محمد جلالی
بحث کنکور و کنکوریها داغ داغ است و حالا برترینهای کنکور هم دانشگاههای خود را شناختهاند و هم میدانند که صندلیاشان در کدام کلاس دانشگاه چیده شده اما شاید ندانند که آن صندلی بغل دستیاشان یک صندلی طلایی است!
در بین خبرهای کنکوری یک خبر حاشیهای همه را متعجب کرد؛ دختری که میگویند بدون اجرای ضوابط وارد دانشگاه شده و در رشته دندانپزشکی تحصیل کرده است!
اگر از روی منطق و استدلالات ذهنی حساب کنیم این عمل بدون گذشتن از سد کنکوری غیر ممکن است؛ کنکوری که به اعتقاد بسیاری باید حذف شود اما بسیاری دیگر میگویند پس نان و نوای ما چه میشود؟!
داشتم با خودم فکر میکردم که چگونه میتوان بدون هیچگونه آزمونی بر سر کلاس درس آن هم در دانشگاهی معتبر نشست؟!
شاید خلاف سنگین بسیاری از جمله خود من این بود که چگونه میتوانم در سر جلسه کنکور تقلب کنم تا رتبه بهتری را کسب نمایم که غالباً این ترفند نه اجرایی بود و نه به درد بخور!
در نهایت هم برای اینکه بگوییم از دانشگاه تهران عکس یادگاری داریم پشت در بسته آن میایستادیم و عکس میگرفتیم و آن را منتشر میکردیم و مینوشتیم: من و دانشگاه تهران الان یهویی! البته واقعیت یهویی ما عکسهای کاغذی بود که به صورت فیزیکی نشان این و آن میدادیم!
با انتشار این خبر یک سؤال در ذهن تداعی میگردد و آن اینکه چگونه این عمل امکان پذیر است و در پی این سؤال، سؤالات دیگری شکل میگیرد :
1- چگونه بدون کنکور میتوان در دانشگاه حضور یافت و آن هم دانشگاهی معتبر ؟
2- از طرفی گذشتن از مسیری دیگر به جزء سد بزرگ کنکور و صندلیهای سفت و وهمآور آن جرئت فراوانی میخواهد و او این کار را چگونه کرده است؟
3- شماره دانشجویی، حضور و غیاب و هزاران هزار روابط استاد و دانشجوی چگونه شکل میگیرد؟
4- و در نهایت یک مسئله دیگر باز قابل تأمل است و آن اینکه اگر حضور به صورت افتخاری امکانپذیر است پس چگونه فردی به عنوان نخبه کنکور دانشگاه معرفی شده و در صدا و سیما از او دعوت میشود و او هم با افتخار اعلام می کند که من اینم و آن و شما نه اینید و نه آن.
البته اینها را نگفتیم تا یک دختر دانشجو را سیبل قضیه قرار دهیم و موج انتقادها را روانهاش کنیم؛ شاید استعدادهایی داشته که برخی از اساتید دانشگاه از او به نیکی یاد میکنند.
اما به نظر من سیبل انتقادات را باید به طرف سازمانها، نهادها و افرادی برد که موافق کنکورند اما این کنکور نمیتواند استعدادهای صفر تا صد افراد را مشخص کند.
شاید کسی که میتواند یک پزشک خوب، یک مهندسی متعهد، یا یک جامعهشناس ایدهآل شود تنها به دلیل اینکه در یک روز و در چند ساعت نتوانسته آنی باشد که باید باشد روند زندگیاش تغییر کرده و حالا یا رشتهاش مناسب نیست و یا اینکه اعطای درس خواندن را به لقایش بخشیده و به شغل آزاد رو آورده است.
باید همه در برابر این مسئله و غول کنکوری که همه میگویند نباید باشد ایستاد و فریاد دادخواهی برآورد تا استعداها بیش از پیش شناخته شوند.
منبع:عصرایران
نظر شما