/ چرا وقتی یک زن میتواند پشت ترانزیت بنشیند و به این شهر و آن شهر بار ببرد، یک مرد نمیتواند بافتنی و عروسکسازی انجام دهد؟
/ میلبافی و قلاببافی را از خانمهای همسایه یاد گرفتم!
/ چند تا از دوستانم مثل من برای خودشان شال و کلاه میبافند
/ هنر جنسیت ندارد
میگوید: کار کردن که زن و مرد ندارد! چگونه است که زن امروزی میتواند مثل یک مرد پشت ترانزیت بنشیند و کیلومترها راه را به تنهایی در جادهها طی کند اما یک مرد نمیتواند کارهای موردعلاقه خانمها را انجام دهد؟
شاید در نگاه اول بافتنی کردن یک مرد عجیب به نظر برسد؛ بافتنی، گلسازی، آشپزی، عروسکسازی، کوبلنبافی و دیگر کارهای بهظاهر زنانه! اما سید محمدصادق علوی بطور جدی به این کارها علاقه خاصی دارد و به قول معروف از هر انگشتش چند هنر میریزد.
او که ٢٤ ساله و کارشناس معماری است، از دید مردم و نگاههای تمسخرآمیزشان گلایهمند است.
میگوید: تابهحال کارهای زیادی انجام دادهام از جمله تابلوفرش، میلبافی، قلاببافی، هویهکاری، کوبلنبافی، عروسک سازی، مجسمهسازی با خمیر، کیفدوزی، گونیدوزی، آشپزی، شیرینیپزی، کنافبافی و در کنار اینها به سیاهقلم، تئاتر و مجریگری نیز علاقه خاصی دارم.
به گفته او اینکه اکثر مردم فکر میکنند این کارها، کارهای خاص زنان است، درست نیست.
در این مورد میگوید: چه کسی گفته این کارها، خاصّ زنان است؟ چرا وقتی یک مرد به بافتنی علاقه دارد، نمیتواند میل دست بگیرد و بافتنی کند؟ در کجای قرآن و احادیث آمده این کارها را فقط باید زنان انجام دهند؟ چرا وقتی یک زن میتواند پشت ترانزیت بنشیند و تک و تنها به این شهر و آن شهر بار ببرد، یک مرد نمیتواند بافتنی و عروسکسازی انجام دهد؟ خیلی از مردم وقتی کار مرا میبینند با دید تعجب به من نگاه میکنند، حتی خانوادهام و کل فامیل روزهای اول خیلی با کارهای من مخالف بودند. خیلی اذیت شدم. تحقیر میشدم و مدام این حرفها را میشنیدم که با این کارها وجهه مردها را زیر سؤال بردهام اما من همه این اهانتها را به جان خریدم و با همه مبارزه کردم. الان کار به جایی رسیده که چند تا از دوستانم مثل من برای خودشان شال و کلاه میبافند و کارهایی را که دوست دارند، انجام میدهند.
در مورد اینکه این هنرها را نزد چه کسانی یاد گرفته میگوید:
میلبافی و قلاببافی را از خانمهای همسایه یاد گرفتم و برای کلاس تابلوفرش رفتم پیش خانم شایگان که ایشان خیلی درک و کمکم کرد.
بقیه کارها را هم اکثراً از اینترنت یاد گرفتم.
او که مشوق خاصی نداشته میگوید: دیگران بیشتر، از کارهایم انتقاد میکردند تا اینکه مشوقم باشند.
باید بگویم تنها مشوق اصلی من، خودم بودم و هرکسِ دیگری جای من بود، درجا میزد...
علوی خیلی دوست دارد کارهایش را در معرض دید قرار دهد، با این حال میگوید:
خیلی دوست دارم نمایشگاهی از کارهایم برگزار کنم اما واقعیتش را بخواهید از نگاه بعدی مردم میترسم. شاید اگر کس دیگری جای من بود، تا به حال از واکنش افراد جا میزد. ای کاش مردم بدانند هنر جنسیت ندارد! همانطور که در نیریز خیلی از مردها هستند که دوست دارند این کارها را انجام بدهند اما به خاطر واکنش دیگران، نمیتوانند بروز بدهند. شاید باور نکنید اما یک بار پیرمرد ٨-٦٧ سالهای نزد من آمد و گفت من خیلی روحیه لطیفی دارم اما به خاطر نگاه اطرافیان هیچوقت نتوانستم مثل تو دنبال کارهای موردعلاقهام بروم، با این حال گاهی تک و تنها به بیابان میروم، برای خودم آهنگ میگذارم، میرقصم و خودم را تخلیه میکنم!
او که از بین تمام کارهایی که انجام میدهد، به شیرینیپزی و آشپزی علاقه بیشتری دارد میگوید: امیدوارم شرایطی پیش بیاید که بتوانم این کارها را به طور جدیتری دنبال کنم و هرچند تابهحال به دلیل قضاوتهای دیگران نتوانستهام از کارهایم درآمد کسب کنم اما بتوانم از این به بعد کارهایم را گسترش دهم.
علوی در پایان میگوید: امیدوارم این ذهنیت غلط که افراد فکر میکنند مردها باید روحیه خشنی داشته باشند اصلاح شود. همانطور که من در روزهای خدمتم، با اجرای تئاتر و شعر، جوّ پادگان را عوض کردم.