تعداد بازدید: ۳۱۵
کد خبر: ۱۲۱۷۹
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۳ - 2022 12 February
گفتگو با اکبر شفیعی پیشکسوت دنیای فوتبال
فاطمه زردشتی نی‌ریزی، نی‌ریزان فارس
فوتبال را مثل اکثر فوتبالیست‌ها از زمین‌های خاکی شروع کرد... بدون امکانات، دو تا سنگ دروازه‌شان بود و توپی نه چندان نو که اکثر بازی‌هایشان را با آن انجام می‌دادند. از همان 10- 11 سالگی پا به توپ شد و فوتبال را انتخاب کرد ...

اکبر شفیعی 50 سال سن دارد و لیسانس علوم اجتماعی است. فوتبال را از کوچه پس کوچه‌ها و سپس از زمین‌های خاکی آبادزرشت شروع کرده و در کنار بازی در تیم‌های فوتبال، به کار مربیگری و داوری نیز پرداخته است.

گفتگویی با وی ترتیب دادیم که می‌خوانید:

- از بین رشته‌های ورزشی چرا فوتبال را انتخاب کردید؟
آن موقع به جز فوتبال، بسکتبال و والیبال، اکثر رشته‌های ورزشی در نی‌ریز فعالیت چندانی نداشت، خصوصاًً در محله‌ی ما یعنی آبادزردشت گرایش اکثر جوانان به فوتبال بود و شاید به همین خاطر بود که من نیز ناخودآگاه به سمت فوتبال کشیده شدم.

- مربیان شما در آن زمان چه کسانی بودند؟
آقایان احمد کبریادار، زنده‌یاد علی فیض‌آبادی، علی خسروی، ابراهیم میرغیاثی و  بعدها  احمد پاکنژاد

- در چه تیم‌هایی توپ زدید؟
پاس آبادزردشت، هلال‌احمر، تیم شهید داوود آذریان و آزادی

- امکانات شما در آن زمان چگونه بود؟
خوب نبود! در حد یک توپ و دو تا سنگ به عنوان دروازه که بعد دو تا میله‌ی فلزی جای آن را گرفت. خبری از زمین چمن هم نبود و در سرمای زمستان و گرمای تابستان در زمین‌های خاکی توپ می‌زدیم. مثل الان نبود که سرِ همه‌ی بچه‌ها توی گوشی باشد. تنها مشغولیت‌مان ورزش و فوتبال بود. هر عصر بدون استثناء دور هم جمع می‌شدیم و 2-3 ساعت فوتبال بازی می‌کردیم. به طوری که حدود 15 سال در زمین خاکی آبادزردشت بازی کردیم.

- مشوقین شما چه کسانی بودند؟
دایی‌هایم حاج‌حسن، محمد و علی اعراضی و همین‌طور برادر بزرگترم اصغر شفیعی که همگی پا به توپ و اهل فوتبال بودند.

- بازیکنان سرشناس آن زمان؟
اگر بخواهم بازیکنان سرشناس  محله خودمان را نام ببرم آقایان حمید مهرآوران، قاسم پاکنژاد، محسن زردشت، احمد متقیان و محمد زردشت فرزند باقر. در شهرستان نی‌ریز هم آقایان سعید فتاح‌پور، مرتضی ربیعی، سعید شب‌دوست، رضا و مهدی اعیان‌منش از بهترین‌ها بودند.

- سرسخت‌ترین تیمی که مقابل آن بازی کردید؟
تیم شهرداری تیمی بود که همیشه رقیب ما بود و اکثر مواقع هم با بازیکنان این تیم کُری می‌خواندیم و اغلب هم آن‌ها را شکست می‌دادیم.

- آیا سابقه‌ی مربیگری هم دارید؟
بله! از سال 70 به بعد در کنار بازی در تیم فوتبال، مربیگری و در کنار آن داوری هم انجام می‌دادم. چندین سال مربی تیم آزادی و حدود 6-5 سال هم مدیرعامل باشگاه آزادی بودم. در مقطعی یعنی بین سالهای 83 تا 84 هم مربی تیم منتخب جوانان نی‌ریز بودم.

- چرا به طور حرفه‌ای وارد عرصه‌ی مربیگری نشدید؟
با توجه به اینکه کارت مربیگری و داوری هم دارم، امکانات آن زمان برای مربیگری زیاد فراهم نبود. البته بین سال‌های 80 تا 90 به کار داوری هم ‌پرداختم و حتی بازی‌های استانی را هم سوت زدم.

- آیا مقامی هم به دست آورده‌اید؟
در تیم‌هایی که بودم در مجموع قهرمانی زیاد داشتیم اما شاخص‌ترین آن‌ها مقام سوم استان در لیگ برتر، قهرمانی استان در لیگ یک در زمان بازیکنی و همچنین قهرمانی لیگ دسته‌یک استان با تیم آزادی در سال 74 است، به طوری که در سال بعد تیم وارد لیگ برتر شد. از سال 75 تا 85 نیز همراه با تیم آزادی به طور مستمر در استان فعالیت داشتیم.  

- چند فرزند دارید؟ آیا آن‌ها هم اهل ورزش و فوتبال هستند؟
دو دختر دارم که هر دو به شدت فوتبال دوست و پرسپولیسی هستند. دختر بزرگم ایروبیک را تقریباً به صورت حرفه‌ای دنبال می‌کند و ملیکا دختر کوچکم نیز والیبال بازی می‌کند.

- چرا محله آبادزردشت مانند سابق تیم‌داری نمی‌کند؟
من فکر می‌کنم این مشکل تنها شامل محله  آبادزردشت و حتی شهرستان نی‌ریز نیست. جدا از مشکلات مالی در تیم‌داری، الان مشغولیت‌های جوانان بیشتر از قبل شده. در قدیم تنها دلخوشی بچه‌ها و جوانان همین توپ و دروازه بود اما الان امکانات رفاهی مانند گوشی‌ها و بازی‌های کامپیوتری بیشتر شده. به نوعی که الان جوانان سعی می‌کنند بیشتر بازی‌های دیجیتال کنند تا در زمین فوتبال!

- پتانسیل جوانان نی‌ریز را چگونه می‌بینید؟
جوانان نی‌ریزی در اکثر رشته‌های ورزشی خصوصاً فوتبال و بسکتبال پتانسیل بالایی دارند ولی در حال حاضر مجموعه‌ای نیست که بتواند آن‌ها را پشتیبانی کند. در مقاطعی مجموعه کوثر، سنگ‌چینی و شهرداری حمایت کردند اما تداوم نداشت.
 
نی‌ریز از نظر نیروی انسانی می‌تواند حداقل یک تیم را در استان داشته باشد و جوانان نی‌ریز واقعاً این پتانسیل را دارند.

البته در کنار آن دست و پاگیر بودن برخی از مسائل نیز بی‌تأثیر نیست و همین سخت‌گیری‌ها باعث می‌شود تا اکثر جوانان و تیم‌داران وارد گود نشوند. به عنوان مثال زمانی که ما مدرسه فوتبال آزادی را داشتیم، جوانان بدون هیچ شرایط خاصی به آنجا یا کانون‌های مساجد می‌آمدند و برای کلاس‌های فوتبال ثبت‌نام می‌کردند اما الان برای ثبت‌نام در کلاس‌های فوتبال باید حتماً پدر و مادر بازیکن به محضر بروند و تعهد کتبی بدهند یا اینکه بازیکنان باید حتماً بیمه باشند. البته نه اینکه این موارد بد باشد، ولی خب باعث می‌شود مانند سابق از فوتبال استقبال نشود.

- خاطرات تلخ و شیرین روزهای فوتبالی‌اتان؟
در سال 74 برای اولین بار در نی‌ریز با تیم آزادی به لیگ برتر استان صعود کردیم که بهترین خاطره ورزشی من است. البته بدترین خاطره‌ام به یک سال قبل از این ماجرا باز می‌گردد. به زمانی که شرایط صعود را داشتیم و در حالی که در نی‌ریز تیم لار را 6 بر 2 شکسته داده بودیم، متأسفانه در بازی برگشت نتیجه را 4 بر صفر به تیم لار واگذار کردیم و از صعود به لیگ برتر استان باز ماندیم و این بدترین خاطره‌ ورزشی من در این سال‌هاست.


تیم پاس
سال 1365  
استادیوم شهدای نی‌ریز
از راست: زنده‌یاد عباس زردشت، محمود پاک‌نژاد، خلیل آذریان، نادر زردشت، سیدعبداله اسدی، نادر غلام‌زاده، رمضان زردشت، مجید شریعت، حمید مهرآوران، اکبر شفیعی، محسن زردشت، قاسم پاکنژاد، اسماعیل زردشت

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها