تعداد بازدید: ۱۳۰۸
کد خبر: ۴۳۷۵
تاریخ انتشار: ۰۸ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۷:۵۸ - 2018 28 March
شعر دونی
سروده قُل‌مراد

الا نوروز فرخنده کجایی؟
همه مشتاق تو، تا تو بیایی
زدایند از همه کاشانه‌ها خاک
که تا گردد همه نی‌ریز ما پاک
یکی در فکر آجیل است و پشمک
یکی پسته خَرَد همراه تخمک
یکی در آب شادابخت! شوید
پتو و قالی‌اش را تا نبوید
همه کفش و لباس و رخت مردم
شود نو چون شراب تازه‌ی خم
همان وقتی که تو از در بیایی
شود شوری به پا در هر سرایی
به قربانت شوم نوروز جانم!
بیا تا یک غزل بهرت بخوانم
اگر «واوین» تو افتند نوروز!
به جایش «ی» گذارند اندرین روز
شوی شهری که نامش هست «نی‌ریز»
شوی قند عسل گردی شکرریز
شوی شهری که دارد یک پلنگان
پلنگانی که چون لب گشته خندان
همان شهری که لبریز انار است
زمستان و خزانش هم بهار است
همان شهری که دارد بختگانی
کنارش کوه و جنگل، برف‌دانی
هوایش پاک و خوب و دلپذیر است
زمینش کوه و دریا و کویر است
خدایا شهر ما را دورگردان
از آفت‌های سخت دورِ گردان


نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها