر من می‌آیند رأی می‌دهند.»

پست قبلی نماینده مهم است
جوان ۴۲ ساله‌ای که فوق دیپلم کامپیوتر دارد، می‌گوید: «نماینده مجلس باید پای حرفش بایستد و قدرت اجرایی بالایی داشته باشد. پست قبلی او خیلی مهم است تا نفوذ داشته باشد و از او کاری بر بیاید.»

او می‌گوید: «کسی که تقلب می‌کند، از اول تا آخر تقلبکار است و نباید به او رأی داد.»

این جوان تنها ۱۰ تا ۲۰ درصد وعده کاندیداها را عملی می‌داند و می‌گوید: «حداقل نمایندگان نی‌ریز که این گونه بوده‌اند. اگر حزبی باشند که بیشتر به حزب خودشان می‌رسند. تنها انتهای زمان کاندیداتوریشان شروع می‌کنند به خودنمایی و تبلیغ برای دور بعد.»

او می‌گوید: «من در انتخابات شرکت نمی‌کنم؛ به این دلیل که تا به حال از مسئولان دروغ شنیده‌ایم و کار خاصی انجام نمی‌دهند؛ اگر هم کاری انجام دهند، برای دور و بری‌های خودشان است.»

جاده‌های زخم‌خورده
یک پیرمرد ٧٠ ساله هم که اهل روستای هرگان است، از وعده و وعید نامزدها برای روستائیان در دوره‌های مختلف گلایه دارد و می‌گوید: «همین جاده بعد از هرگان به سمت روستاهای بالاتر را به اسم این که می‌خواهند جاده بکشند و آسفالت کنند، شن‌ریزی کرده و کارهای اولیه را انجام داده و رها کرده‌اند. این جاده قبلاً بر اثر رفت و آمد جا افتاده بود. ولی حالا با این کار در زمان بارندگی غیر قابل استفاده شده است.»

این تلاش، برای خدمت کردن نیست
یک خانم که بازنشسته آموزش و پرورش است می‌گوید: « از نظر من ویژگی‌های یک نماینده مجلس این است که برای مردم کار کند؛ نه این که فکر خودش باشد. به مشکلات کوچک و بزرگ شهرستان رسیدگی کند؛ نه مثل نماینده‌های قبلی باشد وکاری انجام ندهد. »

او که ٧١ سال سن دارد، می‌گوید: «من در جلسات شرکت نمی‌کنم؛ اما به نظرم ده درصد هم به وعده‌هایشان عمل نمی‌کنند. کسی که بخواهد سفره بیندازد، پول بدهد و رأی بخرد، معلوم است برای تظاهر و جمع‌کردن رأی دارد تلاش می‌کند؛ نه برای خدمت‌کردن .»

ادامه می‌دهد: «من رأی می‌دهم؛ اما از نماینده‌ای که قرار است رأی بیاورد، می‌خواهم که به بازنشستگان فرهنگی برسد و در مجلس از آنها هم دفاع کند. برای کارمندانی هم که با حقوق بخور و نمیر زندگی می‌کنند،  قدمی بردارد. »

وعده‌ها در حد شعار بوده است
یک خانم ٢٧ ساله اهل تنگ‌حنا کنار فرزندش روی صندلی نشسته است. او می‌گوید: «من رأی می‌دهم.‌ به نظر من یک نماینده باید راستگو باشد و حرف مردم را بفهمد. هرچند تا الان نماینده‌ای نداشته‌ایم که به همه وعده‌هایش عمل کرده باشد. روستای ما سالهای سال متقاضی گاز است؛ اما نه از گاز خبری است و نه حرف ما را می‌شنوند.»

می‌گوید: «من در جلسات سخنرانی‌ها شرکت می‌کنم؛ اما تا الان که هرچه از زبان نماینده‌ها شنیده‌ام، عملی نشده و فقط درحد شعار بوده است.»

نماینده باید خداترس باشد
یک زن٤٠ ساله که دارای مدرک تحصیلی لیسانس است، می‌گوید: «یک نماینده خوب باید خداترس باشد، مؤمن و عادل باشد، مردم را بفهمد و بداند که آنها چه می‌خواهند. نه سفره‌های رنگینشان مهم است و نه حرف‌هایشان.»

همان طور که بچه‌اش را زیر چادرش می‌برد، می‌گوید: «من در جلساتشان شرکت نمی‌کنم؛ فقط بروشورهایشان را می‌خوانم تا ببینم چه سوابقی داشته‌اند.»

نماینده مجلس، نماینده مردم است
یک مرد ٤١ ساله می‌گوید: «تا الان به میل خودم پای صندوق‌های رأی نرفته‌ام. همیشه به خاطر دلخوشی و احترام به پدرم رفته‌ام؛ چون از نظر او، من باید رأی بدهم.»

همان طور که سیگارش را با پا له می‌کند، می‌گوید: «من نمی‌گویم نماینده مجلس چه ویژگی باید داشته باشد؛ ولی باید ١٨٠ درجه عوض شود. چرا که تا آن موقع یک فرد عادی بوده، اما الان نماینده مجلس است و نماینده مردم که باید از حق آنها دفاع کند. باید خودش بداند وظیفه‌اش و همچنین خواسته مردم چیست. باید مشکل شهر را بشناسد و با چشم دل ببیند وتمام تلاشش را بکند که آن مشکل را رفع کند. او باید برای آسایش مردم خدمت کند. مثل مردی که برای خانواده‌اش زحمت می‌کشد. »

می‌خواهد برود؛ اما چیزی یادش می‌آید و برمی‌گردد: «این را هم در روزنامه‌تان بنویسید: مشکل از فرماندار، شهردار، امام‌جمعه و سایر رؤسا هم هست. آنها باید به جای این جلسات شورای اداری، یک بار هم نماینده مجلس را  بازخواست کنند که در این سه سال چه کار کرده؟ چقدر اعتبار گرفته؟ خرج چه کارهایی کرده و تا کجا پیش رفته؟ »

بیایید عاقلانه رأی دهیم
یک زن ٥٤ ساله، فوق‌لیسانس علوم اجتماعی دارد و می‌گوید: «وظیفه نماینده مجلس قانون‌گذاری است؛ نه این که می‌گویند برای جوانان شغل و یا مسکن فراهم می‌کنیم. مگر این که با مسئولان رده بالا ارتباط مناسبی داشته باشند و امتیازاتی برای شهرستان بگیرند که به درد مردم بخورد.باید قانون‌هایی را که به نفع مردم است در مجلس تصویب کنند و همه آحاد مردم را در نظر بگیرند و تبعیض قائل نشوند. مثلاً نماینده مردم اگر از نی‌ریز است، برای کل حوزه انتخابیه کار کند و بالعکس.»

ادامه می‌دهد: «بیایید عاقلانه رأی دهیم. نماینده‌هایی که رأی مردم را می‌خرند و یا مهمانی می‌دهند، اصلاً قابل اعتماد نیستند. نماینده‌ای به دل مردم می‌نشیند که سابقه ‌‌کاری مفید داشته باشد .»

نماینده در مقابل حرفی که می‌زند، مسئول است
علی راننده جاده است و ٣١ سال سن دارد. می‌گوید: «من در جلسات سخنرانی هیچ کدام تا حالا شرکت نکرده‌ام؛ چون وعده‌هایی می‌دهند که عملی نمی‌شود. مگر دو سال پیش کاندیداهای شورای شهر نگفتند خیابان‌ها را عریض می‌کنند؟ کدامشان یک قدم برای شهر برداشتند؟ جز شرکت در مراسم خاکسپاری‌ها و پیام تسلیت گذاشتن در گروه‌ها چکار کردند؟»

ادامه می‌دهد: «به نظر من یک نماینده باید نسبت به حرفی که می‌زند، درک و شناخت داشته باشد؛ همین و بس. »

رأی دادن یک وظیفه شرعی است
«وظیفه شرعی من است که رأی بدهم؛ حالا می‌خواهند آنها برای ملت کاری کنند یا نه،‌ خودشان دانند و خدای خودشان.» 

این حرف‌ها را پیرزن روستایی می‌زند و می‌گوید: «نماینده فعلی که کاری برای ما نکرد.  یک نماینده باید به حرفی که می‌زند عمل کند. اگر نمی‌تواندکاری کند، دروغ هم نگوید تا زیر دِین مردم نرود. من هر جا سخنرانی باشد و نزدیک خانه‌مان باشد می‌روم و به حرف‌هایشان گوش می‌دهم؛ اما همیشه تا بوده و هست قبل از انتخابات خوب حرف می‌زنند ؛ اما وقتی پایشان به مجلس رسید، یادشان می‌رود.»

همان طور که عینکش را روی چشمش جابه‌جا می‌کند،‌ می‌گوید: «الان دو بار است که در این هوای سرد من از دهچاه می‌آیم و با نماینده کار دارم؛ اما دفترش بسته است.»

همه چیز کاغذبازی است
خانمی که ٣١ سال سن دارد و فوق‌لیسانس است، رأی‌دادن را بی‌فایده می‌داند و می‌گوید: «وقتی در جامعه امروز همه چیز پارتی‌بازی و کاغذبازی است، وقتی برای گزینش و انتخاب فردی برای آموزش و پرورش، دانشگاه و یا سایر مؤسسات اداری دیگر نه معدل و دانشگاهی که در آن تحصیل کرده‌ای مهم است، نه اطلاعات و درک و تجربه فرد، بلکه  سوابق خانوادگی و... مهم است، وقتی حتی برایشان اهمیت ندارد که فردی که انتخاب می‌کنند به عنوان یک مسئول در مقابل مردم وظایفی دارد، چه ارزشی دارد که من رأی بدهم یا نه؟»

اوکه خانه‌دار است و چند ساعتی به عنوان معلم پاره‌وقت فعالیت می‌کند، می‌گوید: « به نظر من یک نماینده باید عمل‌گرا باشد و فقط اهل حرف زدن نباشد، دلسوز مردم و شهرش باشد و با صداقت پیش برود.»

وقتم را صرف گوش‌دادن به سخنرانی‌ها نمی‌کنم
شغلش آزاد است و ٣٥ سال سن دارد. می‌گوید: «تا امروز همیشه از ترس این که مبادا برای سوخت و یارانه و... بگویند یارانه به تو تعلق نمی‌گیرد، پای صندوق می‌رفتم و رأی می‌دادم؛ ولی امسال دیگر برایم مهم نیست. چون همین یارانه هم دردی از ما دوا نمی‌کند. شاهدیم چهل سال است مملکت خوب اداره نشده است.»

مدرک تحصیلی‌اش دیپلم و اهل آباده طشک است.‌ می‌گوید: «در جلسات سخنرانی شرکت نمی‌کنم؛ چون وقتم برایم با ارزش است و این سخنرانی‌ها هم وعده‌هایی است که عملی نمی‌شود. به نظر من نماینده باید از خانواده‌ای باشد که تمام سختی‌هایی که مردم کشیده‌اند، کشیده باشد. خداشناس باشد، نه این که تنها فکر خودش و دور و بری‌هایش باشد. الان کسانی اسم نوشته‌اند که به نظر نمی‌رسد سختی، فقر و... راتجربه کرده باشند.»

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها