هر چَه مَیخواهم خودم را راضی کونم که از این وَلایت فرار نکونم و بی افغانیستان خودَمان پناه نبرم، باز هم یَک پیشامد تازه رخ مَیدهد.
وَلایت که نیست؛ سرزمین مَوجهای آبی شده است.
اَنگار سال ۹۸ گوربَه را دم حَجله ما کوشتَه کرده و بی نظر مَیرسد همَه ایمتَحانات الهی در سرتاسر كشور بی طَور همزمان در حال برگزاری مَیباشد. برخی جاها که بلاها بی طَور ترکیبی نازل مَیشود و همزمان سَیل، رانش زمین، زَلزَله و هجوم مارهای سمی بر سر مردم بیگناه فرود مَیآید.
بی نظرم چَنین وَلایتی دیگر داستان قیامت و اینها برایش ترسناک نیست.
در چند سال گوذشته بلاهایی نظیر آتشسوزی، غرق شدن کشتی، سقوط طیاره، زَلزَله، تصادفات جادَهای، سَیل و... را در وَلایت ایران تجربه کردَهایم و فقط گودازَههای آتشفشانی را کم داریم.
این روزها بی این فکر مَیکونم که بی حجابی باعث خشکسالی مَیشود یا سَیل؟! و اصلاً این چارقد و لچک نِسوان چقدر در اکوسیستم کرَه خاکی نقش دارد.
کاش عصای حضرت موسی را داشتم که با آن بی کمک مردم سَیل زده این وَلایت روان مَیشدم. آخر از دست اربابان این وَلایت که کاری بر نَمیآید و تنها کاری که در این مواقع مَیکونند، دادن نمره حساب بانکی برای کمکهای مردمی است.
البته اربابان این وَلایت دو کار دیگر را هم خوب بلدند انجام دهند؛ یَکی ابراز نَگرانی و دوم ابراز همدردی.
وگرنه اینهایی که تا گریبان در سَیل فرو مَیروند، برای ریا عکس گرفتَه مَیکونند. حتی ممکن است فردا مریض شوند و خرج دوا و درمانَشان در وَلایت انگلیس بر گردن ملت بیفتد.
مسئولان عزیز! اگر راست مَیگویید، نفری یَک سطل بردارید و بی مناطق سَیل زده روان شوید و آبها را جمع کونید تا بلکه سَیل و بدبختی مردم تمام شود.
شاید هم تنها راه خروج سَیلاب از وُلسوالیها این باشد که نفری یَک نی بی دست اختلاسگران بَدهند و آنها را مجبور کونند همان طَوری که خون مردم را میک مَیزنند، آبها را میک بَزنند تا تمام شود.
تا پیش از این وَلایت ایران روی هوا بود؛ اما الان روی آب افتاده است. از اربابان وَلایت خواهش مَیکونم بازهم وَلایت را روی هوا بفرستند؛ چون ما فقط نفس کشیدن بلدیم و شنا بلد نیستیم.
از اینها که بَگوذریم؛ گفتَه مَیکونند یَک توده ابری عصبی دیگر از مدیترانه دارد میغرد و مَیآید...
خدا بی خَیر راضی شود.
نجیب