احمد سپاسدار معتقد است مردم و مسئولان دست به دست هم دادهاند تا نیریز شناخته نشود.
وی که کارگردان تئاتر میباشد در حاشیه اکران «تیر و کمان» به گفتگو با ما پرداخت.
او دارای نشان درجه یک هنری در رشته تئاتر و نویسنده کتاب تاریخ تئاتر فارس است.
سپاسدار راه موفقیت تئاتریهای نیریز را اینگونه برشمرد: باید منیت را کنار گذاشت. تئاتر یک کار گروهی است و در جمعی بودن آن است که مفهوم تئاتر شکل میگیرد. متأسفانه ما ایرانیها در هنرهای فردی بسیار موفق هستیم اما در کار گروهی هرگز موفق نبودهایم. همین امر باعث شده است که ما تاریخ تئاتر نداشته باشیم. ما یک سری خرده نمایش داریم که تعداد آنها هم زیاد است.
سالن سینما را محل تبلیغ خود کنید
در شرایط کنونی و وقتی شما چنین سالنی دارید و کسانی هستند که از شما حمایت کنند باید کار کرد. بیتردید یک کار تئاتر متوسط خیلی بهتر از یک تابلو نقاشی است چون به شما کار جمعی را یاد میدهد.
وی خطاب به مسئولان شهرستانی گفت: این تعداد علاقهمند به تئاتر، نیاز به یک حامی دارد. البته تمام حمایتها نمیتواند مالی باشد بلکه حمایتهای معنوی هم میتواند در بسیاری از جاها راهگشا باشد.
استاد تجلیل شده تئاتر فارس در خصوص ورود سینما به شهر و تأثیرش بر اُفت مخاطبان تئاتر گفت: ٥٠ سال پیش در شیراز و یا تهران تعداد معدودی سالن سینما وجود داشت. در آن زمان در شیراز هم ٣-٢ گروه تئاتری داشتیم که میآمدند و میرفتند اما در حال حاضر با وجود سالنهای متعدد سینما، تلویزیون، ماهواره، اینترنت و... تعداد گروههای تئاتری به حدی زیاد شده است که ما میگوییم جلو افزایش این گروهها را بگیرید. در همین سایتها اگر یک جستجوی ساده کنید خواهید دید که چقدر سالنهای تئاتر رو به افزایش است.
تئاتریهای نیریز باید سالن سینما را محلی برای تبلیغ کار خود قرار دهند.
نیریز ناشناخته
وی از اینکه مردم و مسئولان شهر تلاشی برای شناساندن نیریز نمیکنند اظهار تعجب کرد و گفت: به نظر میرسد مردم و مسئولان شهر دست به دست هم دادهاند تا نیریز ناشناخته بماند. چرایی این قضیه برای من خیلی عجیب است. شهرهایی هستند که در خصوص کوچکترین داشتههایشان غلو میکنند تا باور پذیر شود اما در نیریز علیرغم داشتههای فراوان، در سطح فارس و ایران مطرح نیست.
مثلاً فردی که در شیراز است نمیداند که بهترین حاجیبادام تولید نیریز است نه یزد. انار و مشتقات آن شامل رب و سس نیریز بسیار مطرح است.
در همین سفری که به نیریز داشتیم به آقای طباطبایی گفتم نگاه کنید تا ٣٥ کیلومتری نیریز نامی از شهرتان دیده نمیشود.