- تموم شد. همه بدبختیا تموم شد. گفتم بالاخره یه روز همه چی درست میشه، گفتی نه. میگفتی تو خیلی خوشبینی. دیدی؟ دیدی من درست میگفتم.
همینطور مثل ذرتِ داخل تابه داغ ور میپرید و پلنگک میشکست و قر میداد.
گفتم: چی شده؟ یه دقیقه آروم بگیر ببینم چته؟
گفت: هیچی. چی بهتر از این؟ منو این همه خوشبختی محاله، محاله، محاله! همه چی ارزون شد. خوشبخت شدیم. خوشبخخخخخت. وای خدای من!
گفتم: من که نمیفهمم چی میگی.
گفت: بابا دیگه لازم نیست اینقدر سگدو بزنیم. میریم شمال کنار دریا، مهمونی شبانه، ماشین خوب، خونه مجهز، عشق و حال.
گفتم: گمونم اکس مکسی چیزی زدی.
گفت: همینه دیگه. تو همیشه بدبینی. همه چی رو سیاه میبینی. سیاهنمایی میکنی. یعنی تو این همه مسئول، یه آدم درست و حسابی پیدا نمیشه که یه کاری بکنه؟ بالاخره دیدی که شد.
سکوت کردم. با خودم گفتم: هر زهرماری خورده باشه چند دقیقه دیگه از سرش میپره. فعلاً نمیشه باهاش یکی به دو کرد.
ادامه داد: باورت میشد گوشت و مرغ ارزون بشه همه بتونن بخورن؟
گفتم: خب حالا کجا توزیع میکنن ما هم بریم ته صف بلکه گیر بیاریم.
گفت: همه جا. درِ هر قصابی بری یه شقه گوشت میکنن سینهت ببر سیخ بزن بخور به سلامتی مسئولان برا سلامتیشون دعا کن.
گفتم: خب تسلیم. حالا بگو ببینم چی شده؟
گفت: هیچی بابا! قراره همین روزا ٤ تا صفر از پول ملی حذف بشه! فکرش رو بکن، دلار ۱۲ تومن، سکه ۴۰۰۰ تومن، نون سنگک۱ تومن، پراید، پراید میشه ٤٠ هزار تومن، اجاره خونه ٩٠٠ تومن، گوشت ١٠٠ تومن، مرغ ١٤ تومن، بنزین ١ تومن. وای چی میشه.
گفتم: ای بابا! کُشتی ما رو. خب اینو که شنیده بودم.
گفت: خیلی آدم دپرسی هستی. خب سیبزمینی! یه کم خوشحالی کن.
گفتم: خب بقیهشو نگفتی. با این وضعیت، یارانه میشه ۴۵ تومن، حقوق کارگر میشه ۱۲۰۰ تومن، حقوق کارمند میشه ۲۰۰۰ تومن.
گفت: راس میگی؟
گفتم: کاسهتو بیار ماس بگیر. دروغم چیه؟ تو این مسئولا رو ساده فرض کردی؟
هیچی دیگه. فکر کنم فهمید واقعاً ما و این همه خوشبختی محاله.
امضاء: قُلمراد