- بابا قُلمراد!
- بله بابا!
- به نظرت من بُزم؟ش
- بُز؟
- این چه حرفیه میزنی پسرم؟ بلا نسبت تو.
قلمش رو که داشت یه چیزی رو کاغذ مینوشت گذاشت رو میز و نفس عمیقی کشید و گفت:
- ولی من فکر میکنم تو فکر میکنی من بزم!
- آخه چرا یه همچی فکری میکنی؟
- سؤال منم همین بود؛ چرا شما یه همچی فکری درباره من میکنی؟
خودم را کمی جدی نشان دادم.
- من که نمیفهمم داری چی میگی پسر. پاشو برو سر درس و مشقت. هی میگم اینقدر سرتو نکن تو گوشی و تو این واتساپ ماتساپا نگرد حرف گوش نمیکنی. توهّم برت داشته.
- بابا!
- بله!
- اون موتوره رو کی برام میخری؟
- پس بگو؛ بگو دردت چیه. گفتم که سال ١٣٩٩. یعنی باید یک سال دیگه صبر کنی. فقط تو نیستی که باید صبر کنی. هممون باید صبر کنیم. نه ما، کل مملکت باید تا سال ١٣٩٩ صبر کنن.
از جاش بلند و شد و رفت اونطرف اتاق ...
- چرا شما چند روزه هیچی نمیخری هی میگی یک سال دیگه. آخه خودت قول دادی آخر همین ماه برام میخری ولی حالا میگی باید یک سال صبر کنی.
- الانم میگم. هرچی کمتر بخریم برامون بهتره. عوضش سال دیگه هرچی خواستید براتون میخرم.
- من که نمیفهمم. ولی شما حتی لباسم نمیخری میگی سال دیگه. خودم شنیدم به مادرم گفتی با همین لباسا بسازید سال دیگه بهترین لباسا رو میخرم. آخه چه فرق میکنه. فکر کن الان شده سال ٩٩. خب بالاخره که باید بخریم.
- پدر من! آدم باید عقل اقتصادی داشته باشه. خوبه که تو این گرونی بریم خداتومن پول موتور بدیم و سال دیگه پشیمون بشیم؟ وقتی آدم دوراندیش باشه کمتر پشیمون میشه.
با پوزخند گفت:
- شاید سال ٩٩ قراره پولدار بشیم یا گنج پیدا کنیم و ما نمیدونستیم.
- نه. درآمد ما هیچ تغییری نمیکنه. ولی بالاخره روزای خوب میاد. همین چند روز پیش با گوشای خودم شنیدم که وزیر صمت گفت: سال ٩٩ شاهد کاهش قیمتها خواهیم بود.
میگفت: طبق آمار ارائه شده از سوی بانک مرکزی ایران، شاخص بهای تولیدکننده کاهش داشته و حتماً با حفظ این روند در سال آینده شاهد کاهش قیمت مصرفکننده انواع اقلام کالایی در کشور خواهیم بود.
- بابا خیلی ببخشیدا ولی من فکر کنم تو خودتم بُز شدی. من فکر کردم فقط خودم احساس بزی پیدا کردم.
- یعنی چی؟ چرا احترام بزرگترتو نیگر نمیداری؟ اصلاً پاشو برو بیرون تا دعوامون نشده.
بلند شد و با عجله رفت بیرون. با خودم گفتم جوونم جوونای قدیم. این بچههای امروزی معلوم نیس چشون شده. همشون یه طوریان.
آهسته رفتم سمت میزش. دیدم رو کاغذ با خط تزئین شدهای نوشته:
بزک نمیر بهار میاد
کمبزه با خیار میاد
امضاء: قُلمراد