پاسخ جوانان دهههای 20 و 30 به جوانان دهههای 60 و 70
غلامرضا شعبانپور/ سردبیر نیتاک
چرا انقلاب کردیم؟ این سؤالی است که امروز برخی از جوانان دهههای 60 و 70 از پدرانشان میپرسند. به عبارتی نسل سوم و چهارمیها از نسل اول و دوم انقلاب معترضانه این سؤال را مطرح میکنند.
شاید علت این پرسش این باشد که برخی از نسل سوم و چهارمیها اعتراضاتی به وضع موجود دارند و ریشه این نارضایتی و اعتراض را در وقوع پنجمین انقلاب اجتماعی دنیا که در نیمه دوم قرن بیستم به پیروزی رسید، میدانند یعنی در انقلاب اسلامی ایران که در 22 بهمن 1357 خورشیدی-یازده فوریه 1979 میلادی-پیروز شد و نظام سیاسی 2500 ساله شاهنشاهی برچیده و نظام جمهوری اسلامی برپا گردید. انقلاب اسلامی ایران پنجمین انقلاب در زمره انقلابهای اجتماعی به معنای جامعهشناختی آن بود. انقلاب اول انقلاب انگلستان بود که در سال 1689 میلادی پیروز شد و سلطنت مشروطه را جایگزین سلطنت مطلقه کرد. دومین آن، انقلاب آمریکا بود که در سال 1776 میلادی بروز گردید و موجب پیدایش کشوری به نام آمریکا شد و به اعتقاد برخی از جامعهشناسان، به جای مفهوم انقلاب، باید مفهوم جنگ استقلالطلبانه را برای آن به کاربرد؛ اما به هرحال اروپائیان مهاجر به قاره آمریکا از یوغ حکومت لندن خارج شدند و سلطه انگلیس برچیده شد.
سومین انقلاب، انقلاب فرانسه بود که از آن به عنوان انقلاب کبیر یاد میشود و در سال 1789میلادی پیروز گردید و نظام جمهوری را جایگزین نظام پادشاهی نمود.
چهارمین انقلاب که در نیمه اول قرن بیستم پیروز شد، انقلاب روسیه بود که در سال 1917 میلادی پیروز شد و رژیم سوسیالیستی مارکسگرا را جانشین نظام پادشاهی کرد و آخرین انقلاب اجتماعی، انقلاب اسلامی ایران بود که نظام جمهوری را جایگزین نظام پادشاهی کرد.
جامعهشناسان زمانی از مفهوم «انقلاب» استفاده میکنند که دگرگونی و تحول انقلابی شامل تحول بنیادین سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شود و همه این ساختارها را بشکند و ساختارهای نوین و مطلوب خود را جایگزین کند. بنابراین کودتاها، شورشها و جنبشهای سیاسی و اجتماعی، از نظر جامعه شناسان، انقلاب محسوب نمیشوند.
این مقاله درصدد پاسخگویی به سؤال نسل سوم و چهارم انقلاب اسلامی ایران است که معتقدند وضعیت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی موجود مطلوب نیست و برخی از آنها براین باورند که اگر انقلاب نشده بود و همان رژیم سابق ادامه مییافت برای آنها بهتر و مطلوب بود.
اینجانب به عنوان عضوی از نسل دوم انقلاب که از 15 سالگی گرایش انقلابی داشتم و به مرور به فعالیتهای سیاسی و اجتماعیام افزوده شد و نهایتاً 19 ساله بودم که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و به عنوان کسی که نوجوانی و جوانیاش را در فرآیند پرفراز و نشیب انقلاب اسلامیگذرانده و رشته تحصیلیاش جامعهشناسی است، پاسخ به سؤال معترضانه نسل سوم و چهارم برایم روشن و روان است؛ چون میدانم نسل اول و دوم در چه شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی زیسته، چه تجاربی کسب کرده، مطلوبیتها و نامطلوبیتهایش چه بوده و چرا دست به کار چند جنبش و نهایتاً انقلاب اسلامی شده است. علیرغم روشن بودن و قابل دفاعبودن پاسخ ذهنی و تجربیام، به واکاوی و بازخوانی مواظع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حضرت امام خمینی (درود خدا بر او باد) پرداختم؛ چه اینکه نسل اول و دوم مطلوبیتهای خود را در موضعگیریها، اهداف و جهتگیری ایشان یافتند، لذا از دهه 1340 خورشیدی به بعد، داوطلبانه و هدفمند ایشان را به عنوان رهبر سیاسی و مذهبی خود برگزیدند و پیرو ایشان شدند و مبارزه را از سالهای 41 به بعد شروع کردند تا نهایتاً در بهمن 1357 به پیروزی رسیدند. نسل اول و دوم در این فرایند 16 ساله ، خون داد، جان داد، مال داد، و جوانی و عمرش را گذاشت تا به اهداف مطلوبش برسد. مهمترین آرزوهای این دو نسل عبارت بودند از:
1-آزادی به معنای مصطلح سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن
2-استقلال کشور و کوتاه شدن دست قدرتهای خارجی و جلوگیری از تعیین سرنوشتشان در لندن ، واشنگتن و مسکو
3- رفاه اقتصادی و کاهش فاصله طبقاتی و رفع محرومیتهای اجتماعی و اقتصادی
4- حاکمیت فرهنگ اسلامی و ایرانی به معنای ناب آن
حداقل باید گفت هم روشنفکران مذهبی، هم روشنفکران ملی و هم روشنفکران سکولار و حتی روشنفکران الحادی مارکسیست و کمونیست در اهداف و آمالهای چهارگانه بالا متفقالقول بودند (البته کمونیستهایی مانند تودهایها و فدائیان خلق اعتقادی به حاکمیت دینی نداشتند و از بعد سیاسی نیز با سیاستهای شوروی سوسیالیستی و چین کمونیست همراه بودند)
با پیروزی انقلاب اسلامی، نسل اول و دوم احساس کردند به هدف اصلی رسیده و زمینه برای تحقق آمالهای چهارگانه بالا فراهم شده است. از این جهت بسیاری از نارساییها و مشکلات این انقلاب را تحمل کرده و میکنند. هر چند برخی از آنها پس از گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب ناراحتند، و بعضی احساس ناامیدی میکنند و معترضند که به آمالشان نرسیده اند.
همانگونه که اشاره کردم، برای رسیدن به یک تحلیل بیطرفانه و تا حد امکان علمی، به بازخوانی مواضع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی امام خمینی پرداختم و صرفاً به مصاحبههایی که ایشان قبل از ورود به ایران (12بهمن1357)با مطبوعات و رسانههای عموماً جهانی وخارجی داشتند، مراجعه کردم.
متن پرسشها و پاسخهای این مصاحبهها برایم بسیار جالب بود؛ چون هم یادآور خاطرات بعضاً فراموش شده بود و هم توانستم به یک چهارچوب خوب و قابل دفاع برای پاسخ به سؤال نسلهای سوم و چهارم برسم.
امام خمینی تا قبل از ورود به ایران 120 مصاحبه طولانی و کوتاه با مطبوعات، خبرگزاریها و رسانههای خارجی و در یک مورد داخلی داشتهاند. بیشتر این مطبوعات و رسانهها، بسیار پرمخاطب و مشهور بوده اند مانند:
روزنامههای: فیگارو (فرانسوی)، گاردین (انگلیسی)، ساندی تلگراف (انگلیسی)، ایزرور (انگلیسی)، لوموند (فرانسوی)، دنیای سوم (آلمانی)، السفیر (لبنان)، تایمز (انگلیسی)، لوژورنال (فرانسوی)، فاینشنال تایم (لندن)، الرألی (تونسی)، دیلی تلگراف (انگلیسی)، مجلات تایم (آمریکایی)، فردای آفریقا، ویکلی گرین (استرالیایی)، اشپیگل (آلمانی)، نیورو آمستردام، مجله القومی العربی، النهار (لبنان) و خبرگزاریهای: رویترز، یونایتد پرس (آمریکایی)، آسوشیتدپرس (آمریکایی)، رادیو و تلوزیونهای: B.C آمریکا، B.B.C انگلیس، تلوزیون آلمان، فرانسه، هلند، سوییس، اتریش، ایتالیا، کانادا، لوکزامبورگ، کانال1 و2 تلوزیون آلمان و ...
حضرت امامخمینی در این مصاحبهها مواضع و دیدگاههای خود را بیان نمودهاند. دیدگاهها و اعتقادات و مواضعی که نسل اول و دوم آمال و آرزوهای خود را به خوبی در آنها میدید و لذا به پیروی از ایشان دست به کار انقلاب شد. در ادامه به مهمترین آنها به تفکیک موضوعات میپردازیم.
الف)آزادی
1-الف)آزادی عقیده و بیان
سؤال: رژیمیکه شما میخواهید، آیا دموکراتیک است؟ مثلاً آیا شما موافق آزادی مطبوعات و سیستم چند حزبی و آزادی احزاب و سندیکاها هستید؟
جواب: ما موافق رژیم آزادیهای کامل هستیم. باید حدود رژیم آینده ایران همانگونه که برای کلیه دولتها مطرح است، منافع مجموع جامعه [را] در برگیرد و همچنین باید مقید به شئون جامعه ایرانی باشد زیرا عرضه یک جامعه غیر محدود، یک دستبرد به شرف مردان و زنان آن جامعه میباشد. (مصاحبه با فیگارو، 1357/7/22، به نقل از: صحیفه نور، ج2، ص36)
سؤال: از قرار، ترجیح شما جمهوری اسلامی است. از قول شما گفتهاند که کار رژیم سلطنتی به استبداد میکشد، با وجود این هستند رژیمهای جمهوری اسلامیکه از بعضی رژیمهای سلطنتی استبدادیترند. در این باره چه نظری دارید؟
جواب: دولتهای استبدادی که وجود دارند را نمیتوان حکومت اسلامی خواند تا شما بتوانید سلطنتی آن را با جمهوری آن مقایسه کنید. رژیم اسلامی با استبداد جمع نمیشود. آن رژیمهای جمهوری هم که استبدادی هستند در اسم جمهوری هستند، در محتوا سلطنتی هستند. (مصاحبه با خبرگزاری فرانس پرس،1357/8/3، به نقل از: منبع قبل، ج2، ص 103)
سؤال: در یکی از بیانیههایتان از کارگران خواستهاید که بدون توجه به وعدههای رژیم به اعتصابات خود ادامه دهند.یکی از خواستههای مطرح شده در اعتصابات تشکیل اتحادیههای کارگری است، نظرتان درباره این اتحادیهها چیست؟ اگر با تشکیل آنها موافقید، این اتحادیهها در چهارچوب حکومت جمهوری اسلامی مورد پیشنهاد شما چه نقش و اهمیتی خواهند داشت؟
جواب:کارگران محترم و متدین ایران که آنان همان کشاورزان و زارعین فقیر و گرسنه میباشند حق دارند برای به دست آوردن حقوق حقه خود به مبارزه از هر طریق ممکن به دور هم جمع شوند و مسائل و مشکلات خود را بررسی کنند. (مصاحبه با خبرگزاری میدل ایست،1357/8/26، به نقل از: منبع قبل، ج2، ص384)
سوال: حضرت آیتا... در صورت پیروزی جنبشتان شما چه نوع حکومتی برقرار خواهید کرد؟ در حکومت اسلامی شرکت گروههای سیاسی مختلف چگونه خواهد بود؟
جواب: حکومت ما جمهوری اسلامی است که متکی بر آیات قرآنی میباشد و قانونش قانون اسلام است و جناحهای سیاسی در آنجا در اظهار عقاید خود آزادند. (مصاحبه با روزنامه صدای لوکزامبورگ، 21/9/1357 ، به نقل از: منبع قبل، ج2، ص 546)
سؤال: بسیاری از مردم ایران و بخصوص در بین روشنفکران با وجود اعتقاد، به فرائض مذهبی عمل نمیکنند و یا اصلاً به مذهب عقیدهای ندارند. روش حکومت اسلامیدر برابر آنها چه خواهد بود؟
جواب: ما سعی میکنیم به این افراد راه سلامت و نجات را نشان دهیم. اگر نخواهند این راه را بپیمایند، در زندگی یومیه خود آزاد خواهند بود مگر این که بخواهند توطئههای زیانبخشی علیه ملت و کشور تدارک ببینند. (مصاحبه با لوموند،1357/10/19، به نقل از: منبع قبل، ج3، ص 82)
امامخمینی در مصاحبههای دیگری نیز بر وجود آزادی در جمهوری اسلامی تأکید کردهاند از جمله: (مصاحبه با مجله اکسپرس،1357/10/20به نقل از منبع قبل، ج3، ص97)، (مصاحبه با مجله آلمانی اشترن،1357/10/26 به نقل ازمنبع قبل، ج3، ص140)، (مصاحبه با روزنامه اطلاعات،1357/10/20 به نقل از منبع قبل، ج3، ص 169)، (مصاحبه با روزنامه سنگاپور، استریت تایمز 1357/10/25 به نقل از منبع قبل، ج3، ص 136)، (مصاحبه با خبرنگاران برزیلی، انگلیسی، تایلندی، ژاپنی و آمریکایی،1357/8/18 به نقل از منبع قبل، ج2، ص295)، (مصاحبه با اکونومیست، 1357/10/18، به نقل از منبع قبل، ج3، ص77)
2-الف) آزادی اقلیتهای دینی و مذهبی
سؤال: آیا جمهوری اسلامیشما اجازه خواهد داد تا مذاهب دیگر به طور آزاد و آشکار به انجام امور مذهبیشان بپردازند؟
پاسخ: بله، تمام اقلیتهای مذهبی در حکومت اسلامیمیتوانند به کلیه فرائض مذهب خود آزادانه عمل نمایند و حکومت اسلامی مؤظف است از حقوق آنان به بهترین وجه حفاظت کند. (مصاحبه با خبرگزاری آمریکایی یونایندپرس، 1357/8/17، منبع قبل، ج2، ص282)
سؤال: رفتار شما با اقلیتهای مذهبی در حکومت اسلامیچگونه خواهد بود؟ اقلیتهایی مثل مسلمانان سنی، صوفیها، آشوریان، مسیحیان، ارمنیان، یهودیان، بهائیان آیا در تحت حکومت اسلامی پیشهادی شما، یک غیرمسلمان مارکسیست (غیر از حزب توده) و یا زنان میتوانند در پستهایی مثل مقامات نظامییا غیر نظامیخدمت کنند؟
جواب: اولاً برادران اهل سنت هرگز از اقلیتهای مذهبی نیستند و ما بارها گفتهایم که رفتارمان با اقلیتهای مذهبی بسیار خوب خواهد بود. اسلام آنان را محترم شمرده است. ما به آنان تمام حقوقشان را میدهیم. آنان حق دارند در مجلس وکیل داشته باشند و آزادانه به فعالیتهای سیاسی، اجتماعی بپردازند و آزادانه امور مذهبی خود را انجام دهند. آنان ایرانی هستند و مثل سایر ایرانیان در زیر چتر حکومت اسلامی زندگی با امنیت کامل خواهند داشت. (مصاحبه دکتر جیم کوککر رفت استاد دانشگاه روتکرز آمریکا،1357/10/7، به نقل از منبع قبل، ج3، ص2)
البته امام خمینی در آخر همین مصاحبه بهائیان را جدا میکنند و اظهار میدارند آنها حق انجام مراسم مذهبیاشان را ندارند.
سؤال: آیا برای بهائیها در حکومت آینده آزادیهای سیاسی و مذهبی وجود دارد؟
جواب: آزادی برای افرادی که مضربه حال مملکت هستند، داده نخواهد شد.
سؤال: آیا آزادیهایی برای مراسم مذهبی آنها داده خواهد شد؟
جواب:خیر(منبع قبل، ص7)
امام در مصاحبههای دیگری مضامینی مشابه مضامین بالا برای آزادی اقلیتهای دینی و مذهبی به کار میبرند از جمله: (مصاحبه خبرنگاران برزیلی، انگلیسی، تایلندی، ژاپنی و آمریکایی، 1357/8/18، منبع قبل، ج2، ص295)، (مصاحبه با روزنامه آلمانی دنیای سوم،1357/8/24، منبع قبل، ج2، ص365)، (مصاحبه با مجله عربی زبان القومی العربی،1357/8/20، منبع قبل، ج2، ص311)، (مصاحبه با امل،1357/9/16، منبع قبل، ج2، ص 515)، (مصاحبه با گروهی از جوانان ارمنی مقیم فرانسه، 1357/10/16، منبع قبل، ج3، ص45)، (مصاحبه با خبرنگاران خارجی، 1357/10/21، منبع قبل، ج3، ص99)، (مصاحبه با تلوزیون آمریکا،1357/10/22، منبع قبل، ج3، ص103)
3-الف)آزادی زنان
دیدگاه امامخمینی در مورد زنان مبتنی بر حفظ حقوق آنان در حکومت اسلامیاست.
سؤال: در صورت پیروزی جنبشتان و تأسیس دولت اسلامی، توسعه و پیشرفت اجتماعی مخصوصاً پیشرفت زنان را چگونه میبینید و آیا تعدد زوجات را مجاز خواهید دانست و اجازه خواهید داد یا نه؟
جواب: زنها آزادند، همانطوری که مردها آزادند. ما طبق قانون اسلام عمل میکنیم (مصاحبه با روزنامه صدای لوکزامبورگ،21/9/1357، منبع قبل، ج2، ص545)
سؤال: حضرت آیتا... به مدت طولانی از سیاستهای شاه انتقاد کردهاند، در چه حدودی سیاستهای خود ایشان نسبت به موارد زیر باسیاستهای شاه فرق خواهد کرد؟
الف)......آیا زنها قادر خواهند بود به طور آزادانه بین حجاب و لباس غربی حق انتخاب داشته باشند؟
پاسخ: زنان در انتخاب فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازینی آزادند و تجربه کنونی فعالیتهای ضد رژیم شاه، نشان داده است که زنان بیش از پیش آزادی خودرا در پوششی که اسلام میگوید یافتهاند...(مصاحبه با خانم الیزابت تارگود خبرنگار روزنامه گاردین،1357/8/10، منبع قبل، ج2، صص162و163)
سؤال: ... زنان میتوانند در پستهایی مثل مقامات نظامییا غیر نظامیخدمت کنند؟
جواب: ... در امور نظامیمثل سایر امور، زنان میتوانند کارهایی را به عهده بگیرند و درصدر اسلام، زنان در جبهه بودهاند و آنچه که مربوط به مجروحین بوده است به عهده آنان گذاشته شده است.
(مصاحبه با دکترجیم کوککر رفت استاد دانشگاه،رونکرز آمریکا،7/10/1357، منبع قبل، ج3، ص2)
سؤال: در جامعه ایران چه تغییراتی را شما در موقعیت زن، مورد نیاز حس میکنید و به نظر شما دولت اسلامیچگونه شرایط زنان را تغییر خواهد داد. مثل اشتغال به کارهای دولتی و کارکردن به عنوان حرفههای مختلف مانند پزشکی، مهندسی و غیره و نیز شرایطی چون طلاق، سقط جنین، حق مسافرت و پوشیدن اجباری چادر؟
جواب: تبلیغات سوء شاه و کسانی که با پول شاه خریده شدهاند، چنان موضوع آزادی زن را برای مردم مشتبه کردهاند که خیال میکنند اسلام آمده است که فقط زن را خانه نشین کند. چرا با درس خواندن زن مخالف باشیم؟چرا با کارکردن او مخالف باشیم؟ چرا زن نتواند کارهای دولتی انجام دهد؟چرا با مسافرت کردن زن مخالفت کنیم؟ زن چون مرد در تمام اینها آزاد است. زن هرگز با مرد فرقی ندارد. آری در اسلام زن باید حجاب داشته باشد ولی لازم نیست که چادر باشد. بلکه زن میتواند هر لباسی را که حجابش را بوجود آورد اختیار کند.ما نمیتوانیم و اسلام نمیخواهد که زن به عنوان یک شیئ ویک عروسک در دست ما باشد. اسلام میخواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانی جدی و کارآمد بسازد. ما هرگز اجازه نمیدهیم که زنان فقط شیئی برای مردان و آلت هوسرانی باشند. اسلام سقط جنین را حرام میداند و در ضمنِ عقد ازدواج، زن میتواند حق طلاق را برای خودش بوجود آورد. احترام و آزادی که اسلام به زن داده است، هیچ قانونی و مکتبی نداده است.(منبع قبل، ج3، ص3)
امام خمینی مضامین مشابهی در مورد زنان در مصاحبههای خود مطرح کردهاند از جمله:
(مصاحبه با روزنامه آلمانی دنیای سوم، 24/8/1357، منبع قبل، ج2، ص365)
(مصاحبه با امل، 16/9/1357، به نقل از منبع قبل، ج2، ص515)
(مصاحبه با رادیو تلوزیون لوکزامبورگ، 20/10/1357، به نقل از منبع قبل، ج3، ص90)
(مصاحبه با خبرنگاران خارجی، 25/10/1357، به نقل از منبع قبل، ج3، ص131)
(مصاحبه با روزنامه اطلاعات،3/11/1357، به نقل از منبع قبل، ج2، ص169)
در پایان بحث «آزادی از دیدگاه امامخمینی» که در سه قسمت آزادی عقیده و بیان، آزادی اقلیتهای دینی و مذهبی، و آزادی زنان به آن پرداختیم، برمیگردیم به سؤال اصلی این مقاله که نسل سوم و چهارم (دهه شصت و هفتادیها) میگویند چرا انقلاب کردید؟! اگر آنها در دهه 40 و 50 خورشیدی بودند مطالباتی در زمینه آزادی غیر از اینها داشتند؟ وقتی نسل اول و دوم مطالبات خود در زمینه آزادی را در بیانات و دیدگاههای امامخمینی دیدند به پیروی از ایشان دست به مبارزه انقلابی زدند تا به مطالبات خود برسند. پس گناهی به گردن نسل اول و دوم نیست؛چه اینکه عمده مطالبات نسل کنونی در زمینه آزادی هم در همین سطح است. شاید گفته شود چرا پس از گذشت چهل سال از انقلاب دیدگاههای امامخمینی که در واقع مطالبات عمومیجامعه ایران قبل از انقلاب بوده؛ عملیاتی نشده است؟ آری این سؤال قابل بحث، بررسی و تحلیل است. باید در پژوهش علمی و بیطرفانه به این سؤال پاسخ داد که چرا هنوز جامعه ایران به آزادیهای مصرح در مواضع و مصاحبههای حضرت امامخمینی، به طور کامل نرسیده است. مثلاً چرا در عمل بسیاری از سازمانهای فرهنگی حجاب را فقط در پوشیدن چادر، آن هم چادر مشکی میدانند؟چرا مطبوعات و رسانهها اجازه انعکاس برخی از واقعیتها و رخدادهای جامعه را ندارند؟ چرا به تجمعات صنفی کارگری و ... مجوز داده نمیشود؟ این مطالب همان چیزی است که جناح اصلاحطلب جامعه، خواهان آن است و اصرار بر پاسخ حاکمیت اسلامی به آن دارد. اینکه اصلاحطلبان معتقد به انقلاب و براندازی نیستند بلکه معتقدند اگر ساختارهای موجود اصلاح شوند، اهداف و خواستههای نسلهای جوان هم برآورده میشود و نیاز به تحمیل یک انقلاب دیگر به جامعه نیست؛ چه اینکه جامعه ایران در بیش از یک قرن گذشته دست به دو انقلاب زده است (مشروطه و اسلامی). نهضت ملی صنعت نفت را هم پشت سر گذاشته و برای هر کدام از آنها جان، خون و مال داده و زجر و شکنجهها تحمل کرده، استبداد ناشیاز دو کودتای 1299و1332را به جان خریده، لذا لزومیبه براندازی دوباره و انقلابی دیگر نیست. باید به بازنگری پرداخت،تاریخ را مطالعه و تحلیل کرد و برای دستیابی به اهدافی که جامعه ایران بیش از یک قرن است آنها را دنبال میکند، دست به کار جدی اصلاح ساختار سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شد.
ب)وارد نشدن امام خمینی در حکومت
موضع دیگری که امام در حین مبارزات انقلاب اسلامیو عموماً در سال1357 اتخاذ و در مصاحبهها بارها آن را تکرار کردند این بود که نقش رسمیدر حاکمیت اسلامیپس از پیروزی به عهده نخواهند گرفت و صرفاً نقش هدایت و ارشادی خواهند داشت. به چند مورد از ازموضعگیریهای حضرت امام خمینی در این زمینه میپردازیم:
سؤال: پس از رفتن شاه در موقع برگشتن به ایران، آیا خود شما رهبر جمهوری اسلامینخواهید شد؟
جواب: من خود نمیخواهم حکومت را در دست بگیرم اما مردم را برای انتخاب حکومت، هدایت خواهیم کرد و شرایط آن را به مردم اعلام میکنیم. (مصاحبه با روزنامه انگلیسی گاردین،1357/8/10، به نقل از منبع قبل، ج2، ص165)
سؤال:آیا فکر میکنید که بعد از سقوط رژیم فعلی، شخصاً نقشی در حکومت جدید به عهده بگیرید؟
جواب :خیر، نه میل و رغبت من و نه سن و نه موقعیت من اجازه چنین چیزی را میدهد. (مصاحبه با خبرگزاری آسوشیتد پرس، 1357/8/16، به نقل از منبع قبل، ج2، ص257)
سؤال: در صورت رفتن شاه، چه نقشی را حضرت آیتا... در حکومت آینده برای خود در نظر دارند؟
جواب: من برای خودم نقشی جز هدایت ملت و حکومت بر نمیگیرم. (مصاحبه با ان.بی.سی آمریکا،1357/8/20، به نقل از منبع قبل، ص 315)
سؤال:حضرت آیتا.. ما همیشه به افراد مسن احترام میگذاریم، شما نقش خودتان را در نهایت در حکومت آینده ایران چگونه میبینید؟و آیا فکر میکنید چه کسی حکومت جدید را که مورد نظر شماست باید رهبری کند؟
جواب:ما اشخاصی که برای حکومت لایق باشند را داریم و در آینده نزدیکی معرفی خواهیم کرد و اینطور نیست که گفته شده است که اگر چنانچه شاه برود یک خلأیی پیدا میشود. البته من خودم بنای دخالت مستقیم در امور را ندارم، وقتی که حکومت تأسیس گردد، من سمت هدایت را دارم. (مصاحبه با روزنامه دانمارکی، 1357/9/5، به نقل از منبع قبل ، ج2، ص466)
سؤال: آیا شما مشتاق پستی برای خودتان در دولت آینده هستید؟
جواب: خیر (مصاحبه با اکونومیست، 1357/10/18 به نقل از منبع قبل، ج 3، ص 78)
سؤال: شما به عنوان رهبر غیرقابل انکار مخالفان تجلی یافتهاید. شما گفتهاید که نمیخواهید زمام امور را به دست گیرید، بنابراین یک حکومت اسلامی را به چه صورت در نظر گرفتهاید؟
جواب: ما نامزدی برای ریاست جمهوری معرفی خواهیم کرد که باید به وسیله ملت انتخاب شود، وقتی او انتخاب شد از او پشتیبانی و حمایت خواهیم کرد. قوانین حکومت اسلامی، قوانین اسلام خواهد بود. من شخصاً رئیسجمهور نخواهم شد و هیچ پست دولتی را هم نخواهم پذیرفت. من مانند گذشته به هدایت ملت اکتفا خواهم کرد. (مصاحبه با لوموند، 1357/10/19، به نقل از منبع قبل، ج 3، ص 82)
سؤال: اگر شاه استعفا بدهد و شما به عنوان رهبر جمهوری اسلامیایران انتخاب شوید، آیا این وظیفه را قبول خواهید نمود؟ آیا ممکن است جنگی بین گروههای نسبتاً مهم مثل طرفداران شریعتمداری، سنجابی یا ارتش به دلیل اختلاف اهداف و جاهطلبی درگیرد؟
جواب: من شخصاً چنین مقامی را نمیپذیرم و من به هوشیاری و نیز یکپارچگی ملت آنچنان امیدوارم که به خواست خدای تعالی هیچ گونه جنگ داخلی به وجود نخواهد آمد.
(مصاحبه با روزنامه تمپو از اندونزی، 1357/10/23، به نقل از منبع قبل، ج3، ص 113).
سؤال: آیا شما این فرض را مورد بررسی قرار دادهاید که خود، مسئولیت جمهوری اسلامی را بر عهده بگیرید، در چه حدود و یا چه شرایطی؟
جواب: خیر، من مسئولیت ریاست جمهوری را به عهده نمیگیرم، کار من هدایت آنهاست.
(مصاحبه با رادیومونت کارلو و 18 روزنامه جنوبی فرانسه، 1357/11/7، به نقل از منبع قبل، ج3، ص 180)
امامخمینی در مصاحبههای دیگری نیز بر این نکته تأکید نمودهاند که مسئولیت رسمیحکومتی همچون رهبری و ریاست جمهوری را در حکومت جمهوری اسلامینخواهند پذیرفت، از جمله:
(مصاحبه با R.R.C، 1357/10/5، به نقل از منبع قبل، ج3، ص 41)
(مصاحبه با تلوزیون کانال 2 فرانسه، 1357/10/18، به نقل از منبع قبل، ج3، ص 72)
(مصاحبه با تلوزیون اسپانیا، 1357/10/20، به نقل از منبع قبل، ج3، ص 96)
(مصاحبه با تلویزیون آمریکا، 1357/10/22، به نقل از منبع قبل، ج3، ص 103)
(مصاحبه با مجله آلمانی اشترن، 1357/10/26، به نقل از منبع قبل، ج3، ص 140)
(مصاحبه با یونایتد پرس، 1357/8/17، به نقل از منبع قبل، ج2، ص 282)
(مصاحبه با خبرنگاران برزیلی، انگلیسی، تایلندی، ژاپنی و آمریکایی، 18/8/1357، به نقل از منبع قبل، ج2، ص 295)
همانگونه که از مواضع امام خمینی(ره) که در بالا به آنها اشاره شد بر میآید، ایشان با صراحت و مکرر و مؤکد حضور رسمیخود را به عنوان رهبر، رئیسجمهور و هر سمت دولتی رد کردند و نقش خود را در حاکمیت پس از انقلاب اسلامی، نقش هدایت و راهنمایی دولت و ملت دانستند. ایشان همین موضوع را به کل روحانیت تعمیم دادند و نقش روحانیت را پس از پیروزی، نقش ارشادی دانستند. در زیر دیدگاه امام در این زمینه را بیان مینماییم.
نقش ارشادی روحانیت
(روحانیت متکفل حکومت نخواهد شد)
سؤال: شما اظهار کردید که مقامات روحانی شیعه قصد ندارند خود حکومت کنند. آیا فکر میکنید که مخالفان سیاسی قادر به این کار هستند، بدون آنکه خطر وخیمتر شدن جدی وضع در بین باشد؟
جواب: در صورتی که شرط فوق را به دست بیاورند با حمایت مردم و روحانیت، مخالفانی که وضعشان در سؤال بالا گذشت به این کار قادر میشوند. (مصاحبه با خبرگزاری فرانس پرس، 3/8/1357، به نقل از منبع قبل، ج2، ص 102)
سؤال: نقش روحانیت و رهبران مذهبی را در دولت آینده چگونه میبینید؟
جواب: روحانیون در حکومت آینده نقش ارشاد و هدایت دولت را دارا میباشند. (مصاحبه با مجله اکونومیست، 18/10/1357، به نقل از منبع قبل، ج3، ص 78)
سؤال: قدرت حضرتعالی بر روی چه نیروی سیاسی یا بر چه تشکیلات بنیادی دیگر اتکاء خواهد داشت؟ تکیه شما مثلاً بر روی جبهه ملی است یا بر روی روحانیون؟ قبلاً اظهار فرموده بودید که اینها فقها و اشخاص دیگری هستند که باید به امور حکومت اشتغال یابند و آیا این اصل به همانسان که قبلاً فرمودید عمل خواهد شد؟
جواب: من چنین چیزی نگفتهام که روحانیون متکفل حکومت خواهند شد. روحانیون شغلشان چیز دیگری است. نظارت بر قوانین البته به عهده روحانیون است و اتکای روحانیون هم به ملت است نه به حزبی. و من هم به ملت اتکا دارم و به حزبی وابسته نیستم. (مصاحبه با مجله آلمانی اشترن، 26/10/1357، به نقل از منبع قبل، ج3، ص 140)
سؤال: اگر درست فهمیده باشم شما و پیروانتان طرفدار رفتن شاه هستید و تنها آینده ایران را در سایه بازگشت کامل حکومت الهی میبینید، یعنی جمهوری اسلامیکه به وسیله رهبر مذهبی، رهبری میشود. آیا شما به طور ایدهآل میگویید که شما باید جایگزین شاه در رأس مملکت شوید و ایران در زمینههای انسانیتری اداره گردد و به وسیله اصول اسلامیهدایت شود؟
جواب: من و سایر روحانیون در حکومت، پستی را اشغال نمیکنیم. وظیفه روحانیون ارشاد دولتهاست و اما ما خواستار برکناری شاه هستیم و میخواهیم حکومت عدل اسلامی را جایگزین این نظام فاسد گردانیم و پیروزی از آن ماست.
(مصاحبه با روزنامه سنگاپور، استریت تایمز، 25/10/1357، به نقل از منبع قبل، ج3، ص 133و 134).
با عنایت به دیدگاههای امام خمینی در مورد نقش ارشادی نه اجرایی خودشان و روحانیت و عدم پذیرش مصادر رسمیحکومت، این سؤال به ذهن خطور میکند که چرا به این دیدگاه پس از پیروزی انقلاب اسلامیعمل نشد؟ و امام با پیروزی انقلاب، رهبری کشور را به عهده گرفتند، فرمانهای حکومتی صادر کردند، و پس از تدوین و تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی، به عنوان ولی فقیه رهبری کشور را تا پایان عمر ادامه دادند. همچنین روحانیون عهدهدار امور اجرایی در قوه مجریه و نماینده پارلمان در مجلس شورای اسلامی و قاضی در قوه قضائیه و نماینده امام در نهادهای مختلف کشوری و لشکری گردیدند؛ در حالی که ایشان قبل از ورود به ایران، شورای انقلاب را تشکیل دادند و پس از آن نخستوزیر دولت موقت را منصوب کردند و طبق اظهارات خودشان این دو نهاد باید شرایط اداره کشور پس از انقلاب را فراهم میکردند و امام و روحانیون، سازمانهای حکومتی اعم از کشوری و لشکری و مدیران و کارکنان را ارشاد و راهنمایی مینمودند.
پاسخ به این سؤال نیازمند یک پژوهش چند رشتهای بر روی شرایط پس از پیروزی است.
ج) اصول و ویژگی های جمهوری اسلامی
1-ج) زمامدار با پایین ترین فرد جامعه برابر است.
سؤال: در اذهان مردم، درباره برنامه انقلاب به عنوان یک انقلاب اسلامی، اشتباهی وجود دارد. مضامین فکری، اقتصادی و بینالمللی انقلاب اسلامی ایران چیست؟
جواب: انقلاب اسلامی بر مبنای اصل توحید استوار است که محتوای این اصل در همه شئون جامعه سایه میافکند. در اسلام، تنها معبود انسان و بلکه کل جهان خداست که همه انسان ها باید برای او یعنی برای رضای او عمل کنند، هیچ چیز و هیچ کس را نپرستند.
در جامعهای که شخصپرستیها و شخصیتپرستیها، نفعپرستیها، لذتپرستیها و هر نوع پرستش محکوم میشود و فقط انسانها دعوت میشوند به پرستش خدا، در آن صورت همه روابط بین انسانها، چه اقتصادی و یا غیر اقتصادی در داخل چنین جامعهای و در رابطه این جامعه با خارج تغییر میکند و ضوابط عوض میشود. همه امتیازات لغو میشود، فقط تقوا و پاکی ملاک برتری است. زمامدار با پایینترین فرد جامعه برابراست و ضوابط و معیارهای متعالی الهی و انسانی مبنای پیمانها و یا قطع روابط است. (مصاحبه با روزنامه لبنانی السفیر، 2/9/1357، به نقل از منبع قبل، ج2، صص 443 و 444).
2-ج) شکل حکومت اسلامیو محتوای آن
سؤال: شکل دولت اسلامیکه شما برای آینده در نظر دارید چگونه است و آیا دین شکلی است در سوسیالیزم اسلامی و آیا دولت شما، چگونه میخواهد یک کشور صنعتی نوین را اداره بکند؟
جواب: اما شکل حکومت، جمهوری اسلامی است. جمهوری به معنای اینکه متکی بر آرای اکثریت است و اسلامیبرای اینکه متکی به قانون اسلام است و دیگر حکومتها اینطور نیستند که تکیه بر قانون اسلام داشته باشند، اما اداره مملکت ؛ کارشناسانی هستند که الان در انزوا هستند و در زمان حکومت شاه، از باب اینکه انسانهای امین بودهاند، ازصحنه برکنارماندهاند. آنها، از باب اینکه با شاه نمیخواستند همراهی بکنند، اینها کارشناسانی هستند که کار را انجام خواهند داد. (مصاحبه با لوس آنجلس تایمز آمریکا، 16/9/1357، به نقل از منبع قبل، ج2، ص 517).
سؤال: حضرتعالی میفرمایید که بایستی در ایران، جمهوری اسلامیاستقرار پیدا بکند و دین برای ما فرانسویها چندان مفهوم نیست زیرا که جمهوری میتواند بدون پایه مذهبی باشد. نظر شما چیست؟ آیا جمهوری شما بر پایه سوسیالیسم است؟ مشروطیت است؟ بر انتخاباتی استوار میباشد؟ دمکراتیک است؟ چگونه است؟
جواب: اما جمهوری به همان معنایی است که همه جا جمهوری است لکن این جمهوری بر یک قانون اساسی متکی است که قانون اسلام میباشد. اینکه ما جمهوری اسلامیمیگوییم برای این است که هم شرایط منتخب و هم احکامیکه در ایران جاری میشود، اینها بر اسلام متکی است لکن انتخاب با ملت است و طرز جمهوری هم همان جمهوری است که همه جا هست.
(مصاحبه یا روزنامه فرانسوی لوموند، 22/8/1357، به نقل از منبع قبل، ج2، ص 351).
سئوال: شکل حکومت اسلامیشما در ایران چگونه است و نقش شما در آن چه خواهد بود؟
جواب: حکومت جمهوری است مثل سایر جمهوریها و احکام اسلام و هم احکام مترقی و مبتنی بر دمکراسی و پیشرفته و با همه مظاهر تمدن موافق و من هم نقشی در خود حکومت ندارم، همان نقش هدایت را دارم. (مصاحبه با تلوزیون ایتالیا، به نقل از منبع قبل، ج3، ص 107)
سؤال: اندونزی بزرگترین کشور مسلمان است. جمعیت آن 125 میلیون است که 80 درصد آن مسلمان هستند. به همین جهت «جمهوری اسلامی» که شمادرایران در نظر دارید، برای اندونزی مورد توجه است. شکل این جمهوری چطور خواهد بود؟ جای کسانی که مسلمان نیستند یا به خدا اعتقاد ندارند در این جمهوری کجاست؟
جواب: آنچه مهم است ضوابطی است که در این حکومت باید حاکم باشد که مهمترین آنها عبارت است از اینکه اولاً متکی به آرای ملت باشد به گونهای که تمامیآحاد ملت در انتخاب فرد یا افرادی که باید مسئولیت و زمام امور را در دست بگیرند، شرکت داشته باشند و دیگر اینکه در مورد این افراد باز خطمشی سیاسی و اقتصادی و سایر شئون اجتماعی و کلیه قواعد و موازین اسلامی مراعات شود. در این حکومت به طور قطع باید زمامداران امور دائماً با نمایندگان ملت در تصمیمگیریها مشورت کنند و اگر نمایندگان موافقت نکنند، نمیتوانند به تنهایی تصمیم گیرنده باشند. افرادی که به عنوان نمایندگان یا مسئولین دولت در جمهوری اسلامی انتخاب میشوند شرایطی دارند که با رعایت آن شرایط حقیقتاً نمایندگان واقعی مردم انتخاب میشوند، نه نمایندگان طبقه خاصی که به ضرر اکثریت ملت عمل کنند. خطوط اصلی در قانون اساسی این حکومت را اصول مسلم اسلام که در قرآن و سنت بیان شده تشکیل میدهد. (مصاحبه با روزنامه تمپو از اندونزی، 23/10/1357، به نقل از منبع قبل، ج3، ص 110).
3-ج)جامعهای آزاد ونوین
سؤال: در مجموعهای از نظریات شما که در سال 1970 زیر عنوان «دولت اسلامی» به زبان انگلیسی انتشار یافته، شما در نظریه مربوط به استقرار، رژیم خشک و سختی را که بر مبنای رعایت اصول قرآن پیریزی شده شرح دادهاید و اضافه کردهاید که در این نظام جایی برای عقاید و احساسات وجود نخواهد داشت و صرفاً تعالیم قرآن ملاک عمل خواهد بود و افراد مردم فقط از خدا و قانون او اطاعت خواهند کرد. آیا مردم حاضر خواهند شد که تا این حد آزادیهایشان محدود شود؟
جواب: در یک رژیم اسلامی، آزادی صریح و کامل خواهد بود. تنها آزادیهایی به ملت داده نخواهد شد که برخلاف مصلحت مردم باشد و به حیثیت فرد لطمه وارد سازد. حمایت عظیمیکه ملت از چندماه پیش از ما به عمل میآورد نشان میدهد که مردم به قدر کافی افکار ما را درک کرده و متوجه آینده شدهاند. همین حمایت ضمناً ثابت میکند که این ملت-که سعی کردند آن را از مذهب به وسیله وسوسههای مادی دور سازند- خوشوقت است که بار دیگر در راه آسمانی قدم نهد و روح واقعی خود را باز یابد. ما با حیف و میل مبارزه خواهیم کرد. ثروتهایی را که عده معدودی استفادهجو ربودهاند، باز خواهیم گرفت. شرایط زندگی افراد محروم را بهبود خواهیم بخشید و ملت را در راه شرافت و فداکاری و به سوی ساختمان یک جامعه آزاد و نوین رهبری خواهیم کرد.
(مصاحبه با اکسپرس، 27/10/1357، به نقل از منبع قبل، ج3، ص 147)
4-ج) انتقاد کوچکترین فرد از بالاترین
مقام حکومت
سؤال: شما میخواهید در ایران حکومت اسلامیبرقرار کنید که تصویر چنین حکومتی برای ما روشن نیست. به طور روشنی بگویید چنین حکومتی چگونه است؟ آیا حکومت نمونهای به عنوان مثال وجود دارد که بتوانید ذکر کنید.
جواب: ... حکومت اسلامیحکومتی است که اولاً صددرصد متکی به آرای ملت باشد، به شیوهای که هر فرد ایرانی احساس کند با رأی خود سرنوشت خود و کشور خود را میسازد و چون اکثریت قاطع این ملت مسلمانند، بدیهی است که باید موازین و قواعد اسلامیدر همه زمینهها رعایت شود.
کسانی که سابقه خیانت دارند و بر خلاف معیارهای اسلامی ثروتاندوزی کردهاند، تجاوز به حقوق دیگران کردهاند، حق دخالت در این حکومت را ندارند. و ما امیدواریم که ایران اولین کشوری باشد که به چنین حکومتی دست مییابد. حکومتی که کوچکترین فرد ایرانی بتواند آزادانه و بدون وجود کمترین خطر از بالاترین مقام حکومتی انتقاد کند و از او در مورد اعمالش توضیح بخواهد. حکومتی که پول و ارزشهای پوچی که به وسیله پول ساخته میشود، سرنوشت این حکومت را تعیین نکند، بلکه ارزشهای عالی اسلامیحاکم باشد.
(مصاحبه با روزنامه لیبرال توکیو و اورکا، 14/10/1357، به نقل از منبع قبل، ج3، ص 36 و 37)
سؤال: با در نظر گرفتن اینکه هر حکومتی در خود حداکثر تمرکز قدرت را جمع میکند، چگونه حکومت اسلامی میتواند وجود داشته باشد و قدرت در آن تمرکز نیابد و رابطه مسلط و زیرسلطه برقرار نشود؟
جواب: اسلام در رابطه بین دولت و زمامدار و ملت ضوابطی و حدودی معین کرده است و برای هر یک بر دیگری حقوقی تعیین نموده است که در صورت رعایت آن هرگز چنین رابطهای، یعنی رابطه مسلط و زیر سلطه، به وجود نمیآید. اساساً حکومت کردن و زمامداری در اسلام یک تکلیف و وظیفه الهی است که یک فرد در مقام حکومت و زمامداری، گذشته از وظایفی که بر همه مسلمین واجب است، یک سلسله تکالیف سنگین دیگری نیز بر عهده اوست که باید انجام دهد.
حکومت و زمامداری در دست فرد یا افراد، وسیله فخر و بزرگی بر دیگران نیست که از این مقام بخواهد به نفع خود حقوق ملتی را پایمال کند. هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیماً در برابر سایرین، زمامدار مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قانع کننده بدهد و در غیر این صورت، اگر برخلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد، خود به خود از مقام زمامداری معزول است و ضوابط دیگری وجود دارد که این مشکل را حل میکند. (مصاحبه با روزنامه ایتالیایی لوتاکونتینوا، 19/10/1357، منبع قبل، ص85 و 86 ).
د)سیاست خارجی
اکثر خبرنگاران رسانهها زمانی که امام خمینی در نوفللوشاتو پاریس ساکن بودند از ایشان در مورد رابطه نظام سیاسی پس از انقلاب اسلامیبا کشورهای مختلف به خصوص آمریکا، شوروی، اروپا و آفریقای جنوبی پرسیدهاند، و امام در این مصاحبهها به جز اسرائیل و آفریقای جنوبی اعلام کرده اند با سایر کشورها ارتباط خوب خواهیم داشت به دو شرط اصلی:
1- احترام متقابل
2- عدم دخالت در امور داخلی ما
لازم به یادآوری است که در آن زمان حکومت آفریقای جنوبی در اختیار سفیدپوستان بود و آنان نژادپرستی بسیار سخت و متعصبانهای مشهور به آپارتاید (Apartheid) تبعیض نژادی و نقص حقوق اجتماعی سپاهان اعمال میکردند و به همین خاطر این رژیم در جامعه جهانی مطرود بود. از این جهت امام آن را در ردیف اسرائیل قرار داده و اعلام نمودهاند با این کشور ارتباطی نخواهیم داشت. البته رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی برچیده شد و نلسون ماندلا قهرمان مبارزه با تبعیضنژادی به ریاست جمهوری این کشور انتخاب شد و روابطش با جهان عادی شد. در زیر به برخی مواضع امام در زمینه سیاست خارجی جمهوری اسلامیمیپردازیم:
سؤال: سیاست خارجی جمهوری اسلامی، خصوصاً در رابطه با ابرقدرتها چه خواهد بود؟
جواب: سیاست دولت اسلامی، حفظ استقلال، آزادی ملت و دولت و کشور و احترام متقابل بعد از استقلال تمام میباشد و فرقی بین ابرقدرتها و غیر آنها نیست.
(مصاحبه با خبرنگاران برزیلی، انگلیسی، تایلندی، زاپنی و آمریکایی، 1357/8/18، به نقل از منبع قبل، ج2، ص 296).
سؤال: روابط دولت آینده با غرب چگونه خواهد بود؟ آیا تمام خارجیهایی که در ایران هستند باید ایران را ترک کنند؟
جواب: ما با ملتهای غرب نه تنها هیچ نظر سوئی نداریم، بلکه با آنان صمیمی هم هستیم و آن دولتهایی که با ملت ایران بدرفتاری کردهاند، ما با آنها نظر خوبی نداریم و در هر صورت با غربیها رفتارمان عادلانه است و هیچ وقت یا هیچکس رفتار ظالمانه نخواهیم داشت.
(مصاحبه با روزنامهنگاران نروژی، فاینشنال تایم لندن و الرأی تونسی، 1357/9/8، به نقل از منبع قبل، ج2، ص 478)
سؤال: روابط ایران و فرانسه پس از برکناری شاه چگونه خواهد بود؟
جواب: فرانسه و یا هر کشور دیگری که به آزادی و استقلال ما احترام بگذارد و درصدد تجاوز به منافع ملت ما و غارت مخازن نباشد، براساس حفظ آرمانها و مصالح و منافع خودمان با آنان بر مبنای احترام متقابل رفتار خواهیم کرد. (مصاحبه با مجله فردای آفریقا، 14/9/1357، به نقل از منبع قبل، ج2، ص 508)
سؤال: روابط آتی ایران با ایالات متحده چگونه خواهد بود؟
جواب: مادامیکه آنها روابط حسنه داشته باشند، روابط حسنه است. اگر چنانچه دولت امریکا دست از پشتیبانی شاه بردارد و دست از دخالت در مملکت ما بکشد و ما را به حال خود بگذارد، با او روابط حسنه خواهیم داشت.
سؤال: آیا حکومت آینده ایران حکومتی متمایل به غرب خواهد بود مانند عربستان سعودی؟ و یا حکومتی مشکوک به غرب مثل حکومت لیبی؟
جواب: خیر، حکومت ما حکومت مستقل است و در صورتی که کشورها دخالتی در امور داخلی ما نداشته باشند، ما با آنها روابط دوستانه داریم. (مصاحبه با روزنامه نیویورک تایمز، 20/10/1357، منبع قبل، ج3، ص 95).
با اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان 1358 این کشور روابطش را با ایران قطع کرد که هنور ادامه دارد. با پیروزی انقلاب اسلامیروابط ایران با اسرائیل قطع شد و همچنان قطع است.
د)نظامینمیتواند حکومت کند
نظامیان صرفاً عهدهدار حفظ تمامیت ارضی هر کشور هستند و وظیفه ذاتی آنان دفاع از هجوم نظامیکشورهای بیگانه است به همین لحاظ در حقوق اساسی و قوانین اساسی بسیاری از کشورها نظامیان تابع دستور سیاستمداران هستند و حق دخالت در مسائل سیاسی و اشغال مناصب سیاسی را ندارند.
امام خمینی در مصاحبه با نشریه البیرق حاکمیت نظامیان را رد میکنند.
سؤال: آیا امکان دارد ارتش ایران به نفع جنبش شما تحول یابد؟ یا اینکه ارتش دوستدار شاه باقی خواهد ماند؟ یا اینکه از برگشتن ارتش به راه راست مأیوس شدهاید؟ یا اینکه معتقدید شهوت حکومت بر نظامیان غالب آید و آنان خود زمام حکومت را به دست گیرند و سربازهای آنها به ملت بپیوندند؟
جواب: آیا سران جیرهخوار ارتشی که 50 سال است توسط آمریکا خریداری شدهاند به این سرعت قابل تغییر هستند؟ ارتش شاه را نمیخواهد ولکن قدرت دست سران ارتش است. ارتش، مخصوصاً افسران و درجهداران آن با ملت هستند ولی فعلاً قدرت یک انقلاب را ندارد. فعلاً حکومت را نظامیان آمریکا در دست گرفته اند ولی باید دانست که اداره این حکومت بسیار مشکل است، اصولاً نظامی نمیتواند حکومت کند. (مصاحبه با نشریه البیرق، 22/8/1357، به نقل از منبع قبل، ج2، ص 352 و 353).
ه)مقامات جمهوری اسلامیثروت نیندوزند و امتیاز نگیرند
سؤال: به شما این نسبت را میدهند که میخواهید رژیم توحیدی اسلامی تشکیل دهید، در حالی که جمهوریهای مسلمان دیگر مثل الجزیره که توحیدی نیست و رژیمهای اسلامی دیگر مثل عربستان سعودی که فئودالی است، انزجاری در غرب ایجاد نکردهاند. آیا میتوانید مشخصات جمهوری اسلامی را که در نظر دارید بیان کنید که چگونه است؟ در مورد محتوای اجتماعی، سازماندهی سیاسی خصوصاً برای احزاب، سندیکاها و مطبوعات.
جواب: امروز در جهان، آن چیزی که مقصود ما از جمهوری اسلامیاست دیده نمیشود. هیچ یک از خصوصیات اصولی جمهوری اسلامیدر حکومت عربستان سعودی دیده نمیشود. آیا مگر ملت ایران برای تعیین سرنوشت خویش باید ببینند که دولتهای غربی چه چیزی را میپسندند؟ مگر سایر دولتها هم برای تعیین خطمشی سیاسی خودشان و یا تعیین نوع حکومتشان به آرای ملت ایران مراجعه میکنند؟ در جمهوری اسلامی، زمامداران مردم نمیتوانند با سوءاستفاده از مقام، ثروتاندوزی کنند و یا در زندگی روزانه امتیازی برای خود قائل شوند. باید ضوابط اسلامی را در جامعه و در همه سطوح به دقت رعایت کنند و حتی پاسدار آن باشند. دقیقاً باید به آراء عمومیدر همه جا احترام بگذارند، هیچگونه تسلط و یا دخالت اجانب را در سرنوشت مردم نباید بپذیرند. مطبوعات در نشر همه حقایق و واقعیات آزادند، هرگونه اجتماعات و احزاب از طرف مردم در صورتی که مصالح مردم را به خطر نیندازد آزادند و اسلام در تمامی این شئون حد و مرز آن را تعیین کرده است. (مصاحبه با پائزه سرای ایتالیایی، 11/8/1357، به نقل از منبع قبل، ج2، ص 186)
و)مبارزه با فساد مالی
امام خمینی رژیم شاه را رژیمی فاسد میدانستند که همه جای آن را فساد سیاسی، اقتصادی، مالی، فرهنگی و اجتماعی فرا گرفته است، به همین لحاظ در مصاحبهها نوید میدادند که از جامعه و حکومت فساد زدایی میکنند و ریشه کنی فساد را جز اولین اقدامات پس از پیروزی انقلاب میدانستند.
سؤال: اولین اقدام یک دولت اسلامیچه خواهد بود؟
جواب: اولین اقدام این است که همه عوامل فساد و مهمتر اینکه همه انگیزههای فساد در زمینههای اجتماعی و اقتصادی و سایر زمینهها با کمال جدیت باید ریشهکن شود.
(مصاحبه با روزنامه دی ولت گرانت، 1357/8/16، به نقل از منبع قبل، ج2، ص 249)
سؤال: قبول میکنم که این حرکت، حرکتی است مذهبی، برنامه شما بعد از رفتن شاه چیست؟ این برنامه باید برنامه سیاسی باشد. انتقال از یک حرکت خالص مذهبی به یک حالت سیاسی و یا سیاسی - مذهبی، چگونه انجام پذیر است؟
جواب: مذهب ما یک مذهب سیاسی است. علمای مذهب از سیاست اطلاع دارند. در مملکت ما قحطالرجال نیست، رجال دانشمند مسلمانِ مدیر در همه رشتهها داریم. بعد از رفتن شاه، یک دسته دزد میروند و یک دسته امین و کاردان به جایشان خواهند نشست. (مصاحبه با محمدحسنین هیکل، نویسنده و روزنامهنگار مشهور مصری، 2/10/1357، به نقل از صحیفه امام، ج5، چاپ سوم، ص 271)
امام در مصاحبه دیگری نیز به کوتاه کردن دست دزدها و غارتگران داخلی و خارجی اشاره کردهاند. رجوع کنید به (مصاحبه با روزنامه آلمانی دنیای سوم، 24/8/1357، صحیفه نور، ج2، ص 364 و 365).
ز)نداشتن اختلاف شخصی با شاه
برخی هنوز هم فکر میکنند ریشه مخالفت حضرت امام خمینی با شاه اختلاف شخصی است. امام با صراحت این مسئله را نفی میکنند و حتی تأکید میکنند که اگر شخصی بود، گذشت میکردم.
سؤال: شما شخصاً به واسطه رژیم شاه رنجهای بسیار بردهاید، تبعید شدهاید، زندانی دیدهاید، پسرتان به نحو اسرارآمیزی کشته شده است، آیا با تمام اینها شما هیچ خصومت شخصیای در مورد شاه احساس میکنید؟
جواب: ابداً، من به هیچوجه احساس خصومت شخصی با شاه ندارم. برای مبارزه نه شخص خودم مطرح است و نه پسرم و من هیچگاه احساس ناراحتی شخصی از او نکردهام. من برای خیانتهایی که شاه در این 50 سال کرده، جنایاتی که به ملت من وارد کرده مخالفم. (مصاحبه با تایمز لندن، 18/10/1357، به نقل از منبع قبل، ج3، ص71)
سؤال: میخواهیم بفهمیم درباره بعضیها که میگویند حضرت آیتا... برنامه واضحی ندارند و آنچه که طرح میکنند یک سری شعار است و شاید اختلافات شخصی بین شاه و ایشان است، میخواهم درباره تمام اینها صحبت بفرمایید. آیا اختلاف شخصی وجود دارد؟ چرا یک برنامه اقتصادی واضحی ندارید؟
جواب: اما برنامه، خیال میکنند برنامه در کار نیست، خیر، برنامه هست. اسلام برنامه دارد، ما خودمان هم برنامه داریم، لکن برنامه اسلام است و مترقی و بهتر از برنامههایی است که به دست استعمارگران پیاده شده است. اما اینکه اختلاف شخصی در کار باشد، ابداً من اختلاف شخصی با کسی ندارم، اگر اختلاف شخصی میبود، ممکن بود من بگذرم و میگذشتم. اختلاف اسلامیاست و این شخص با مصالح اسلام و مصالح کشور مسلمین مخالفت و خیانت کرده است و بنابراین مسئله چیزی نیست که کسی بتواند از آن بگذرد.
(مصاحبه خبرنگار مصری، 21/8/1357، به نقل از منبع قبل، ج2، ص 325)
با توجه به دیدگاههایی که از امام خمینی مطرح شد، خواننده باید پاسخ سؤال اصلی مقاله را یافته باشد که چرا مردم ایران دست به مبارزه علیه نظام شاهنشاهی زدند و با رهبری امام خمینی موفق شدند به پیروزی برسند. همانگونه که در برخی قسمتهای قبل هم اشاره شد، اینکه روند انقلاب اسلامیدر طول چهل سال گذشته با چه فراز و نشیبهایی روبرو بوده، تا چه اندازه به اهداف رسیده، چه اندازه نرسیده، علت کامیابیها و ناکامیها در چه بوده و راهکار چیست، نیازمند پژوهشی چند رشتهای بر روی مسائلی است که در طول این چهل سال گذشته است.
هدف اصلی در این مقاله پرداختن به همان سؤالی بود که در ابتدا مطرح شد.
امید است خوانندگان گرامی طولانی بودن مقاله را بر اینجانب ببخشند و با حوصله مطالعه کنند. بیصبرانه منتظر نقد و نظر خوانندگان عزیز میباشم.
شاد و سالم و موفق باشید
منابع:
1- صحیفه نور، مجموعه رهنمودهای حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف)، (1370)، جلد دوم، چاپ دوم، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
2- صحیفه نور، مجموعه رهنمودهای حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف)، (1371)، جلد سوم، چاپ دوم، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
3- صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی(س)، (1379)، جلد پنجم، چاپ سوم، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره).
نظر شما