یکی
از دیرینهترین یادمانهای معماری ایرانی، کاروانسراهاست. واژه مرکّب
«کاروانسرا» از دو اسم «کاروان» (کاربان) و « سرا» ساخته شده است.
«کاروان گروهی مسافر یا بازرگان که در عبور از سرزمینهای نا ایمن به منظور
کمک کردن به یکدیگر و دفاع از خود، باهم و به صورت منظّم سفر میکنند.»
(مصاحب:١٣٨١)
« کاروانسرای بنای مخصوص توقف و استراحت مسافرین است که کنار جادهها
میساختند. نمونههایی از عهد سلجوقی و مغول موجود است. شاه عباس کنار
شاهراههای ایران تعداد زیادی کاروانسرا احداث کرد که هنوز بسیاری از آنها
مورد استفادههای گوناگون است.» (همان)
در نیریز، چون دیگر شهرها و آبادیهای کهنسال این مرز و بوم، در درازای
تاریخ کاروانسراهای متعدد با کاربردهای گوناگون ساخته شده بوده است که
شوربختانه، از آنها، جز کاروانسرای سروی، کاروانسرای دیگری به جا نمانده
است.
کهنترین کاروانسرای نیریز که تنها نام آن به ما رسیده، کاروانسرای
شادخانه است. نام این کاروانسرا، در وقفنامه مدرسه غیاثیه که در همین
محله واقع بوده، آمده است. وقفنامه مدرسه غیاثیه در سال ١٠٩٣ مهشیدی در
عهد صفویه نوشته شده است؛ بنابراین کاروانسرای شادخانه سالها پیش از این
تاریخ بنا شده بوده است. در وقفنامه مدرسه غیاثیه میخوانیم که:
«... و کلّ بازارچه و قهوهخانه و کاروانسرا ی درب شحاذخانه قصبه نیریز و
از تعریف و حدود اربعه مستغنی است لغایت شهرتها و معرفتها عند
اهالیها(١) مع حجرات و درب و دالون و ابواب قائمه در کاروانسرا و
قهوهخانه دکان و تخته بازار و جمیع ملحقات و منضمات سوای
سُدس مستغل و مالالاجاره و حاصل بازارچه و قهوهخانه و کاروانسرای مذکور
که سابقا عالیحضرت غفران و رضوان پناه حاجی الحرمین الشرفین، حاجی
شرفالدین عبدالله مین باشی.... نذر و عهد شرعی و حبس ملّی (٢)
نموده...»(٣)
از عبارات وقفنامه بر میآید که شادخانه، کاروانسرا، بازارچه و مدرسه
داشته، و کاروانسرای آن بزرگ و آوازهمند بوده است. ظاهراً بازارچه از
حدود منزل مرحوم حاج عطا (غلامعلی) آدینهکار شروع و به مدرسه غیاثیه که
ظاهراً در پایان بازارچه یعنی گوچاهی واقع بوده منتهی میشده است. امام
جمعه محترم، آیتا... سید محمد فقیه، زیدعزّه، از مرحوم حاجی مشرّفی نقل
میکند که وی (مرحوم مشرفی) بقایای بازارچه را در محله مذکور دیده است.
بجز کاروانسرای درب شادخانه، از کاروانسرای دیگری به نام کاروانسرای بزرگ در وقف نامه یادشده است:
«.... و موازی نصف مشاع کلّ کاروانسرای معروفه به کاروانسرای بزرگ واقعه در
رودگاه قصبه نیریز با مثل آن از توابع و لواحق و درب و دالون و کافه
منضمات سواء ذُکِرَ اَولا، (٤)که از حدود اربعه مستغنی است. »
بجز این دو کاروانسرا، کاروانسراهای دیگری نیز در نیریز ساخته شده بوده
است که تنها نام آنها، کما بیش و به مناسبتهایی بر زبان پیران شهر جاری
میشود؛ کاروانسرای میرزا مسیح، کاروانسرای امام زاده (خان)، کاروانسرای
کهنه و حافظ، در شمار این کاروانسراهایند.
کاروانسرای کهنه که به گفته مرحومحاج محمود اطمینان، درازای آن حدوداً از
سر خیابان امام خمینی تا کوچه گرمابه حاج محمدحسن بوده است و امروزه هیچ
نشانی از آن پیدا نیست، احتمالاً همان کاروانسرای بزرگ واقع در رودگاه
نیریز بوده است که در وقفنامه، نام آن آمده است. در معماری کهن ما
کاروانسراها نزدیک به رودگاهها بنا میشدهاند تا آب کاروانیان تأمین
شود.
کاروانسرای خان (امامزاده)
یکی دیگر از کاروانسراهای نیریز، کاروانسرای فتحعلیخان نیریزی است که
جایگاه آن نزدیک امامزادگان بوده است. فتحعلیخان این کاروانسرا را در روز
٢٨ ماه ربیعالثانی سال ١٣٠٦ مهشیدی بر آستان رضوی(ع) وقف میکند و در روز
نخست ماه جمادیالاولی همین سال میان او و رکنالدوله - فرمانفرمای مملکت
خراسان و سیستان و تولیت آستان قدس رضوی مصالحهنامهای پیرامون این
کاروانسرا نوشته میشود.
در وقفنامه کاروانسرای خان آمده است: «چون توفیقات خاصه سبحانی و تأییدات
حضرت یزدانی شامل حال و کفیل احوال خیریت مآل عالیجاه مقرب الخاقان فتحعلی
خان امین الرعایای مملکت فارس - داماجلاله و زید توفیقاته - خلف الصدق
افتخار الحاج حاجیمیرزا زینالعابدینخان نیریزی - طالب ثراه - گردید
تقرباً الی الله الکریم و طلباً لمرضاته العمیم در این اوان سعادت اقران
میمنت نشان که به شرف عتبه بوسی و به یمن تقبیل [سده] علیه و زیارت مرقد
مطهر و مضجع منوّر سرو بوستان صدیقه اصطفی، سلطان اقلیم ولایت - و بر حضرت
ثامنالائمه جناب علیبن موسیالرضا و علی آبائه المعصومین و ابنائه
الطاهرین آلاف التحیه و الثباء فائز و مشرف گردید و محض طلب مغفرت و
خوشنودی آن بزرگوار و بقاء نام نامی ایشان در دفاتر قدس و تذکره روزگار به
یادگار، وقف صحیح مؤبد شرعی و حبس مخلّد ملّی نمود همگی و تمامی کلّ ششدانگ
یکباب کاروانسرای ملکی متصرفی خود را به انضمام کل اصطبل جدیدالبنای
ملکی متصرفی خود را که متصل است به کاروانسرای مرقوم و محدود است کلاً به
حدود مسطوره از دو وجه با شارع عام از سمتی به منزل ورثه مشهدی محمد بقال و
محمود طحان و از جانبی به منزل کربلایی ابراهیم ولد مشهدی حسین و واقعتین
است در قصبه نیریز جنب امامزاده واجبالتعظیم من محال مملکت فارس مشهور به
کاروانسرای خان .... بر آستانه عرش درجه رضویه - جلّ شرفها و ساحتها....
کاروانسرای خان سالهاست که ویران شده و از اتاقها و حجرههای آن هیچ نشانی پیدا نیست.
کاروانسرای سروی
این تنها کاروانسرایی است که از دست حوادث تلخ روزگار جان شیرین به در برده و نام آن در کتاب «کاروانسراهای ایران» ثبت شده است.
سازنده آن که از نوع کاروانسراهای درون شهری است، مرحوم حاج محمدحسن
فرزند مرحوم آقانظر است که گرمابهای نیز نزدیک بدین کاروانسرا بنا کرده
است. علت آوازهمند شدن این کاروانسرا به کاروانسرای سروی آن است که در
میان میانسرا یا حیاط نسبتاً پهناور آن، درخت سرو تنومندی بوده است که به
گفته آقای فضلا... اشتیاقی ( رک: عصر نیریز مورخ ٣٠/٦/٩٣) و مرحوم
شادروان محمود اطمینان ( ١٣٠٧- ١٣٩٥) در حوالی سالهای ١٣١٤-١٣١٥ خورشیدی
تگرگ سهمناکی به درشتی یک گردو و به وزن حدود ده مثقال به مدت ١٥ دقیقه در
نیریز باریدن میگیرد و درخت سرو میانسرا را از پا در میآورد.
بخشهای کاروانسرای سروی دروازه یا در اصلی
در جلو دروازه اصلی که رو به جنوب است، محوطه کوچک آسمانهداری است که در
گذشته به میدان اصلی شهر که زیارتگاه سید جلالالدین عبدا... در آن است،
باز میشده است. در سوی باختری و خاوری این محوطه سکوهایی برای نشستن وجود
دارد. درِ اصلی کاروانسرا از چوب گردو ساخته شده و دو لختی است. درازا،
پهنا و ستبری هر لخت ٣٢٠،١٣٠،١١ سانتیمتر است.
در لخت راست، دریچهای برای عبور و مرور آدمی بوده است. درازا و پهنای این
دریچه، ٩٥ و ٤٣ سانتیمتر است. هنگام ورود کاروانها و چهارپایان هر دو لخت
یا تنها لخت چپ گشوده میشده است.
درِ اصلی تنها کاروانسرای باقیمانده شهر سالخورده ما، در غفلت پاسداران
میراثهای فرهنگی در سالهای ١٣٦٧-٦٨ به صورت ناقص به آتش کشیده میشود و
شوربختانه امروزه درِ کاروانسرا به صورت نیمهسوخته پیش چشمان دوستداران
میراثهای کهن فرهنگی این شهر دیداری میشود و دریغ.
پشت درِ اصلی به طرف درون، فضایی به طول ٢١٠ سانتی متر برای باز و بست در
هست. سوی چپ این فضا سر پلهای است که به سربامک کاروانسرا منتهی میشود و
در سوی راست آن، اتاق دالاندار بوده است.
دهلیز یا دالان کاروانسرا
پس از درِ اصلی، دالان کاروانسرا است که درازای آن بدون احتساب فضای باز
پسِ در، ٩٦٠ سانتیمتر است. در دالان کاروانسرا چهار دکان، دو دکان در سوی
باختر و دو دکان در سوی خاور، هست که اندازه درِ آنها از حیث اندازه و شکل
با دیگر حجرهها متفاوت است. درهای دکانهای دالان، کشویی، مشبک و
زیباست.
در دو سوی شرق و غرب دالان، سکوهایی به درازا ، پهنا و بلندی، ٦٥،٩٦٠ و ٧٤
سانتی متر است. فاصله بین دو سکو که گذرگاه آدمیان و چهارپایان بوده ٢٥٠
سانتیمتر و سنگفرش است. آسمانه (سقف) دالان محرابی شکل است و پشتبامها
در اصل گنبدی بودهاند و سپس از حالت گنبدی بیرون آمده، مسطح شدهاند.
انتهای دالان به میانسرا باز میگردد.
میان سرا یا حیاط
از دید معماری، کاروانسراهای ایران را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
کاروانسراهای میانسرادار و کاروانسراهای بسته. کاروانسرای سروی نیریز از
نوع کاروانسراهای میانسرادار است. میانسرای کاروانسرای سروی چهار گوش و
گستره آن نسبتاً زیاد است. اتاقهای نسبتاً فراوان که در جلوی آنها
ایوانچه هست، حیاط را احاطه کردهاند. شمار زیاد اتاقها و گستره وسیع
میانسرا نشان میدهد که نیریز سده پیش، از رونق اقتصادی خوبی برخوردار
بوده است.
در میانِ میانسرا چنانکه گفتیم سرو بالا بلندی بوده و درکنار سرو، چاه و
حوضی وجود داشته که آب آشامیدنی کاروانیان و چهارپایان را فراهم میآورده
است. ظاهراً آب انبار شیر واقع در نزدیکی کاروانسرا نیز درتأمین آب
کاروانسرا نقش داشته است.
به گفته سرکار خانم فاطمه آزاد، که در روزگار کودکی بارها به کاروانسرای
سروی رفته و تصویر کاروانسرای آن ایّام را در خاطره دارد، حوض بزرگ
کاروانسرا بر روی یک سکوی چهارگوشه قرار داشت و از آب آن برای دستنماز و
شستشوی ظروف استفاده میشده است. دهههاست که آن سرو بلند میان حیاط
کاروانسرا از پا فتاده و از حوض و سکوی آن هیچ نشانی نمانده است.
حیاط کاروانسرا در اوان احداث آن، چندین پله از ایوانچهها پایین تربوده
تا آب باران به حجرهها وارد نشود اما پس از آن، آرام آرام حیاط پر شده و
امروزه تقریباً با ایوانچهها هم تراز است.
اتاقهای کاروانسرا
کاروانسرای سروی اتاق دارد. گسترهی اتاقهای چهارگانه واقع در گوشهها و
ایوانچه جلوی آنها اندکی بیشتر است. ابعاد ایوانچه اتاقهای واقع در
گوشهها، ٣١٥ × ١٣٥ سانتیمتر اما پهنای سکوی جلو اتاقهای غیر گوشهای ٢٩٥
سانتیمتر است. اتاق واقع در گوشه جنوب غربی، آبریزگاه کاروانسرا بوده
است.
در ضلع جنوبی کاروانسرا ١٠ اتاق هست که پنج اتاق در سمت راست و پنج اتاق در
جانب چپ دالان قرار دارد. نخستین اتاقهای دو سمت دالان دری مشبک به دالان
و دری به ایوانچه و میانسرا دارند.
در ضلع شمالی کاروانسرا ١١ اتاق هست. اتاق ششم که رو به رو و قرینهی
دالان جنوبی است، در سنجش با اتاقهای دو جانب خود اندکی پهناورتر است و
ارتفاع و تاج آن به اندازه ارتفاع و تاج دالان اصلی است، گویی که را ه
خروجی کاروانسرا بوده است. شاید هم شاه نشین کاروانسرا بوده است. ابعاد
ایوانچه این اتاق ٣٨٥ × ١٧٥ سانتیمتر است.
در ضلع شرقی ٩ اتاق هست. زیر اتاق میانی این ضلع یعنی اتاق پنجم زیرگذری
هست که چهار پایان با عبور از آن به اصطبل میرفتهاند. اصطبل کاروانسرا
پشت اتاقهای ضلع شرقی واقع شده است.
در ضلع باختری نیز چون ضلع خاوری ٩ اتاق هست. یکی از این اتاقها، بعدها
مبدل به دروازه غربی کاروانسرا به ابعاد٨٠/٧ ×٤٠/٣ متر شده است. اتاقهای
دوسوی این دروازه بعدها به دروازه دری گشودهاند.
اتاقهای کاروانسرا خود دو بخش دارند. بخش جلویی که به ایوانچه باز میشود،
محل داد و ستد، و بخش عقبی محل استراحت تاجر بوده است. در بخش عقبی هر
اتاق آتشدان و بخاری برای گرم کردن اتاق در فصل زمستان بوده است. در هر
بخش، طاقچههایی نیز دیده میشود. درازا و پهنای درِ اتاقها یا حجرههای
کاروانسرا که دو لختی است.
ساختمایه یا مصالح ساختمانی
کاروانسرا
در ساخت کاروانسرای سروی چون بیشتر ساختمانهای دیگر نیریز، خشت، سنگ،
آجر، کاهگل و چوب به کار رفته است. در نمای کاروانسرا آجر به کار رفته و
پوشش بامهای گنبدی شکل، همه از کاه و گل بوده است.
کاربردهای کاروانسرای سروی
کاروانسرای سروی افزون بر این که جایگاه داد و ستد و محلی برای استراحت و
اقامت مسافران بوده، جایگاهی برای برگزاری آیینهای محرم نیز بوده است.
نمایش تعزیه، سالیان درازی در کاروانسرای سروی اجرا میشده و تا سال
١٣٥٧خورشیدی، میزبان همه دستههای سوگوار حسینی نیریز در پسین نهمین و
دهمین روز محرم بوده است.
کتیبه سر درِ کاروانسرا
در بالای دروازه اصلی کاروانسرای سروی، کتیبهای بوده که گویا شوربختانه در
سال ١٣٧٥ خورشیدی ربوده شده است. امروز تنها جای و ابعاد آن سنگ نوشته
باقی مانده است. محمد جواد شمس در کتاب ارجمند تاریخ و فرهنگ نیریز، متن
سنگ نوشته را چنین ضبط کرده است: «در زمان [وزارت](١) جناب جلالت مآب
امینالدوله العلیه العالیه فرخ خان که حکومت نیریز مفوّض به عالیجاه آقا
میرزاموسی، نائب الحکومه میبود، امر نمود که صنف نساجی و حیاک و طرح
دوشاب(٢) و تنباکو و سایر اجناس از قلم مرفوع و متروک بوده باشد فَمَن
غَیَّره و لم یقبله فَعَلَیه لغتهُا... و الملائکه و الناس اجمعین(٣)
[تحریراً] فی شهر رجب المرجّب من شهور سنه ١٢٧٩ من الهجره (شمس، ١٣٧٩: ٦٨)
این سنگنوشت سال ساخت کاروانسرای سروی را نشان نمیدهد و اصلاً با
سنگنوشتهای دیگر کاروانسراهای ایران متفاوت است. نصب این کتیبه بر سردر
کاروانسرا به گمان نگارنده بدین سبب بوده که کاروانسرا محل اصلی تجارت
نیریز بوده و با نصب سنگنوشته بر سر در میخواستهاند مضمون آن را که فقط
یک ابلاغ اقتصادی است به اطلاع همگان برسانند. ممکن است این سنگنوشت
قبلاً در جایی دیگر کار گذاشته بوده و بعداً پس از ساخت کاروانسرا به سردر
آن نشانده شده باشد.
آنچه این نظریه را استوار میدارد این است که ظاهراً کاروانسرای سروی
همزمان با حمام محمدحسنخان ساخته شده است. چون سال ساخت حمام براساس
کتیبه آن، ١٣٢٢ مهشیدی است، پس کتیبه سر در کاروانسرا متعلّق به
کاروانسرا نیست و از جایی دیگر به سر در منتقل شده است. تنها خدا به حقیقت
امر داناست.
در هر صورت متن سنگنوشت بدین صورت، ناقص و آشفته است و احتمالاً در خواندن واژه یا واژههایی لغزشی رخ داده یا کلماتی افتاده است.
ایوانچهها
درِ اتاقهای کاروانسرا به محوطه یا ایوانچهای که جلو اتاقهاست، باز
میشود. این ایوانچهها که چند پله از کف میانسرا بلندتر بوده درازا و
پهنای تقریباً یکسان دارند جز ایوانهای چهارگانهای که در چهارگوشه حیاط
واقع شدهاند. گستره این ایوانچههای چهارگانه اندکی بیشتر است. ایوانچه
روبهروی دالان اصلی که قرنیه آن و در ضلع شمالی واقع است بزرگتر و پهنای
آن ٤ متر است.
اصطبل کاروانسرا
در ضلع خاوری کاروانسرا، پشت اتاقها، اصطبل کاروانسرا واقع است که زیرگذری
آن را به میانسرای کاروانسرا مرتبط میسازد. اصطبل کاروانسرا، جایی برای
نگهداری چارپایان و آذوقه و علوفه آنها بوده است.
ادامه دارد
پینوشتها:
٥- در کتارب ارجمند فرهنگ و تاریخ نیریز به جای واژه [وزارت]، سه نقطه
گذاشته شده. پیشنهاد واژه «وزارت» دراین محل از جانب نگارنده است و بدین
دلیل که در پارهای اسناد موجود در نیریز، عبارت: در عهد وزارت جناب ....
امینالدوله العلیه فرخخان آمده است؛ مانند سنگنوشتهای که مضمون آن
معافیت دکانهای موقوف بر امامزادگان است و در حوزه علمیه امام جعفر
صادق(ع) نیریز نگاهداری میشود. در آغاز این سنگنوشت که در شعبان
المعظّم سال ١٢٩٩ تحریر شده؛ آمده است که: «در عهد وزارت جناب جلالت مآب
آصف جاهی امینالدوله العلیه فرخ خان، دام اجلاله، که حکومت بلوک نیریز
مغوص به عالیجاه عزت همراه آقای میرزاموسی میبود...»
فرخ خان کاشی ملقّب به امینالدوله پسر میرزا مهدی است. نام او ابوطالب
بوده و پس از اینکه پیشخدمت خاص شاه میگردد فتحعلی شاه نام او را فرخ
میگذارد.
در سال ١٢٧٥ مهشیدی ناصرالدین شاه لقب امین دوله را به فرخ خان داد.
ناصرالدین شاه در این سال دستور داد که از این ایام به بعد عزل و نصب تمام
حُکّام ایالات و ولایات باید به مشاورت و صوابدید امین الدوله صورت گیرد.
در سال ١٢٨٣ امینالدوله دارای مشاغل: وزارت حضور، اداره امور حکومتی
کاشان، نطنز، اصفهان و فارس گردید. وی در سال ١٢٨٨ در تهران درگذشت.
٦- ظاهراً در خواندن سنگنوشته لغزشی رخ داده چه از عبارات، معنای روشنی حاصل نمیشود.
٧- ترجمه: هرکس این دستور را تغییر دهد و آن را نپذیرد، لعنت و نفرین خدا و فرشتگان و مردمان جملگی بر او باد.
انگیزه نگارنده در نگارش این نوشتار آن بود که یادی از تنها کاروانسرای خاموش و ساکت شهر شود و بزرگان و دوستداران میراثهای فرهنگی ارجمند شهر نیریز را برانگیزد که چون دانشیمردان دیگر شهرهای سالخورده ایران، پیش از ویرانی این یادگار گذشتگان که به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیده است، همّت به مرمت و آبادانی و نگاهداشت آن بگمارند.
بیگمان حفظ معماری این بنا و نگاهداشت و حفظ تمامیت آن در هنگام مرمت و
بازسازی، اهمیت بسیار دارد، مُثلهکردن و تفکیک و جداسازی بخش یا اجزایی از
این بنا، شکوه و اصالت آن را نابود میکند چنانکه شوربختانه تفکیک و
پارهپاره کردن خانه مرحوم هوشنگ فاتح، شکوه وجلال و زیبایی آن را از بین
برده است. زیبایی آن عمارت، برآمده از قرینهسازی ساختمانهای دو سوی حیاط
نسبتاً وسیع آن و حوض بلندش میبود. بادگیری که روزگاری خنکای اتاقهای رو
به روی قسمت فعلی را تأمین میکرد، اکنون چون تابوتی در خلوت خاموش و دلگیر
و ساکتِ حیاطِ نیمه شده، افتاده است. آری آری و به راستی بدون روشنایی و
زلال آب حوض بلند عمارت و بی بادگیر برافراشته ساختمان نابود شده دیروزی،
خانه خان، امروز زیبایی، شکوه و ابّهت خود را از دست داده است و دریغ و
دریغ.
بگذارید تا در کوچههای پیچاپیچ تخّیل، گامکی چند برداریم.
نگاه! آوای درای کاروان به گوش میآید، قافله با بارهایش: توتون، زردچوبه،
زنجبیل و .... به کاروانسرای سروی رسیده است، گرد خستگی راه از بر و دوش
کاروانیان افشان و دور، و سفرشان سرشار از سود و برکت باد!
پینوشت:
سرکار خانم ژاله پرواز کارشناس ارجمند زبان و ادبیات فارسی، ویرایش این نوشتار را به عهده گرفتند. سپاسمند همیشگی ایشان هستم.