این روزها در شهر خبری نیست. گویا شهر به کما رفته است.
همه منتظرند تا ببینند که چه میشود. دلار کی از اسب شیطان پایین میآید و نتیجه سخنرانیهای سازمان ملل چه تأثیری بر شهر دارد؟!
گویا ادارات هنوز زمستان نیامده خواب زمستانی را شروع کردهاند!
وقتی میپرسیم چه خبر؟ میگویند: هیچ؛ گرانی و بس!
به راستی همه چیز به گرانی وصل است؟ سرکشی به پروژهها، بررسی برنامههای فرهنگی و مذهبی، بررسی نیازهای شهرستان و اولویت بندی آنها، گفتگوهای بیپرده با مردم، ساماندهی سیستم دست و پا گیر اداری و بررسی مسائل مربوط به ارباب رجوع و رفع موانع در کوتاهترین زمان و به بهترین شکل، بخشی از پیشنهاداتی است که نه ربطی به دلار و واحدهای پولی دارد و نه اعتبارات میلیاردی میخواهد؟
به نظر میرسد فعلاً سکوت در شهر حاکم است.
پیمانکاران فاضلاب نیستند تا کنده کاریها را سرو سامانی دهند!
مهرماه رسیده است و مشخص نیست که آیا برای بختگان طرح مطالعاتی نوشته شد یا خیر؟ چه اینکه رئیس سازمان محیطزیست کشور در جلسهای با حضور استاندار فارس اعلام کرد اگر طرح مطالعاتی احیاء بختگان تا پایان مهرماه تدوین شود میتوان آن را در لایحه بودجه سال ١٣٩٨ گنجاند تا از اعتبارات ملی استفاده کند. حال علاوه بر سونامی دلار، تب رفتن مدیران بازنشسته استانداری فارس را هم به کُما برده. چون هم استاندار فارس در حال رفتن است و هم معاون سیاسی او. زمزمههایی در حال جدی شدن است که فرماندار نیریز هم در شرف کوچ است. با این وصف باید گفت سر بختگان بی کلاه هست و احتمالاً از طرحی خبری نیست.
گویا در فارس نه از تاک، نشان است، نه از تاکنشان.
بیمارستان جدید قرار است تا پایان سال به بهرهبرداری برسد اما آیا با این شرایط این مسئله عملی خواهد شد؟
سیمان خاکستری با هزینههای میلیاردی در کجای کار قرار دارد؟
آیا مشکل آلومینیومهای در گمرک مانده رینگاسپرت حل شد یا نه؟ آیا کارگران این کارخانه بر سر کار باز خواهند گشت؟
صدها سؤال بیجوابی که شاید نتوان برای آن تأمین اعتبار و بودجه کرد اما میشود توضیح داد، میشود گفت که چرا برخیها به خط پایان نمیرسند و چه باید کرد؟