تعداد بازدید: ۱۳۳۴
کد خبر: ۲۲۳۵
تاریخ انتشار: ۰۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۸:۰۴ - 2017 22 May
خدابیامرز استاد احمد ملایی

جای ده اندر دلت عشقی مُسَلّم غم مخور 
دیده را بگشای در باران نم‌نم غم مخور 
زخمه بر دلها مزن هر دم ز مضراب سخن 
زخم‌های سینه‌ها را باش مرهم غم مخور
اخم خود را  وا کن و بردار چین را از جبین 
انحنای ابروانت را مکن خم غم مخور
موز و نارگیل و کیوی گر باب دندان تو نیست 
معده را آماده‌ساز  از بهر شلغم غم مخور
می‌شود خارج ز شش‌ها در هوای بازدم 
گر تو هی از دود قلیانت زدی دم  غم مخور
با گذشت روزها گر ثروتت گردد زیاد 
دم به دم یک روز از عمرت  شود کم غم مخور
از برای کسب ثروت گر نداری خواب خوش 
روز آخر می‌شود خوابت فراهم غم مخور 
در ازل یک دانه گندم داد آدم را فریب
داده گر دنیا  فریبت مثل آدم غم مخور 
حمله بر قلبت چو روغن‌های مصنوعی نمود 
راه پیما  با عصایت  قرص و محکم غم مخور 
گر ته صندوق میوه ریز هست و له شده
لیک در بالا درشت است و منظم غم مخور 
گشته روغن حمل اگر با تانکر بنزین  و نفت
نفت با روغن شود مخلوط و درهم غم مخور 
شیر استاندارد اگر نسبت به جمعیت کم است 
می‌شود افزون بر آن آبی چو زمزم غم مخور 
هی مزن جوش از  برای ثروت و کسب مقام
این دو  روز زندگی خوش باش و خرم  غم مخور

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها