تعداد بازدید: ۳۶۴۹
کد خبر: ۳۱۸۰
تاریخ انتشار: ۱۲ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۰:۴۹ - 2017 03 September
محمدعلی پیش‌آهنگ عضو شورای نویسندگان

زنان در طول تاریخ همواره نقش مهمی در دوام و قوام خانواده بر عهده داشته و پایه اصلی پرورش نسلهای بعد بوده‌اند. همزمان با این نقش‌های مهم، زنان در اقتصاد نیز دستی داشته و دارند. در زمان کنونی، نقش زنان تقریباً شبیه مردان است: کار در بیرون خانه در مشاغل آزاد یا دولتی.


اما در سالهایی نه چندان دور، زنان به شیوه‌ای متفاوت در اقتصاد نقش‌آفرین بودند. آنها در همان خانه کارهای بزرگی می‌کردند و یاربزرگی برای مرد خویش بودند و حتی گاهی از شوی خویش برای اقتصاد خانواده مؤثرتر بودند. آنها حتی در مزرعه و باغ و کوه و بیابان نیز بی‌ادعا و مظلوم کار می‌کردند.


در زیر زندگی یکی از این شیرزنان نی‌ریزی به تصویر کشیده شده است.
*****


در زمان قدیم زنی بود فرهیخته، با بینش و درایت، فعال و زرنگ و خوش‌برخورد که زبانزد خاص و عام بود. در سخن‌گفتن چیره‌دست بود و ترس پیش او معنا نداشت. کدبانویِ خانه بود و در شهر نی‌ریز دیده به گیتی گشود. به سن معین که رسید، به همسری انتخاب شد و‌ ازدواج کرد. از این پیوند خجسته صاحب چهار فرزند شد، سه پسر و یک دختر. 


دخترش هم پیوند همسری بست و صاحب سه پسر و یک دختر شد و پس از عمری کوتاه به رحمت خدا رفت. روان مادر و فرزند، هر دو شاد و یادشان گرامی ‌باد. 


این زن کدبانو، کارهای خانه را خوب انجام می‌داد. منزل را بموقع تمیز و رفت و روب می‌کرد و پیش از عید نوروز، به خانه‌تکانی و گردگیری مشغول می‌شد. تاقچه‌ها، رف‌ها، گنجه‌ها و نُقلدان‌ها را پاک می‌کرد و ظروف را می‌شست. سعی می‌کرد ظرف‌هایی که شکستنی بودند، نشکند، چون عقیده داشت اگر بشکند، سال خوبی نخواهد داشت. نان‌های شیرین، اسفناجی، خشخاشی، کنجدی و کماج می‌پخت و برای عیدی‌دادن به بچه‌ها، تخم‌مرغ رنگ می‌کرد. وسایل سفره هفت‌سین را آماده می‌کرد و مرتب می‌چید. گذشته از آن، در طول سال نان تَلو (TALUO - نوعی نان محلی)، سه‌تایی، کُلو، لَمو LAMUO جو و ذرت می‌پخت. غذاهایی مانند آبگوشت، کله‌پاچه، انواع پلو و... می‌پخت و سرِ جوغ (جوی آب) مانند سایر زن‌ها لباس می‌شست. 


در منزل مرغ و خروس داشت و از گوشت و تخم‌ آنها بهره‌مند می‌شد. همچنین از احشامی مانند گوسفند، میش، بز، قوچ، دُبُر، کهره، بره، و چپش نگهداری می‌کرد. گاهی هم چوپان، آنها را همراه گوسفندانِ دیگران به صحرا می‌برد و شب برمی‌گرداند. 


از شیر آنها ماست، پنیر، ‌کشک، ترف و دوغ درست می‌کرد؛ کره و خامه می‌گرفت و گاهی این محصولات را می‌فروخت. 


در باغچه منزل، انواع سبزی می‌کاشت و در کوهستان که صاحب ملک دیم بودند، انجیر جمع می‌کرد و به درختان انجیر بَر BAR می‌داد.


بادام، انگور و... می‌چید و آنچه احتیاج نداشت می‌فروخت.


در کاشتن درخت و پرورش آنها استاد و ماهر بود و از پشم میش و موی بُز نخ می‌ریسید. در منزل قالی و گلیم می‌بافت و آنها را می‌فروخت. 


شاگرد هم داشت و به آنها تعلیم می‌داد. شهرتش دلشاد نی‌ریزی بود و اسم پدرش حسین.


این بانو در حدود سال ١٣٢٦ خورشیدی وفات یافت و در محله کیان به خاک سپرده شد. بر سنگ مزارش شرح حال مختصری از او نگاشتند اما متأسفانه هنگام تخریب آرامستان، قبر او مانند دیگر آرامگاه‌ها از میان رفت و ناپدید گردید و بار زیارت از دوش خویشان و اقوامش برداشته شد. روانش شاد


نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها