تعداد بازدید: ۹۵۳
کد خبر: ۴۱۹۸
تاریخ انتشار: ۰۱ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۹ - 2018 20 February
ماجراهای من و بی‌بی
بی‌بی کارت دعوت را داد دستم...
 
- بیگیر ننه بین عروسیِ کیه.
 
نگاهی به کارت دعوت انداختم.
 
- عروسی نیس بی‌بی... تولده...
 
 
- تولد؟ تولد کی؟
 
- تولد ملوسک...
 
- خروسک دیه کیه؟
 
- خروسک نه بی‌بی. ملوسک... سگِ سوسن جون! 
 
بی‌بی چشمانش گرد شد...
 
- چی‌چی؟ سوسن میه سگ دره؟ خودوش مث سگه پاچه همه رو می‌گیره! سگ دیه میخوا چکار؟ 
 
محکم زد پشت دستش...
 
- خااااااک تو سَرُش! چه دوره زمونِی شده... بوگو مرده‌شور ریختتو ببرن تو اگه شوور داشتی، بویه کمِ‌کم سه چار تا بچه دوروبرُت بودن، رفتی سگ اِسَدی؟حالا بری کِی هس؟
 
- عصر جمعه بی‌بی... میریم؟
 
- ها نپه نیریم؟ چرا نریم؟ شیرینی توله‌سگ، خوردن دَره!
 
- کادو چی ببریم بی‌بی؟
 
- دونه‌داغ، زهرمار... تا جمعه اُسُخونِی غذا رو جم می‌کنم، همونارو می‌بریم...  سگ فقط اسُخون دوس دره، بد میگم؟
 
*******
عصر جمعه بود و با بی‌بی راه افتادیم سمت خانه سوسن خانم... گوش تا گوش خانه آدم نشسته بود و دکوری زده بودند که نگو و نپرس...
 
سوسن خانم همانطور که حسابی به خودش رسیده بود، به پیشوازمان آمد...
 
بی‌بی تا او را با آن سر و وضع دید گفت:
 
- تا دیدم کارت از طرف توئه کلی ذوق کردم سوسن، گفتم بالاخره سوسنم عروس شد! نگو بری خروسک تولد گرفتی... حالا ای شاخ شمشاد خروسک کجا هس؟
 
سوسن خانم همانطور که بیچاره حسابی از رو رفته بود،  ملوسک را به بی‌بی نشان داد...
 
ملوسک همانطور که کلاه تولدی سرش گذاشته بودند، روی مبل بالای مجلس نشسته بود و سر تکان می‌داد!
 
بی‌بی باز به سوسن تشرزد:
 
- سوسن توقع که ندری من بیشینم تو راهرو، خروسک بیشینه بالای مجلس؟
 
- خوب بی‌بی‌جان شمام بفرمایید همون جا بشینین کنار دست ملوسک!
 
بی‌بی اخمهایش رفت توی هم...
 
- دسُت درد نکنه سوسن. هی مونده آخر پیری همنشین سگ بشم! تو حیا نیکنی ای حرفا رو می‌زنی؟ هی کارارو می‌کنی که تا حالا تو خونه موندی نه!
 
سوسن دوباره تا بناگوش قرمز شد...
 
کیک را که آوردند دوباره بی‌بی رو کرد به سوسن...
 
- خدا توله‌سگتو حفظ کنه ولی ایشالا کیک تولد بچت! گرچه فک کنم تو دیه تو ای سن و سال از بَچَم اُفتیدی!
 
خلاصه در این یکی دو ساعت بی‌بی انواع طعنه و کنایه‌ها را به سوسن خانم انداخت و او فقط سکوت کرد...
*******
از در که آمدیم بیرون رو کردم به بی‌بی....
 
- بی‌بی جون ببخشیدا ولی کارتون اصلاً درست نبود...
 
- کدوم کارم؟
 
 
- همین حرفایی که به سوسن خانوم زدین دیگه...
 
- کدوم حرفا؟
 
- وا... بی‌بی... همین کنایه‌ها دیگه...
 
- اولاً که فضولیش به تو نیومده و به تو رفطی ندره! بعدُشم حقُش بود... زنیکه ندید بدید ...
 
- خب بی‌بی جون الان این کارا مُده... یه طورایی کلاس داره!
 
*******
بی‌بی چند لحظه‌ای ساکت شد...
 
- واقعاً ننه؟
 
- چی واقعاً بی‌بی؟
 
- ای کارا کَلاس دره؟
 
- از دید بعضیا بله! کلاس داره...
 
دوباره چند لحظه‌ای ساکت شد...
 
- چن؟
 
- چی چن بی‌بی؟
 
- سگ دیه!!!                                                   گلابتون

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها