تعداد بازدید: ۲۶۳۹
کد خبر: ۴۱۲۹
تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۷:۵۹ - 2018 05 February
حانیه سلیمی نمونه‌ای خوب از جوانانی است که توانست رؤیاهاش را با تلاش‌های شبانه‌روزی خودش به واقعیت برساند.

حانیه یک دختر دهه هفتادی است. او با داشتن مدرک لیسانس مهندسی پزشکی از دانشگاه امیر‌کبیر، علاوه بر شیرینی‌پزی تدریس خصوصی هم می‌کند. او که شیرینی‌پزی را از دو سال پیش و همزمان با تحصیلش آغاز کرد، زمان زیادی برای پیشرفت در این کار گذاشت تا جایی که از خواب شب و تفریحات دیگرش هم می‌زد. همین تلاش‌های حانیه باعث شد تا پس از گذشت دو سال از شروع کارش با ٥٠٠ هنرجو، بتواند یک کارگاه شیرینی‌پزی افتتاح و برای ١٠ نفر ایجاد شغل کند. 


حانیه درباره اینکه چه شد به شیرینی‌پزی علاقه‌مند شد، می‌گوید: شیرینی‌پزی یا شاخه‌هایی در این موضوع، چیزی نیست که بخواهی تازه به آن علاقه‌مند شوی. همه خانم‌ها و حتی درصد زیادی از آقایان به این حرفه علاقه‌مند هستند و اینکه سمتش نمی‌آیند به این معنی نیست که دوستش ندارند. شیرینی‌پزی هنری بود که از نوجوانی خیلی دوستش داشتم، البته نه برای کار. همیشه کسانی که شیرینی‌فروشی داشتند یا مثلاً در کار دکور کیک بودند، برایم جذاب بودند. بالاخره یک روز جسارتش را پیدا کردم و سمت این کار آمدم. من از سن کم نمی‌خواستم این کار را انجام دهم. حتی اوایلش که کارم را شروع کردم، صرفاً برای سرگرمی بود.


برای پیشرفت در این حرفه از خواب شبم می‌زدم
اوایل چون برایم حالت سرگرمی داشت، کم بودن مشتری ناراحتم نمی‌کرد. از یک سال و نیم پیش بود که حجم کارهایم بیشتر شد. البته نه به اندازه الان. آن شش ماه اول فقط برای خودم نمونه می‌زدم و عکس‌هایش را در صفحه اینستاگرام می‌گذاشتم و با همان چند بازدیدکننده‌ای که داشتم، خیلی خوشحال بودم. از مدتی به بعد این جذابیت برایم نقش پیدا کرد که بتوانم در مراسم دیگران هم سهمی داشته باشم. خیلی سختی کشیدم. این طور نیست که بگویم چون این حرفه شیرین است و الان هم خیلی همه چیز خوب به نظر می‌آید، می‌توان راحت به آن رسید. در کل هیچ هدفی نیست که بشود راحت به آن رسید. 


اولین مشتری‌هایم صفحه من را به دیگران معرفی می‌کردند و این بهترین تبلیغ برای من بود
استقبال اصلی از صفحه‌ام از طریق معرفی خود مشتری‌ها بود. یعنی یادم هست، آن اوایل یکی دو سفارش که می‌زدم، نفرهای بعدی وقتی به من پیام می‌دادند، خودشان اتفاقی با صفحه آشنا نشده بودند؛ بلکه آنها به من می‌گفتند که مثلاً ما دوست خانم فلانی هستیم که هفته پیش به شما سفارش داده بود یا ما دخترخاله آن خانمی هستیم که در آن تاریخ به شما سفارش داده بود. این خیلی برای من حس خوبی داشت و بیشتر به من انگیزه می‌داد. مخصوصاً وقتی می‌دیدم، کسی که برای بار اول از من شیرینی خریده، از آن خوشش آمده است. چون اوایل کارم بود و خیلی سخت بود که بتوانی کارها را همان طور که مشتری می‌خواهد در بیاوری. همین که مشتری راضی بود و به دیگران معرفیم می‌کرد، واقعاً خیلی برایم جذاب بود.
برای روی غلتک افتادن کارم شب‌ها شیرینی می‌پختم و روزها به دانشگاه می‌رفتم.


در مرحله اول این سختی کشیدن به خاطر مشتری‌ها بود؛ یعنی اگر من خودم از انجام کاری ٢٠ درصد احساس رضایت می‌کردم، هشتاد درصد بقیه را از رضایت مشتری‌ها می‌گرفتم. آن بازخوردی که بعد از تحویل کارشان برایم داشتند از همه چیز برایم قشنگ‌تر بود و حاضر بودم به خاطر این حس حتی از خواب شبم بگذرم. 


با خواندن پیام‌های یک سال پیش مشتریانم در تلگرام انرژی می‌گیرم
ترس و دلهره همیشه در کار من وجود داشت. یک وقت‌هایی به خودم می‌گفتم؛ واقعاً ممکن است از پسش بر بیایم؟ چون هر چه کار جلوتر می‌رفت، خواسته‌ها سنگین‌تر می‌شد و این حرفه هم این طور نیست که شما چیزی را بلد باشید و بتوانید فقط به همان‌ها تکیه کنید. بلکه مدام باید دنبال یادگیری طرح‌هایی باشید که اصلاً فکرش را هم نمی‌کنید. بارها طرح‌هایی به من سفارش داده می‌شد که مجبور بودم، اسمش را در اینترنت سرچ کنم تا ببینم اصلاً چه چیزی هست که بعد بخواهم برای مشتری درش بیاورم. برای گسترش حرفه‌ام کار خاصی انجام ندادم. مثلاً اصلاً تراکت پخش نکردم. فقط سعی کردم، کیفیت کارم را نگه دارم. وقتی کیفیت کارم حفظ شد، مشتریان خودشان باعث گسترش کارم شدند. هر چیزی که در حال حاضر دارم، از مشتری‌هایم است. 


سرمایه اولیه کارم پول ماهیانه‌ای بود که از پدرم می‌گرفتم
من برای شروع کار هیچ سرمایه‌ای نگذاشتم. اولین وسایلی هم که تهیه کردم با پول ماهیانه‌ای بود که از پدرم می‌گرفتم و نه بیشتر. برای دختری در آن سن، اصلاً سرمایه داشتن معنی نداشت. البته این کار اصلاً سرمایه لازم نداشت. با یک مبلغ ناچیز می‌‌توان این حرفه را شروع کرد و همه چیز به خود شخص برمی‌گردد که می‌خواهد چقدر در آن پیشرفت کند. معتقدم آدم چیزی را که بخواهد به دست می‌آورد. اگر بخواهی در یک حرفه‌ پیشرفت کنی،  نگاه نمی‌کنی که چقدر جیبت پر است. در این صورت است که حتماً پیشرفت می‌کنی.


 برای شیرینی‌پزی باید وقت بگذارید و هزینه کنید
کلاس‌‌های آموزشی کمک می‌کند، راهی که ما در یک سال گذراندیم، در یک روز طی شود. در غیر این صورت معتقدم چیزی نیست که آدم نتواند خودش یاد بگیرد ولی باید علاقه‌مندان برای آن زمان بگذارند، هزینه کنند و کلی ضرر کنند. من یادم هست که وقتی از لوازم قنادی وسیله‌ای تهیه می‌کردم، گاهی اصلاً نمی‌دانستم که آن وسیله چیست. مواد زیادی دور می‌ریختم، گاهی ابزار را خراب می‌کردم. آنقدر با آنها کار می‌کردم تا متوجه شوم، هر کدام از اینها به چه درد می‌خورد. ولی کلاس‌ها واقعاً خیلی پیشرفت‌ها را جلوتر انداخته است. کلاس باعث می‌شود که در یک روز تمام تکنیک‌ها را آموزش ببینید و بعد از آن دیگر به پشتکار و خلاقیت هنرجو برمی‌گردد.


خودم را باور داشتم و برای همین پس از گذشت ٢ سال کارگاهم را افتتاح کردم
شروع کار در کارگاه برای من خیلی سخت بود. چون همه همکاران من حداقل با پنج سال سابقه کار، شروع به افتتاح کارگاه کردند. برای من بعد از گذشت حدود دو سال این کار خیلی ریسک بود. اما من خودم را باور داشتم و می‌دانستم حتماً می‌توانم این کار را انجام بدهم. برایم خیلی مهم بود که فضای کارگاه مناسب باشد. چون هنرجوهایی که در کلاس شرکت می‌کنند، همه خانم هستند و مهم بود جایی که می‌آیند، مطمئن باشد. 


بیشترین سفارش‌ها به وسیله آقایان و به مناسبت سالگرد ازدواج‌شان ثبت می‌شود
بیشترین سفارش‌ها توسط آقایان و به مناسبت سالگرد ازدواج ثبت می‌شود. همین که آدم فکر می‌کند در شادی بقیه شریک است، خیلی خوشحال کننده و انرژی‌بخش است. یکی از قشنگ‌ترین خاطره‌ها وقتی بود که یک آقایی برای مراسم خواستگاری‌اش سفارش شیرینی داده بود و به من گفته بود که دعا کنید، بشود. چون سال‌هاست تلاش می‌کنم که به این خانم برسم. ایشان بعد از مراسم به من پیام داده بود و تشکر کرد از اینکه وفتی خانواده همسرم شیرینی‌ها را دیدند، آنقدر از این سلیقه ذوق‌زده شده بودند که واقعاً مراسم آن طور که می‌خواستم پیش رفت. این یکی از قشنگ‌ترین‌هایش بود و قشنگ‌تر وقتی شد که ٩ ماه بعد این آقا برای مراسم ازدواج‌شان، برای گیفت‌های عروسی‌ به من سفارش دادند. یعنی شاید به جرئت بتوانم بگویم من خودم از آن خانم و آقا برای مراسم‌شان خوشحال‌تر بودم. خیلی از این موارد وجود دارد؛ مثلاً دخترخانمی گفته بود، من به خاطر کار اشتباهی که کردم، مادرم یک ماه است که اصلاً با من صحبت نمی‌کند. شیرینی‌ها باعث شده بود که حکم سکوت بینشان شکسته شود. این‌ها خاطرات قشنگی است که من با فکر کردن به آنها روحیه می‌‌گیرم.


بزرگترین ضعف شیرینی‌های فروشگاهی طعم بد آن است
اولین و مهم‌ترین نکته طعم کار است. معمولاً فوندانت‌هایی (خمیر شیرینی‌پزی که جهت تزئین استفاده می‌شود) که برای لوازم قنادی و شیرینی‌فروشی استفاده می‌شود، واقعاً طعم بدی دارد.

چون از مواد مرغوب استفاده نمی‌کنند و دوم تمیزی و ظرافت کار که از دید مشتری خیلی مهم است. خیلی وقت‌ها با هزینه کمتر می‌توانیم بسیاری چیزها را بخریم ولی بعد می‌بینیم که آن اصالت کار حفظ نشده است. علت اینکه مشتری‌های ثابتی دارم، فقط طعم شیرینی، تمیزی و تازگی کارم است. این سه فاکتور از مهم‌ترین‌هاست.


شیرینی‌پزی بهترین کار برای بانوان است
کسب و کار خانگی در کنار نقاط قوتش ایراداتی هم دارد. در حال حاضر اکثر خانه‌ها آپارتمانی هستند و مشاغلی که همراه با بوی کار و رفت و آمد هستند، خیلی شرایط راحتی ندارند. ولی همین که خانم‌ها می‌توانند در محیط خارج از خانه نباشند و در خانه خودشان سفارش قبول کنند یا عزیزی هست که صاحب فرزند کوچک است و نمی‌تواند به صورت تمام وقت مشغول این کار باشد، می‌تواند سفارش‌هایش را سبک‌تر قبول کند؛ همه‌ این‌ها از نکات مثبت شیرینی‌پزی است. از این لحاظ که انتخاب کار کاملاً با خود شخص است و اینکه در فضای خانه می‌‌توان درآمدزایی کرد، خیلی اتفاق خوبی است. خانم‌های زیادی هستند که در حال حاضر در منزل هستند و هیچ کار مناسبی ندارند و شرایط شان هم ایجاب می‌‌کند که حتماً در منزل باشند، شیرینی‌پزی برای این خانم‌ها مناسب‌ترین کار است. حتی خیلی از عزیزانی که مشغول حرفه‌های دیگر هستند، هم می‌توانند برای پر کردن بقیه وقت‌‌شان،  به جای وقت گذراندن سر چیزهایی که واقعاً ارزش ندارد؛ مثل نشستن پای تلویزیون و مشغول شدن به کارهایی که نه تنها مفید نیست، بلکه به آدم ضرر هم می‌رساند، این کار را انجام دهند.
کار شیرینی‌پزی هرگز کم‌رونق نمی‌شود


من تا به حال ٥٠٠ هنرجو داشته داشته‌ام. تقریباً ٥٠ درصد هنرجوهای من بعد از کلاس ترغیب می‌شوند که شیرینی‌پزی را ادامه دهند. خدا را شکر تعداد کسانی که تولد دارند یا سالگرد ازدواج یا... محدود نیست که این کار کم رونق شود. روزی هر کس هم دست خداست.


رضایت مشتری جذب سود می‌کند ولی سود زیاد جذب مشتری نمی‌کند


از همه کسایی که می‌خواهند این حرفه یا هر حرفه دیگری را شروع کنند، می‌خواهم که دست روی زانوی خودشان بگذارند و بلند شوند. استفاده از زحمت دیگران بزرگترین حق‌الناس است. یک نکته کلیدی برای موفقیت در کار شیرینی‌پزی به صورت خلاصه این است که؛ رضایت مشتری جذب سود می‌کند ولی سود زیاد جذب مشتری نمی‌کند.


نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها