والدهی ماجده و والد ماجد (منظور: پدر و مادر) اینجانب، سالها در خانهای خشتی زیر یک سقف بزیستند و یک جین فرزند بزادند و فربه کردند و زن و شوی دادند و خم بر ابرو نیاوردند و آبروداری کردند و نامی نیک به جا نهادند و بمردند و بر خاک شدند ... خدایشان بیامرزاد.
در آن زمان پدر برای قوت حلال به سختی همی کار میکرد و شکر خدای همی به جا میآورد و مادر امور خانه را رتق و فتق و فرزندان را تر و خشک و اجاق خانه را روشن نگه همی میداشت. یادشان به خیر و روانشان شاد.
این دو در طول عمر نه یک بار گلی به هم دادند و نه «دوستت دارم»ی از زبانشان جاری شد و نه تولدی برپا کردند و نه با هم خودعکس (سلفی) بگرفتند و نه در اینستاگرام منتشر کردند و کذا و کذا ... اما ...
اما چون دو پروانه سالها بر گرد هم بودند و هوای هم بداشتند و عاشقانه بزیستند.
حقیر به یاد دارد آنها در روز چند باری به هم میگفتند: «چه خبر؟»
امروزِ روز که خود عمری از سر گذرانده و گرد پیری بر شانه دارم و کمر چون هلال ماه، دانستهام که این «چه خبر»، معنای «دوستت دارم» امروزیها داشته و ما غافل بودهایم وای بر ما!
و اما زوجهای امروزی چهها که نمیگویند. شنیدهام به جای «عزیزم» میگویند «عجیجم» و به جای «جگرم» بیان میدارند «جیگَلَم».
اینان شرم نمیدارند که چنین زبان گفتاری را که حاصل زحمات چندین هزارساله بزرگانی چون فردوسی و سعدی است ملعبه کرده و دست به واژهگزینی اینچنینی میزنند. آنها فکر و ذکرشان خودعکسگیری یا همان سلفی است تا در اینستاگرام انتشار دهند و دل دیگران را آب کنند و خوشبختی ظاهری خود را به رخ این و آن بکشند. وای بر آنها!
اینجانب از عموم مردم تقاضامندم که چنین عکسهای ظاهرفریب را پسند (لایک) نکنند تا اینان خود به کار ناشایست خود آگه شوند.
شاعر پارسیسُرای (مولانای) در وصف عشقهای راستین زمانهی قدیم گوید:
عشق تو گرفته آستین میکشدم
واندر پی یار راستین میکشدم'
و اما واژهگزینی این هفته:
شکر شکن شوند همه طوطیان هند
زین قندپارسی که به بنگاله میرود
زین پس
به جای واژه مطرود «سلفی» بگویید: خودعکس به جای واژه مطرود «لایک» بگویید: پسند
به جای واژه مطرود «عجیجم» بگویید: عزیز دلم
به جای واژه مطرود «جیگَلَم» بگویید: جگرم
و اگر غیرتتان اجازه نداد بگویید «دوستت دارم»، بگویید: چه خبر!!
میرزای نیریزی