در زیر گزیدهای از گفتگوی برق نورد را با باشگاه خبرنگاران جوان را میخوانید:
برق نورد فعالیت خود را از تئاتر آغاز کرده است. وی پیش از آن ١٠ سال به ساختن آلات موسیقی پرداخت و گاهی در کنار آن برای خود میخواند ولی عشق و علاقه او به بازیگری است.
او میگوید: به هر غذایی علاقه دارم که در آن تکهای گوشت نباشد چون شدیداً از گوشت متنفرم و عاشق میرزا قاسمی، قرمهسبزی و خورشت قیمه هستم و باید بگویم شدیداً از غذاهایی که توسط آبزیان درست شده باشد، بیزارم.
گزیدهها
- به شیراز، اصفهان، کیش و به هر شهری که شما فکر کنید رفتهام و تقریباً به تمام خطه شمال سفر کردهام و بیشتر دلم میخواهد به کندوان سفر کنم، چون تا به حال به آنجا نرفتهام.
به یاد دارم در سفر به کیش، مانند مجسمه ایستادم و شاید ١٥٠ نفر آمدند و با من عکس گرفتند.
- همیشه مراقب هستم که کلمه «چقدر قشنگه» را به زبان نیاورم تا مردم مرا شرمنده نکنند و آن جنس را به من هدیه ندهند.
- تا قبل از این گرفتاریها و گران نشدن دلار، به مالزی، سنگاپور، کره و ایتالیا سفر کردهام.
- من حاضر نیستم وطن خود را ترک کنم با وجود این نکته که خیلی از بستگان من در خارج از کشور زندگی می کنند.
- حدود ١٠ سال پیش به کار ساخت سنتور، سهتار و تار مشغول بودم و ساختن آنها را نزد استاد تهرانی آموختم.
- گاهی با خود میخواندم، ولی دغدغه خواننده شدن را نداشتم.
- دو خواهر دارم که با خودم در کل سه فرزند میشویم، یکی از خواهرانم، کارگردانی سینما خوانده و دیگری استاد نقاشی است که وی در ایران زندگی نمیکند و من فقط بازیگر شدم. پدرم مهندس بود. ولی به یاد دارم که مادرم شعر بسیار میگفت و آن را به صورت دکلمه ضبط میکرد و اجازه میداد ما هم گوش دهیم.
- عاشقانه بازی زندهیاد خسرو شکیبایی را دوست داشتم و در کنار او پرویز پرستویی، پرویز پورحسینی، علی نصیریان، مسعود رایگان و حسین محجوب را از میان اساتید بازیگر آقا و از میان خانمها بازی فاطمه معتمد آریا، گوهر خیراندیش و هدیه تهرانی را دوست دارم.
- رابرت دنیرو، آلپاچینو و آنتونی هاپکینز را در میان بازیگران خارجی دوست دارم.
- در حال حاضر فرصت مطالعه کردن ندارم و اگر فرصتی داشته باشم پای تلویزیون بنشینم به آثار والت دیزنی و کارتونهایی چون سیندرلا و گربههای اشرافی نگاه میکنم که برای من یادآور روزها و برنامههای به یادماندنی است.
- علاقهای به موسیقی و فوتبال ندارم و طرفدار هیچ تیمی نیستم. اگر فرصتی باشد به شنا و پیادهروی میروم.
آثار تلویزیونی
دودکش، آچمز، دوردستها، قرعه، پادری، آقا و خانم سنگی، پردهنشین، روزهای بد بهدر، دزد و پلیس، چکبرگشتی، در مسیر زایندهرود، ساختمان پزشکان، بیداری، عشق سالهای جنگ و...
آثار سینمایی
تیغ و ترمه، زندانیها، به وقت خماری، سرو زیر آب، لونه زنبور، بنبست وثوق، راه رفتن روی سیم ، نرگس مست، گذر موقت، سینما نیمکت، آرایش غلیظ، بیگانه، بیخداحافظی، جیببر خیابان جنوبی، گناهکاران، کیفر و یک تکه نان و...
شبکه خانگی
شهرزاد و ریکاوری