تبلیغات غیر رسمی کاندیداهای مجلس یازدهم شروع شده و رفته رفته بر دامنه آن افزوده میشود تا به هفته تبلیغات رسمی برسیم. نکتهای که این روزها لازم است به آن توجه شود این است که هر کاندیدا میخواهد چقدر خرج کند؟ منابع مالی او کجاست؟
مقالهای با محتوایی یکسان در همین زمینه در بعضی روزنامههای سراسری در شنبه هفته قبل منتشر شد.
بعضی از تیترها این بود:
- وقتی کرسی نمایندگی پیشخرید میشود! (روزنامه آرمان ملی، ٧/١٠/١٣٩٨)
- هزینههای میلیونی نماینده شدن (روزنامه رویداد امروز، ٧/١٠/٩٨)
- بلیط چند میلیاردی ورود به مجلس (روزنامه کائنات، ٧/١٠/٩٨)
اگر به خوبی بیندیشیم کسی که چند میلیارد یا حداقل چند صدمیلیون تومان هزینه میکند با چه استدلالی دست به این کار میزند؟ مگر حقوق یک نماینده مجلس چقدر است؟ خیلی راحت میتوان نتیجه گرفت نمایندهای که با چنین پولهایی وارد مجلس میشود به مفاسد زیر دچار خواهد شد:
١- از کرسی مجلس برای رسیدن به چند برابر هزینه کاندیداتوریاش سوءاستفاده میکند و دست به رانتخواری میزند.
٢- وامدار کسانی خواهد شد که پول تبلیغات او را تأمین کردهاند. چنین کسی نماینده همان افرادی است که مخارج تبلیغاتش را فراهم کردهاند، نه نماینده آحاد مردم. بنابراین در عمل وقت چهار سالهای که باید در راستای منافع مردم و موکلان صرف شود، صرف زد و بند با افراد ثروتمند و تأمین منافع آنها میگردد.
در این میان به مسئلهی اصلیتری باید اشاره کرد و آن خرید رأی است. آیا شخصی که با خرید رأی وارد مجلس میشود، خود را مدیون مردم میداند یا مدیون پول؟!
با توجه به این موارد به نظر می رسد مردم باید بسیار هوشیار باشند و بدانند که با فروختن رأی با سرنوشت خودشان، همشهریان و هموطنانشان بازی می کنند و کسی را به مجلس میفرستند که وکیل پول است نه وکیل مردم!!