تعداد بازدید: ۳۲۶۵
کد خبر: ۷۲۵۴
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۸ - ۰۷:۲۵ - 2019 17 November
مروری بر زندگی حافظ‌الشریعه نی‌ریزی
محمد علی پیشاهنگ

در جریده شریفه نی‌ریزان فارس شماره ۲۱۹ مورخ 7 بهمن 1397 مقاله‌ای تحت عنوان «یادی از حمام حافظ نی‌ریزی» به قلم جناب آقای سید ضیاءاله طغرایی چاپ شده بود.


لازم است چند جمله‌ای درباره کارهای حافظ صدوقی معروف به شیخ عبدالباقی ملقب به حافظ‌الشریعه نی‌ریزی بانی این حمام نگاشته شود. 


همسر او بانو آمنه بیگم صدوقی بوده است. آمنه بیگم خواهر سید محمدباقر طغرایی ملقب به مدیر و دختر فاطمه خانم عفیفه طغرایی(*) بود .


 کارهای حافظ صدوقی


حافظ‌الشریعه نی‌ریزی
١- ساخت کاروانسرای حافظ. این کاروانسرا در خیابان ولی عصر کنونی بنا شد که اکنون بانک ملی شعبه مرکزی نی‌ریز به جای آن ساخته شده است. زمانی که عبداله خان چهارراهی را به همراه پنج نفر از یارانش به هلاکت رساندند،  جنازه ٦ نفر را در گاراژ (کاروانسرای) حافظی انداختند و اهالی نی‌ریز  به  تماشای آنها آمدند.  از جمله نگارنده. 


بعداً جنازه شش نفر را در یک گور در آرامستان ذیروح محله کیان انداختند، ولی به دستور زنده‌یاد آیت‌ا... حاج سید محی‌الدین فال اسیری ( ۱۲۸۵ - ١١/٦/١٣٦٤ خورشیدی) آنها را غسل دادند و بر آنها نماز میت خواندند و هر دو نفر را در یک  گور در همان آرامستان دفن کردند. پس از آن توسط خانواده آنها سنگ روی مزارشان تهیه و نصب شد. پس از تخریب این مکان سنگ قبر این شش نفر همراه  بقیه سنگ مزارها را گویا در گود چاهی (گُوْچِی) انداختند .


٢- حافظ‌الشریعه در گاراژ حافظی چند مغازه بنا کرد. بنا به نوشته میرزا محمدرضا عمان (۱۲۴۹ - اسفند ١٣٢٠ خورشیدی) شاعر و خوشنویس فرزند حاج آقا، (در دفتر دستنویس شاعر) ایشان هر روز غروب آفتاب عبابه‌دوش می‌آمد و از هر مغازه یک قران  به عنوان اجاره می‌گرفت. 


٣- حافظ یک برکه کنار بوستانی که خود صاحب آن بود و منزلش هم در همان بوستان بود بنا کرد. این برکه در کوچه حافظی منشعب از خیابان شهاب (ششم بهمن سابق و خیابان طالقانی کنونی) روبروی خیابان ابوذر بود و مردم از آب برکه (آب انبار) بهره‌مند می‌شدند. این باغ و منزل بعداً به حاج محمد حمیدی (داروخانه‌دار) که همسر  دختر حافظ‌الشریعه بوده، رسید. حاج حمیدی در شمال این بوستان برای مدتی یک کارخانه یخ‌‌سازی تأسیس کرد و به همین جهت آن کوچه به «کوچه یخی» مشهور گشت. 


٤- ساخت گرمابه حافظ که در میدان بزرگ شهر نزدیک کاروانسرای سروی بنا شد. این حمام عمومی دارای سه خزینه آب سرد، آب داغ و آب ولرم بود و افراد به طور دستجمعی از خزینه آب ولرم استفاده می‌کردند. بعداً که آب لوله‌کشی شد، این خزینه‌ها از میان رفت.صاحب این قلم از هر دو نوع گرمابه استفاده کرده است.


فرزند حافظ‌الشریعه‌
شادروان میرزا ابوطالب صدوقی فرزند زنده‌یاد  حافظ‌الشریعه در سال ۱۳۰۲ خورشیدی در نی‌ریز دیده به گیتی گشود. او که اهل قلم و شاعری خوش‌ذوق  و دارای طبعی روان بود،

شغل معلمی را برگزید. مدتی در اوز لارستان به تدریس پرداخت. نگارنده شرح حالی از او با  نمونه‌ای از اشعارش را در نشریه عصر اوز  لار  به چاپ رسانیده است.


وی مدتی در دبیرستان  احمد نی‌ریزی عربی تدریس می‌کرد. صاحب این قلم آن زمان دانش‌آموز همین دبیرستان بود.


وی بعداً لیسانس رشته حقوق قضایی را گرفت و آخرین سمتش پس از انقلاب سال ٥٧ مشاور حقوقی وزارت صنایع و معادن بود. او در اسفند سال ١٣٦٣ خورشیدی وفات یافت.


زندگینامه‌اش در مجله ماهانه وزارت صنایع و معادن نگاشته شده است. 


نمونه‌ای از سروده‌های او:


بدان کاندر مَثَل دنیا چو دریاست
که امواج خروشانش هویداست
بسی  عالم در این امواج شد غرق
که ز آنها هیچ آثاری نه پیداست
*****
ای خوبتر از جمله خوبان جهان
ای قلب منت مکان و از دیده نهان
جز عشق توام نیست به سر عشق دگر
در سال و مه و هفته و روزان و شبان
پند و اندرز
عمر ندادند به کس جاودان 
می‌گذرد عمر چو آب روان
برق آسا چون که بود در گذر
در گذر از فتنه و شر، ای بشر
عمر چو سرمایه سنگین بهاست
بیهده از دست مده کان خطاست
تا که تو در فکر خودی بی‌‌خودی 
رو به خود آی زین بیخودی 
نیست پرستیدن تن جز هوس 
 هست تو را این تن خاکی قفس 
پای بنه از قفس تن برون 
تا برهی از خطرات جنون 
هان منه ای دوست  به دنیا تو دل 
چون که بود شیوه این آب و گل
کن تو برون پنبه‌ی غفلت ز گوش 
پند بزرگان جهان را بنوش 
کار فلک تا بُده اینسان بُده است 
تفرقه در مجمع یاران بُده است 
بهر هوی مجمع و محفل مساز 
چون که بود آتش  آن جانگداز 
در ره خیرات کنید اجتماع 
از هوس خویش کنید امتناع 
دل مشکن خاصه دل بینوا 
تا که نلرزد ز تو عرش خدا 
ظلم نکن دادگری پیشه کن 
از خطر ظلم تو اندیشه کن 
راه خدا راه دیانت بپوی 
صدق و صفا عصمت و عفت بجوی
 گرهمه آفاق برآری به زیر 
گر بنمایی تو فلک را  اسیر 
عاقبت از مرگ نداری امان 
مرگ بود مهلک پیر و جوان 
پس تویی و پیشگه عدل حق 
هم تویی و مسئله‌ی ماسبق

پی‌نوشت:
*- خانم عفیفه طغرایی در سال ۱۲۹۷ خورشیدی (۱۳۳۶ مهشیدی) با سمت مدیر و معلم مدرسه اناث (دخترانه) نی‌ریز انجام وظیفه می‌کرد و ماهی ۱۷۰ قِران حقوق می‌گرفت. طبق نوشته فصلنامه معارف فارس، در سال تحصیلی ١٣١٥-١٣١٤ خورشیدی مدرسه اناث نی‌ریز ٤ کلاسه بوده و ١١٦ دانش‌آموز و ٦ معلم و کارمند داشته است.


فراش مدرسه اناث کربلایی چراغعلی فرزند محمد بوده که ماهی ٦٠ قِران حقوقش بوده و سه قران آن هم بابت مالیات کسر می‌شده است. فراش مدرسه ذکور (پسران) عباس قنبری بود که ماهی ٦٠ قران حقوق می‌گرفته و ٥ قران  آن بابت مالیات کسر می‌شده است. مدیر مدرسه ذکور سیدمحمد طغرایی ملقب به مدیر ماهی ٣٢٠ قران حقوق می‌گرفته که ١٨ قران آن بابت مالیات کسر می‌شده است. معلمین مدرسه ذکور آقایان سیدنعیم طغرایی، شیخ محمد هاشم مستقیم، سیدمحمد قطبی و سید مصطفی قطبی بوده‌اند که هر کدام ۱۳۰ قران حقوق می‌گرفتند.

/ فاطمه خانم عفیفه مدیر و معلم مدرسه  اُناث 
مادر همسر حافظ‌الشریعه
عکس از آلبوم جناب آقای سیدضیاءاله طغرایی 

/ حمام حافظ در ضلع جنوبی کاروانسرای سروی و ضلع غربی مسجد امام حسن (نظر بیگی)


نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها