تعداد بازدید: ۷۷۹
کد خبر: ۷۲۸۰
تاریخ انتشار: ۰۳ آذر ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۳ - 2019 24 November

برای چندمین بار نگاهی به گوشی‌ام انداختم و آن را گذاشتم زمین ... 


- وووی پکیدیم از بی گوشی و بی‌اینترنتی؛ پس کی می‌خواد این اینترنته وصل شه؟


بی‌بی نگاهی به سر تا پایم انداخت؛ باد توی دماغش را به شدت‌داد بیرون و گفت: 


- مُعامِلا مِلیاردیت عَغَب افتیده؟


- ای‌بابا، معامله کجا بود بی‌بی؟


- کارِی شرکتُت مونه رودَسُت؟


- وا؛ کدوم شرکت بی‌بی؟


- خو نَپه چه مرگُته اَ صُب تالا عین بُرج زَرمار نشسی جلو من هی نُچ نُچُته؟ هی می‌گی گوشیم کار نیکُنه، نیدونم چه دونِی داغیش قط شده، نیتونم برم توگروها!


- چکار کنم بی‌بی؟ حوصله‌م سررفته خُب، باور کنین تموم دلخوشی‌ ما جوونای امروزی به همین گوشی و چهار تا گروه بود!


بی‌بی اخم‌هایش رفت توی هم؛ سنجاق قفلی زیر گلویش را باز کرد و گفت:


- اَی خدا اَ سر شما جوونای امروزی نگذره که همش اَشکتون دَرِ مَشکوتونه! دختر خو گوشی نی، خَوَر مرگُت هزار تا چی دیه هه که آدمه سرگرم کنه! میه همش بایه بچسبی اَ  ای دونِی داغ؟!


- ای بابا؛ خب چکار کنم بی‌بی؟ اصلاً شما پیشنهاد بدین. 


بی‌بی کمی فکر کرد ...


- اَصن پوشو برو ماشین ای مش حشمت رِ بوسون بیا تا بریم تو ای زرده شوم یَی دوری بزنیم!


- بی‌بی جون ماشین مش حشمت که می‌دونین هیچ وقت باکش بنزین نداره، خصوصاً الان که بنزین شده لیتری ٣ هزار تومن؛ به نظرم برای یه دور یکی دو ساعتی حداقل باید ٤٠-٣٠ هزار تومن پول بنزین بدین. به نظرتون می‌صرفه؟!


- نه ننه، خو اَصن چطوره بریم سینما!


- بی‌بی جون! آخه نی‌ریز سینما داره؟ یه چیزی میگینا!


بی‌بی دست به موهای سفید و تُنُکش کشید...


- خو نپه بریم استخر!


- بی‌بی جون یادتون نیس چن وقت پیش که تازه خیلی هم سرد نبود، رفتیم استخر، بعدش سرما خوردین، تا چند وخ منو ناله و نفرین می‌کردین که چند خرج دوا دکتر انداختم رو دستتون؟


- بیریم بیشینیم دَرِ کوچه سبزی پاک کنیم؟


- تو این سرما؟ بعدشم مگر شما نگفتین مش موسی از این کار خوشش نمیاد تذکر داده زنا دیگه نشینن دَرِ کوچه؟


- ووووی ها ننه، خُبه گفتی!


بی‌بی کمی دیگر فکر کرد و گفت:


-والا ننه من خُو دیه هیچی نیفَمَم؛ پُشُو اُوْ  بُکُن تو جوغَن بوکوب!


- وای؛ بی‌بی دست شما درد نکنه با این پیشنهادتون!


-سَرُت درد نکنه! برو خدا رِ صد هزار مرتبه شکر کن که مِث بقیه کارُت لنگ نیس! فقط حوصَلَت سر رفته!


گوشی‌ام را برداشتَم و دوباره نگاهی به صفحه‌ آن انداختم...


-  الان من چیکار کنم بی‌بی؟


بی‌بی کمی فکر کرد...


- ننه چطوره به یاد قدیما قایم‌موشک بازی کنیم. راسیَتُش من و مش موسام او دَفه بازی کردیم اِقد خوش گذشت که نگو!
 گلابتون


نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها