تعداد بازدید: ۱۴۳۶
کد خبر: ۴۷۸۵
تاریخ انتشار: ۰۱ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۴۶ - 2018 23 July
تصحیح اشتباه یک حکایت تاریخی
امین رجبی سردبیر
چندی پیش مطلبی با عنوان: «درسی که علامه بحرالعلوم به آغامحمدخان قاجار داد» در فضای مجازی نظر نگارنده را جلب کرد.
 
این مطلب درباره یک واقعه تاریخی بود که از اهداء یک قرآن جواهرنشان از سوی آغا محمدخان به علامه بحرالعلوم حکایت داشت. در متن آمده بود:
 
«آغا محمدخان قاجار، قرآنى به خط میرزاى تبریزى كه خطاط معروفى بود با جلدى كه به یاقوت و الماس و زبرجد و سایر سنگ‌هاى گرانبها تزئین شده بود به رسم هدیه براى بحرالعلوم ارسال كرد. وقتى قرآن را آوردند كه به ایشان برسانند درب منزل را زدند. با كوبیدن حلقه در، بحرالعلوم خود پشت درب منزل آمد و در را باز نمود، در حالى كه دست مبارک آن بزرگمرد بالا و قلم به دستشان بود. 
 
خطاب به آنان فرمود: چه كار دارید؟ گفتند: حضرت سلطان، قرآنى براى شما فرستاده‌اند. 
 
استاد نگاهى به جانب قرآن نمود و گفت: این زینت‌ها و دانه‌ها چیست كه بر جلد آن نصب شده است؟ عرض شد: اینها سنگ‌هایى گرانبهاست كه جلد قرآن را با آنها تزئین نموده‌اند. گفت: چرا بر كلام خدا چیزى آویخته‌اید كه باعث زندانى شدن و تعطیل آن مى‌گردد؟ آنها را از جلد قرآن جدا كنید و بفروشید و قیمت آن را میان مساكین قسمت كنید.
 
عرض كردند: قرآن را كه با خط خطاطى معروف است و ارزش زیادى دارد قبول فرمایید. گفت: قرآن را هركس آورده نزد او باشد و آن را تلاوت نماید. این را فرمود و در منزل را بست.»
 
به نظر نگارنده آمد که احتمالاً باید قرآن مذکور، به خط استاد میرزا احمد نی‌ریزی باشد که به اشتباه «تبریزی» نوشته شده؛ اشتباهی که تاکنون در منابع مختلف بارها تکرار گردیده است. ضمن این که احتمال وجود خطاطی به نام میرزاى تبریزى بسیار کم است. همچنین باید درستی متن نیز بررسی می‌شد.
 
همین شک‌ منجر به جستجو در منابع مختلف گردید و نتایجی به دست داد که بهانه تنظیم این نوشتار شد. 
 
این حکایت به اشکال مختلف در کتابها و سایت‌های معتبر و غیرمعتبر زیادی نقل شده از جمله:
کتاب «دیدار با ابرار» نوشته نورالدین علی‌لو (ص٢٧)، کتاب «سرگذشت‌هاى تلخ و شیرین قرآن» نوشته غلامرضا نیشابورى (ص٨٠)، کتاب «پیکار با منکر در سیره ابرار» نوشته محمد عابدی (ص٣٥)، کتاب «سیمای فرزانگان» نوشته رضا مختاری (ص٣٨١)،  روزنامه‌های کیهان (٩/١١/٩٦ و جمهوری اسلامی (١/١١/٩٦)، سایت خبری سیاست روز (٢٩/١٠/٩٦)، خبرگزاری برنا (٢٦/٩/٩٠)، و صفحات اینستاگرامی برخی شخصیتهای معروف.
 
منبع اصلی این حکایت،‌کتاب «فوائد ‌الرضویه» نوشته مرحوم شیخ عباس قمی(١)  است. 
 
با مطالعه اصل منبع،‌ مشخص شد که در نقل این حکایت ٢ اشتباه صورت گرفته و آن اینکه نه قرآن به خط میرزای تبریزی بوده و نه آن عالم فرزانه، بحرالعلوم!
 
بلکه آغامحمد خان قاجار قرآن جواهرنشان به خط استاد میرزا احمد نی‌ریزی را برای علامه محمدباقر بهبهانی حائری معروف به وحید بهبهانی هدیه می‌فرستد و بقیه ماجرا.
 
در زیر اصل حکایت از متن کتاب «فوائد الرضویه» را عیناً می‌خوانید. این حکایت به نقل از «شمس‌الدین بن جمال‌الدین بهبهانی» ذکر شده است.
 
دلیل این اشتباهات مشخص نیست اما به احتمال به دلیل انشای خاص کتاب باشد که در بهمن‌ماه سال ١٣٢٧ خورشیدی (٧٠ سال پیش) به چاپ رسیده است.
 
همچنین چند پاراگراف قبل از این حکایت در متن کتاب،‌ نام علامه بحرالعلوم به عنوان شاگرد مبرّز علامه  بهبهانی آمده که می‌تواند خواننده را به اشتباه بیندازد. 
 
و اما اصل حکایت (با این توضیح که معنی برخی کلمات  برای فهم بهتر در پرانتز آورده شده است):
«و نیز مرحوم استاد این حقیر شمس‌الدین بن جمال‌الدین البهبهانی که از جمله تلامذه (شاگردان) اواخر زمان آن سرور بود که احوال آن جناب را در تحفة‌الرضویه و در این نسخه شریفه نیز نقل نموده می‌فرمودند که زهد آن جناب به مرتبه (مرتبه‌ای)  بود که لباس‌های آن سرور کرباس و تابدار بود و غالباً آنها را زوجه مقدسه آن جناب که والده ماجده آقا محمدعلی ولد آن جناب که مقامع و کتب دیگر از مؤلفات آن جناب است تار و پود آنها را می‌رشت و می‌بافت و به امتعه (کالاها و متاع‌ها) و اقمشه (پارچه و لباس) دنیا هیچ نظر نداشت.
 
و نقل فرمودند قرآن به خط میرزای نیریز که جلد آن را به یاقوت و الماس و زبرجد و سایر سنگهای گرانبها ترصیع (جواهرنشان) نموده بودند مرحوم سلطان زمان آقا محمد خان انار اللّه برهانه آن قرآن را از برای جناب آقا  هدیه ارسال فرموده بودند. آن قرآن را زمانی که آورده بودند که به جناب آقا برسد من با آورندگان قرآن آمدیم به درب منزل مبارک آقا. بعد از دق الباب (کوبیدن در) خود جناب آقا  به نفس نفیس آمدند به پشت درب منزل و در را باز نمودند در حالتی که دست شریف آن سرور بالا بود و قلم به دست مبارکش بود به جانب ما نظری فرمودند و گفتند: چه کار دارید؟
 
آورندگان قرآن عرض کردند که حضرت سلطان قرآنی به جهت شما فرستاده‌اند.
 
آن جناب نگاهی به جانب قرآن  نمودند، فرمودند: این زینت‌ها و دانها (دانه‌ها) چیست که بر جلد قرآن نصب شده؟
 
عرض شد: اینها سنگهای گرانبها است که جلد قرآن را مرصع نموده‌اند.
 
فرمود: چه جهت دارد که کلام‌اللّه را چنین نموده‌اند که باعث حبس و تعطیل آن گردیده‌اند. آنها را از جلد قرآن جدا کنید و بفروشید و قیمت آن را به طلاب  و مساکین قسمت کنید. 
 
عرض نمودند: قرآن را که خط میرزای نیریز است و قیمت زیاد دارد قبول نمایید.
 
فرمودند: هرکس قرآن را آورده در نزد او باشد و پیوسته از آن تلاوت کلام خدا نماید.
 
این کلام را فرمودند و درب منزل را بستند و ما برگشتیم انتهی.
 
پی‌نوشت:
١- قمی، شیخ‌ عباس (١٣٢٧ خورشیدی) فوائدالرضویه/ زندگانی علمای مذهب شیعه، ج اول، تهران: انتشارات مرکزی، صص ٤٠٤ تا ٤٠٨.

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها