تعداد بازدید: ۳۳۳۲
کد خبر: ۴۳۱۷
تاریخ انتشار: ۲۲ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۸:۵۶ - 2018 13 March
چهارشنبه‌سوری در نی‌ریز
عابد نعمتی گروه گزارش

/ روی پشت‌بامها بُته و بارشیکی آتش می‌زدیم و برای همسایه‌ها شعر می‌خواندیم
/ ما اکلیل سرنج درست می‌کنیم و هر سال می‌رویم سر آسیاب
/ به جای این بیخودبازی‌ها هر شب به هیئت امام حسین می‌روم
/ باید در سال چند جشن برگزار کنند تا مردم عُقده نداشته باشند
/ چهارشنبه سوری را تبدیل کرده‌اند به چهارشنبه‌سوزی
/ آن وقتها بیشتر می‌چسبید؛ مردم خوش بودند و غصه دنیا را نداشتند
/ فقط برای این که مورچه‌های خانه‌اشان کم شود، روی پشت‌بامها آتش می‌کردند و شعر می‌خواندند
/ کاش مثل همان قدیمها همه اقوام دور هم جمع می‌شدند، بعد بیرون می‌رفتند و از روی آتش می‌پریدند
/  باید با اطلاع‌رسانی، به نسل جدید فهماند که بنا و منشأ این رسم چه است تا دلیلش را بدانند

 

آن زمانها روی پشت‌بام خانه‌های نی‌ریز آتش روشن می‌کردند، از روی آن می‌پریدند و همه با هم می‌خواندند:


از بوم ما تا بوم شما...
این را ابراهیم قربانی می‌گوید. مردی ٦٧ ساله که آن قدیمها را خوب به یاد دارد.


*****
چهارشنبه‌سوری یکی ازجشن‌های ایرانی است که در واپسین شب چهارشنبه سال (از غروب سه‌شنبه) برگزار می‌شود و اولین جشن از مجموعه جشن‌ها و مناسبت‌های نوروزی است.


طبق آیین باستان، در این روز آتش بزرگی برافروخته و تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته می‌شود. مردم از روی آتش می‌پرند و همزمان می‌خوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من». مردم خواهان آن هستند که آتش تمام رنگ پریدگی و زردی، بیماری و مشکلاتشان را بگیرد و به جای آن سرخی و گرمی و نیرو به آنها بدهد. 


*****
اما قربانی می‌گوید در نی‌ریز این طور نبود:


- «روی پشت‌بامها بُته و بارشیکی آتش می‌زدیم و برای همسایه‌ها شعر می‌خواندیم؛ آنها هم جواب می‌دادند. می‌گفتند اگر این کار را نکنید، آن سال مورچه‌ در خانه فراوان می‌شود.»
ظاهراً مردم معتقد بودند به وسیله این آتش گرمایی ایجاد می‌شود و مورچه‌های گِلی (موریانه) ازبین می‌رود.


این پلیس بازنشسته معتقد است آیینی هم که امروزه برگزار می‌شود، برگرفته از آئین گذشته است که به اشتباه به مسیری غلط افتاده است.


می‌گوید: «ای کاش مثل گذشته خانواده‌ها با اسلوب دور هم جمع می‌شدند، آتشی روشن می‌کردند و بگو بخند داشتند. تنوع خوبی هم می‌شد.»


اما در این سوی ماجرا، جوانهای نسل امروز با آن علاقه‌ها، هیجانات بعضاً سرکوب‌شده و روحیات خاص قرار گرفته‌اند. کسانی که گفتگو با آنها نشان می‌دهد خیلی‌هایشان از پیشینه این آیین تاریخی اطلاعی ندارند و فقط دورادور چیزهایی شنیده‌اند.


دو جوان در چمنهای میان بلوار آبادزردشت نشسته‌اند و  با هم صحبت می‌کنند. یکی از آنها که حدود ٢٠ ساله است، خودش را «کل حسین» معرفی می‌کند. با لهجه‌ای عامیانه و رک و روراست می‌گوید: «ما اکلیل سرنج درست می‌کنیم و هر سال می‌رویم سر آسیاب.»


انگار با هر کسی که با موتورسیکلت رد می‌شود، آشناست. در حالی که روش درست کردن اکلیل سرنج را توضیح می‌دهد، به چند تا از دوستانش که سوار بر موتورسیکلت رد می‌شوند، با داد و فریاد می‌گوید: «سه‌شنبه شب بیاین‌ها...»


و دوباره ادامه می‌دهد: «بچه‌های این شهر دوست دارند ده تا ترقه بردارند و بروند سر آسیاب. بعدش هم قلیانی بکشند و خوش باشند.»


او خطرات این کار و برگزاری جشن به شکل سنتی را قبول ندارد. می‌گوید: «همه خوشی‌اش توی همین است. یک چهارشنبه‌سوری که بیشتر نداریم. روز آتش‌بازی است و قشنگ باید تا می‌توانیم بتازانیم.»


دوستش محمدجواد که کنارش نشسته، روحیه‌اش کاملاً متفاوت است و انگار طرز فکر دیگری دارد. می‌گوید: «ما به جای این بیخودبازی‌ها هر شب به هیئت امام حسین می‌رویم و سینه می‌زنیم. »


البته او معتقد است اگر این جشن سنتی بود و منافاتی با مذهب و دین نداشت، حتماً در آن شرکت می‌کرد. اما به گفته محمدجواد، برخی خانواده‌ها روی جوانان و بخصوص دخترانشان نظارت ندارند و همین حضور آرایش کرده آنها در این مراسم است که خیلی‌های دیگر را به آنجا می‌کشاند.


او ادامه می‌دهد: «باید در سال چند جشن برگزار کنند تا مردم عُقده نداشته باشند. اما در شهر ما مثلاً یک تئاتر برگزار می‌شود و همان شبهای اول تعطیلش می‌کنند. خب معلوم است مردم عقده دارند.»


کمی آن طرفتر محمدحسین ٢٥ ساله روی موتورسیکلت نشسته و مشکل کار را مسئولان می‌داند. می‌گوید: «من خودم یک بار سنگ داخل ترقه‌های دست‌ساز به صورتم خورد و تا یک ماه جایش بود. وقتی جایی نباشد که جوانها هیجان خود را خالی کنند، مجبورند دنبال بهانه‌ای مثل چهارشنبه‌سوری بروند.»


به عقیده او باید جایی باشد که جوانها بتوانند دور هم جمع شوند و مشکلاتشان را برای هم بگویند.


میثم - ت ٢٥ ساله در باشگاه بدنسازی کار می‌کند. به گفته او، چهارشنبه‌سوری این دوره زمانه آسایش را از مردم گرفته است. می‌گوید: «من خودم یک بار می‌خواستم جشن چهارشنبه‌سوری بروم؛ اما آنقدر وضعیت بد بود که نتوانستم و در میانه راه برگشتم.»


میثم پیشنهاد می‌دهد مثل مراسم مذهبی و مناسبتی که مکان و زمان را مشخص می‌کنند، می‌توانند جایی هم برای این جشن مشخص کنند که به جای ترقه‌بازی، آتش کوچکی باشد و به شکل سنتی برگزار شود.»


بهزاد تاتی ٢٦ ساله، در بلوار ولیعصر مغازه ظروف یکبار مصرف دارد. او جسته و گریخته چیزهایی درباره مراسم باستانی چهارشنبه سوری شنیده و می‌گوید: «ایرانیان باستان آتش را مظهر پاکی می‌دانستند و معتقد بودند از روی آن که بپرند، بدی‌هایشان از بین می‌رود. اما این رسم قدیمی الآن تبدیل به یک مراسم وحشتناک شده و باعث آسیب‌دیدگی جدی می‌شود. ما خودمان یک بار به آسیاب آبادزردشت رفتیم؛ اما نتوانستیم بایستیم و خیلی خطرناک بود؛ از همه جا ترقه و مواد آتش‌زا می‌آمد. خیلی از والدین هم نمی‌دانند که فرزندانشان به این جاها می‌روند؛ وقتی خبر می‌شوند که متأسفانه مصدوم شده است.»


به عقیده او خیلی سخت است که بشود مراسمی بدون خطر و ترقه‌های دست‌ساز برگزار شود. می‌گوید: «همه در خانه‌های خودشان می‌سازند و همراهشان می‌آورند.»
به گفته تاتی، اگر هم قرار است مراسمی سنتی و برنامه‌ریزی شده برگزار شود، حتماً باید با نظارت مسئولان باشد تا مشکلی پیش نیاید.


چند دانش‌آموز دبستانی در فاز ٢ شهرک شهیدرجایی از مدرسه تعطیل شده و راهی خانه‌اند. امیرمحمد شاهسونی ١٢ ساله حرفهای جالبی می‌زند. می‌گوید: «چهارشنبه سوری را تبدیل کرده‌اند به چهارشنبه‌سوزی. جوانها این رسم را با ترقه و اکلیل سرنج خراب کرده‌اند.»


امیرمحمد و دوستش امیرحمزه غریبی، شب چهارشنبه‌سوری را در خانه می‌مانند و بیرون نمی‌روند.


همکلاسی‌اش ابوالفضل شاهسونی اما هر سال در این شب به روستای لای‌حنا می‌رود، به همراه خانواده آتش روشن می‌کنند و از رویش می‌پرند.


محمدحسین دمیری هم که کنارشان ایستاده، مصدومان چهارشنبه‌سوری را در تلویزیون دیده و معتقد است به جای استفاده از این مواد خطرناک، باید به رسم قدیمی آن عمل شود. اما به گفته او، یکی از دوستانش ١٥٠ ترقه با اکلیل سرنج درست کرده و از همین حالا دارد آماده می‌شود.


غلامحسین نریمان ٦٧ ساله تنها در خیابان ولیعصر ایستاده و چیزهایی از مراسم قدیمی چهارشنبه‌سوری به یاد دارد.


حرفهایش دلنشین است. می‌گوید: «آن وقتها بیشتر می‌چسبید. مردم خوش بودند و غصه دنیا را نداشتند. دلشان می‌خواست این مراسم بیاید و دور هم باشند. همان یک لقمه نانشان را به خوشی می‌خوردند و خیر و برکتها زیاد بود.»


محمدحسین صحراگرد ٥٨ ساله نیز همان موقع می‌رسد. او می‌گوید: «این جشن در زمان قدیم مثل حالا این قدر مهم نبود و خیلی ضعیف برگزار می‌شد. مردم هم دنبالش نبودند و فقط برای این که مورچه‌های خانه‌اشان کم شود، روی پشت‌بامها آتش می‌کردند و شعر می‌خواندند. اما حالا برخی آن قدر برایشان مهم شده که مردم اذیت می‌شوند.»


به گفته او، کار جوانهای حالا مصیبت است، نه تفریح.


محمدرضا معانی ٨٥ ساله هم از ٣ روز و ٣ شب روشن کردن آتش روی پشت‌بامها می‌گوید که به بیان او مردم قدیم عقیده داشتند اگر این کار را نکنند، گِلی‌ها (موریانه‌ها) می‌آیند و مواد غذایی را نابود می‌کنند.


حمیدرضا حسن‌الهی ١٨ ساله در خیابان قدس است. او  می‌گوید ای کاش مثل همان قدیمها همه اقوام دور هم جمع می‌شدند، بعد بیرون می‌رفتند و از روی آتش می‌پریدند.


ادامه می‌دهد: «من خودم ٢ سال است در این شب بیرون نمی‌روم. چون ٢ سال پیش با دوستم بودم که ترقه درست کرده بود. او ترقه را جلوی پای یکی ترکاند و باعث شد بینایی‌اش کم شود. از همان موقع به خاطر نبود امنیت بیرون نمی‌روم.»


رضا یلدایی ٣٤ ساله فروشگاه کتاب دارد و اهل مطالعه است. او معتقد است ماهیت این رسم باستانی نسبت به قبل تحت تأثیر فرهنگهای دیگر تغییر کرده و متأسفانه تغییرات، منفی بوده است.


یلدایی پیشنهاد می‌دهد باید با اطلاع‌رسانی به نسل جدید فهماند که بنا و منشأ این رسم چه است تا دلیلش را بدانند. سپس آن را در مکانهای خاصی به شکل کنترل شده برگزار کنند و سازمانها و نهادهایی مثل شهرداری هم بانی‌اش شوند و به آن سمت و سو دهند.


*****
اما شهردار نی‌ریز می‌گوید امسال برنامه‌ای برای چهارشنبه‌سوری ندارد. هر چند به گفته حامد فرغت این یکی از آرزوهای همیشگی‌اش بوده، اما مجموعه شهرداری و شورای شهر جدید نی‌ریز هنوز فرصتی برای برنامه‌ریزی این چنینی نکرده‌اند.


او می‌گوید: «ای کاش مثل خیلی کشورهای دیگر که جشنهای بزرگی برگزار می‌کنند، ما هم کاری می‌کردیم تا به جای این که جوانها خودشان را آتش بزنند، مراسم جشن آتش‌بازی برگزار شود.»


به بیان شهردار نی‌ریز، در سال جاری تنها به جمع‌آوری اقلام خطرآفرینی مثل لاستیک و تنه‌های خشک درختان اقدام شده و آتش‌نشانی در آمادگی کامل است.


ابراهیم خیراندیش رئیس آتش‌نشانی نی‌ریز هم این مطلب را تأیید می‌کند و می‌گوید: « در سال گذشته و در شب چهارشنبه‌سوری حادثه‌ای جز آتش زدن یک خودرو که آن هم احتمالاً خصومت شخصی بود، نداشته‌ایم.»


هر چند به گفته پیرحسین کولیوند سرپرست اورژانس کشور، حدود ٢٦٠٠ نفر در حوادث چهارشنبه سوری سال قبل مصدوم و قطع عضو و دو نفر نیز کشته شدند؛ اما محمدحسین کچویی رئیس اورژانس نی‌ریز به ما می‌گوید خوشبختانه سال گذشته و در شب چهارشنبه‌سوری، اورژانس نی‌ریز مأموریتی در این زمینه نداشته است.


در همین زمینه می‌خواستیم نظر فرماندهی انتظامی شهرستان را درباره میزان آمادگی و اقدامات این نیرو جویا شویم و هم از پیشنهادات آنها برای بهتر برگزار شدن این آیین سنتی بپرسیم. اما علی‌رغم تلاش خبرنگار ما، موفق به برقراری ارتباط با فرماندهی انتظامی نشدیم.


نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها